بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
مقدمه:
در بخش اول، توضیح داده شد که اولاً باور معاد مبتنی بر باور به توحید میباشد؛ و ثانیاً بحث استدلالی پیرامون حقیقت و واقعیت معاد، بدون شناخت و اعتقاد به توحید، به جایی نمیرسد.
بحث از معاد را نیز باید مانند بسیاری از مباحث شناختی دیگر، به دو بخش تقسیم نمود: یکی دلایل استدلالی و اثباتی میباشد، و دیگری خبر از چند و چون و وقایعی که در آن رخ میدهد. چنان که خداوند متعال در آیات قرآن مجید، گاه دلیل عقلی و اثباتی آورده است و گاه از وقایع آن عالم خبر داده است.
اصول دین، تحقیقی است و تقلید در آن جایز نمیباشد؛ حتی تقلید از پیامبر اکرم و اهل عصمت صلوات الله علیهم اجمعین. یعنی هر شخصی باید خودش به تناسب عقل و فهم خود، دلیل عقلی برای اعتقاد به اصول عقاید داشته باشد.
شهید آیت الله مطهری، رحمة الله علیه:
«همین طوری كه خداشناسی لازم است (یعنی انسان در یك حدی مستقلا با فكر خودش باید خدا را بشناسد) در مسأله ی معاد نیز انسان باید معادشناس باشد، یعنی پیغمبر نیامده است كه در مسأله ی معاد بگوید چون من می گویم معادی هست شما هم بگویید معادی هست، مثل اینكه من گفتم روزه واجب است شما هم بگویید روزه واجب است. نه، ضمنا افكار را هدایت و رهبری و دعوت كرده كه معاد را بشناسند، معرفت و ایمان به معاد پیدا كنند.» (مجموعه آثار شهید مطهری . ج4، ص: 623)
اما خبر این چنین نیست. دلیل اثباتیاش، همان علم و وثوق خبر دهنده میباشد. البته تمامی امور همینگونه میباشند؛ اگر خبرگزاری معتبر و مورد وثوق خبر داد که در فلان کشور، فلان کنفرانس اقتصادی برگزار شده و یا میشود»، دیگر کسی نمیگوید: «به چه دلیل این را میگویی، اثبات کن» - یا اگر شخص عاقل و مورد اعتماد خبر دهد که دیشب حالم خوب نبود، یا فردا به سفر میروم»، دیگر کسی از او دلایل اثباتی نمیخواهد.
بدیهی است که در مورد چند و چون معاد و وقایعی که در آن رخ میدهد، فقط خداوندی که معاد را برپا میکند میتواند خبر دهد؛ اما دلایل شناختی، به طرق گوناگون، برای هر شخصی قابل اقامه و بیان میباشد.
بیهوده نبودن نظام خلقت و هدایت
اگر چه تمام خلقت و حیات، برای کسی که اعتقاد به توحید و معاد ندارد، پوچ، بازی و بیهوده خواهد بود، اما بحث ما، از شناخت و ایمان به معاد، پس از شناخت و ایمان به خداوند علیم و حکیم (توحید) میباشد.
از جهانبینی مادی (ماتریالیستی)، میپرسید: «عجب! آیا این عالم خلقت با این عظمت، نظم و پیچدگی، پوچ و بیهوده به وجود آمده است؟!» بدون اقامۀ هیچ دلیل عقلی و علمی میگوید: «بله، هدف غایی و بازگشتی در کار نیست!» چنان که بدون اقامۀ هیچ دلیلی راجع به مبدأ آفرینش چنین نظری دارد و میگویند: «اتفاقی و تصادفی خلق شده است و خالقی ندارد!»
اما، از جهانبینی توحیدی و اسلامی از فعل خدا و حکمت آن میپرسید: «آیا خداوند خالق، عالم هستی را پوچ و بازی خلق کرده است و به ناکجاآباد روان داشته است؟!» پاسخ این است که «خالق علیم و حکیم، کار پوچ و عبث (بیهوده) نمیکند؛ پس هدف و غایتی در کار است که کلّ نظام خلقت به سوی آن روان میباشد» - خداوند سبحان، ابتدا یک پرسشی برای عقل طرح میکند که پاسخش در درون خودش میباشد و سپس پاسخ را نیز بیان میدارد:
«أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثًا وَأَنَّكُمْ إِلَيْنَا لَا تُرْجَعُونَ * فَتَعَالَى اللَّهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْكَرِيمِ» (المؤمنون، 115 و 116)
- آيا پنداشتيد كه ما شما را بيهوده آفريدهايم و شما به سوى ما بازگردانده نمىشويد؟! * پس برتر است خداوندى كه فرمانرواى حقّ است (از اينكه شما را بىهدف آفريده باشد)! إلهی (معبودى) جز او نيست؛ و او پروردگار عرش كريم است!
در واقع متذکر میگردد که شک و تردید در وقوع معاد، به علت ضعف و نقص در خداشناسی (توحید) میباشد؛ عقل کسی که بداند خداوندی که عالَم هستی را آفریده، علیم، حکیم و سبحان (مبرای از هر گونه نقص و عیب) میباشد؛ بدون نیاز به هیچ دلیل دیگری، حکم میدهد که او کار بیهوده نمیکند؛ پس باید هدف غایی و معادی در کار باشد.
در آیات دیگری هم عقل را متذکر گردیده که خداوند علیم و حکیم، این عالَم را بیهوده نیافریده است:
«وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاءَ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا بَاطِلًا ذَلِكَ ظَنُّ الَّذِينَ كَفَرُوا فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مِنَ النَّارِ» (ص، 27)
- و ما آسمان و زمين و آنچه را كه ميان آنهاست، بيهوده نيافريدهايم، اين پندار كافران است، پس واى بر آنان كه كافراند از آتش دوزخ.
«وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا لَاعِبِينَ * مَا خَلَقْنَاهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ * إِنَّ يَوْمَ الْفَصْلِ مِيقَاتُهُمْ أَجْمَعِينَ» (الدخان، 38 تا 40)
- و ما آسمانها و زمين و آنچه را ميان آن دو است، به بازى نيافريدهايم * ما آن دو را جز بحق نيافريديم؛ ولى بيشتر آنان نمىدانند * به یقین که روز فصل (جداسازی)، موعد تمامی آنهاست.
●- بنابراین، کسی که با تعقل و تفکر، خداوند سبحان را شناخته و به او ایمان آورده است، میداند که او "حق" است و آن چه خلق میکند، ربوبیّت مینماید و میفرماید نیز "حق" است. او با تفکر در همین خلقت مادی زمین و آسمانی که در شعاع دید عینی و یا علمی او قرار دارد، میفهمد و باور مینماید که او عالم هستی را بیهوده نیافریده، پس بازگشتی در کار هست؛ معاد واقع خواهد شد و سرانجام یا نار است و یا نور؛ پس برای نجات و سعادت ابدی خود دعا میکند:
«إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لَآيَاتٍ لِأُولِي الْأَلْبَابِ» (آل عمران، 190)
- مسلما در آفرينش آسمانها و زمين و در پى يكديگر آمدن شب و روز براى خردمندان نشانههايى [دلایل قانع كنندهای] هست.
«الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلًا سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ» (آل عمران، 191)
- همانها كه خدا را در حال ايستاده و نشسته، و آن گاه كه بر پهلو خوابيدهاند، ياد مى كنند؛ و در اسرار آفرينش آسمانها و زمين مى انديشند؛ (و مىگويند:) بار الها! اينها را بيهوده نيافريدهاى! منزهى تو! ما را از عذاب آتش، نگاه دار!
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم؛
وَ الحَمدُ لله ربِّ العالَمین؛
والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
کلمات کلیدی:
اصول اعتقادات توحید معاد