پایگاه پاسخگویی به سؤالات شبهات (ایکس – شبهه):
●- آیا هدف از زندگی انسان روی زمین، رشد، تکامل و رسیدنش به قابلیت و مقام «خلیفة الهی» بوده و میباشد، که فرمود: «إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً»؛ و یا وجود ابلیس لعین و وسوسههای شیطانی توسط سایر شیاطین انس و جنّ مأمور به هر کسی؟!
●- آیا تنها عامل انحراف هر کسی، شخص ابلیس لعین و یا سایر شیاطین هستند، و یا "نفس خودش"؛ در حالی که فرمود: ابلیس و سایر شیاطین، فقط دعوت کننده به بدی هستند؛ ولی نفس "امر" به بدی میکند «إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ»، و در نهایت این انسان است که میتواند آن دعوت را نپذیرد و یا منطبق با تربیت الهی، این نفس را تحت حکومت و کنترل خود درآورد؛ چنان که فرمود: ابلیس و سایر شیاطین، هیچ تسلطی بر مؤمن و متوکل ندارند، و تسلط آنها تنها بر کسانی است که خودشان ولایت شیطان را میپذیرند:
«إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ * إِنَّمَا سُلْطَانُهُ عَلَى الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَالَّذِينَ هُمْ بِهِ مُشْرِكُونَ» (النّحل، 99 و 100)
ترجمه: چرا که او، بر کسانی که ایمان دارند و بر پروردگارشان توکّل میکنند، تسلّطی ندارد * (بلکه) تسلّط او تنها بر کسانی است که او را به سرپرستی خود برگزیدهاند، و آنها که نسبت به او [= خدا] شرک میورزند (و فرمان شیطان را به جای فرمان خدا، گردن مینهند).
●- بنابراین، آنگاه که ابلیس لعین کشته شود، فقط یک دعوت کنندهی قوی به بدی کشته شده است، نه عامل انتخاب و انجام بدی در انسان.
گناه خود را گردن ابلیس نیندازیم:
از آنجا که بشر خیلی خود را دوست دارد، وقتی دچار جهل، کبر و غرور نیز باشد، به جای اندیشه در خود و اذعان به «ظَلمتُ نَفسی = من به خودم ظلم کردم»، گناه خود را به گردن دیگران میاندازد! اگر بتواند میگوید: هر چه نقص، عیب، قصور و تقصیر دیده میشود، تقصیر این و آن است؛ اگر نتواند میگوید: تقصیر شیطان است، و حتی گاه همچون شخص ابلیس، گناه خود را گردن خداوند سبحان میاندازد؛ او نیز گفت: «خدایا! تو مرا اغوا کردی»!
*- در آخرت، گناهکاران و اهل جهنم، ابتدا بزرگترها و مستکبرانی که اطاعتشان را مینمودند، مقصر میخوانند و آنگاه که پاسخ آنها را میشنوند، گناه انحراف و فساد خود را به گردن ابلیس لعین و شیاطین میاندازند، اما شیطان که در دنیا و آخرت با انسان دشمن است، پیروان خود را منکوب کرده و میگوید: «بروید خودتان را ملامت کنید که من فقط دعوت کننده بودم، میخواستی نپذیری»!
«وَقَالَ الشَّيْطَانُ لَمَّا قُضِيَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَوَعَدْتُكُمْ فَأَخْلَفْتُكُمْ وَمَا كَانَ لِيَ عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطَانٍ إِلَّا أَنْ دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِي فَلَا تَلُومُونِي وَلُومُوا أَنْفُسَكُمْ مَا أَنَا بِمُصْرِخِكُمْ وَمَا أَنْتُمْ بِمُصْرِخِيَّ إِنِّي كَفَرْتُ بِمَا أَشْرَكْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ إِنَّ الظَّالِمِينَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ» (ابراهیم علیه السلام، 22)
ترجمه: و شیطان، هنگامی که کار تمام میشود، میگوید: «خداوند به شما وعده حق داد؛ و من به شما وعده (باطل) دادم، و تخلّف کردم! من بر شما تسلّطی نداشتم، جز اینکه دعوتتان کردم و شما دعوت مرا پذیرفتید! بنابر این، مرا سرزنش نکنید؛ خود را سرزنش کنید! نه من فریادرس شما هستم، و نه شما فریادرس من! من نسبت به شرک شما درباره خود، که از قبل داشتید، (و اطاعت مرا همردیف اطاعت خدا قرار دادید) بیزار و کافرم!» مسلّماً ستمکاران عذاب دردناکی دارند!
پس از مرگ ابلیس لعین:
آنگاه که ابلیس لعین کشته میشود، سایر شیاطین از گروه جنیان هنوز هستند – اگر تمامی آنها ایمان بیاورند و یا کشته شوند، شیاطین از نوع اِنس (انسان) و سران فتنه و فُساق هنوز هستند که دیگران را به بدی دعوت میکنند – اگر تمامی آنها نیز کشته شوند و یا ایمان بیاورند و یا دست کم تسلیم گردند، "نفس امّارهی" آدمی که امر به حیوانیت میکند، تا زنده است باقیست؛ هم چنان که جهل، کبر و غرور (فریب) او هم چنان باقیست.
امتحان:
امتحان خداوند سبحان، فقط برای جدا کردن خوبها از بدها نیست؛ بلکه معلوم کردن این که چه کسی، با توجه به امکانات و نعمات، چگونه عمل مینماید نیز مستلزم امتحان است، و درجات نیز متناسب با عمل میباشد «وَلِكُلٍّ دَرَجَاتٌ مِمَّا عَمِلُوا – و برای هر کدام متناسب با عملکرد، درجاتی هست/ الأنعام، 132»؛ در همین دنیا، در هر کلاسی که قبول شوید، به یک کلاس بالاتر میروید، اگر تجدید داشته باشید، دیرتر صعود میکنید و اگر رد [رفوزه] شوید، باید از اول تلاش کنید تا در امتحان موفق شوید. هم چنین، معلوم کردن بهترینها نیز حاصل همین امتحانات الهی میباشد: «لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا / هود علیه السلام، 7».
نگاه صفر یا صد، نگاه نادرستی است! برخی گمان دارند که "امتحان در عمل"، فقط برای تقسیم مردمان به بهشت و جهنم میباشد، اما آثار عمل در همین دنیا نیز هست، چنان که فرمود به خاطر عملشان به آنان حیات طیبه میدهیم و یا از ظلمات به سوی نور هدایتشان میکنیم. این که چه کسانی اهل ایمان [یُمن] هستند و در میان آنان چه کسانی سبقت گرفته و جلوتر هستند [وَالسابِقون] نیز حاصل همین امتحانات میباشد.
بنابراین، هر عملی [اعم از بد و خوب]، موقعیتی را فراهم میآورد؛ و قرار گرفتن در هر موقعیتی، خودش ایجابهایی دارد که لحاظ نمودن آنها و چگونگی مواضع و عمل در آن شرایط و اندازهها (مقدرات) میشود "امتحانی" جدید، برای قرار گرفتن در مراتب و اندازههای بعدی. ممکن است کسی گناهی بکند، اما همان گناه، سبب استغفار و توبه، اصلاح و کمال او گردد، و دیگری ثوابی انجام دهد که موجب غرور، تکبر، فخر و منتگذاری او شود – یکی با گرفتاری مالی، رو به فساد و فحشا آورد، دیگری به واسطهی همین گرفتاری، مراتب رشد و کمال را طی نماید و ...؛ پس هر ابتلا یا فیضی، خودش زمینه و شرایطی برای امتحان دیگر میباشد.
خدا میتواند:
البته که خداوند متعال، هر کاری که بخواهد، میتواند انجام دهد «إِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ مَا يُرِيدُ – همانا خداوند هر چه بخواهد انجام میدهد / الحج، 54»، اما قدرت و توانستن، دلیل نمیشود که او کار غیر علیمانه، غیر حکیمانه و غیر عادلانه انجام دهد! خداوند که مثل بشر نیست تا قدرتش، حجابی برای علم، حکمت، بصیرت، رحمت ... و یا سایر صفات کمالیهاش گردد!
بنابراین، برای هر چیزی که خلق نموده و مینماید، اندازه گذاشته است و بر اساس همان اندازهها نیز هدایت مینماید؛ لذا هر کاری از سوی او، بر اساس همان علم و حکمت، در زمان خودش انجام میشود.
اگر خداوند علیم و حکیم، تا کنون حیات دنیوی را پایان نداده و قیامت را برپا ننموده است، دلیلش این نیست که اکنون نمیتواند چنین کند و بعداً خواهد توانست! بلکه بر اساس علم، حکمت، مشیت و ارادهی خود، هر کاری را در زمانش انجام میدهد.
پایان جهان:
برای این که اذهان عمومی را از واقعیتی به نام "ظهور و قیام حضرت امام مهدی علیه السلام" بترسانند، اینگونه شایع کردهاند که پس از مدت کوتاهی از ظهور، عمر زمین و اهلش و جهانیان به پایان رسیده و قیامت فرا میرسد! و البته این دروغ را با سوء استفاده از آیات و احادیث نیز فرافکنی و القا میکنند!
پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، با چسباندن دو انگشت خود به یکدیگر فرمودند (مضمون): «فاصله من و قیامت مثل این دو انگشت است – یا – من و قیامت اینگونه با هم مبعوث شدهایم – یا تعابیر دیگری به این مضمون»؛ برخی بر این اساس پیشبینی کردند که پس قیامت، در نهایت هفتاد سال یا هفتصد سال دیگر میرسد! در حالی که 1400 سال گذشته، و هنوز ظهور حضرت که از نشانههای نزدیکی قیامت است، رخ نداده است.
*- حال این که نزدیکی ظهور با قیامت یعنی چه و چقدر طول میکشد را کسی نمیداند؛ شاید هزار یا هزاران سال به طول انجامد، چنان که میدانیم پس از حضرت نیز رجعت هست و امیرالمؤمنین و امام حسین (قطعا)، و چه بسا برخی دیگر از امامان علیهم السلام نیز حکومت خواهند داشت.
مشارکت و هم افزایی (پرسش و نشانی لینک پاسخ)، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی .
پرسش:
طبق احادیث: «پس از ظهور مهدی، ابلیس کشته میشود»؛ پس دیگر برای زندگی و آزمایش، چه لزومی میماند؟ آیا اندکی پس از ظهور، قیامت میرسد؟
پاسخ:
http://www.x-shobhe.com/shobhe/9830.html
پیوستن و پیگیری در پیامرسانها:
کلمات کلیدی:
گوناگون امام مهدی قیام