بطور کلی شبهات روز (از جانب منکران خدا) در مورد فطری بودن معاد را چطور پاسخ دهیم؟ اگر پاسخ به این شبهه را از آیه 30 سوره روم را مبنی بر فطری بودن خداجویی استثناء کنیم، چه پاسخهای محکم و مستدل دیگری خواهیم داشت؟ (کارشناسی) + صوت (8:52 دقیقه)
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس - شبهه):
آیا میخواهید با منکر خدا، راجع به معاد، یعنی بازگشت به سوی خدا بحث کنید؟! آیا منکر خدا، از شما دلیلی برای اثبات فطری بودن بازگشت به سوی خدایی که قبولش ندارد میخواهد؟!
آیا بدون طرح شبههای مشخص، میخواهید به طور کلی پاسخ دهید؟! هر شبههای، پاسخ خودش را دارد.
1- اولین و مهمترین نکته این است که مجبور نیستید به هر ادعا و انکاری پاسخ دهید، اگر چه در قالب شبهه مطرح شود!
بسیاری از شبهه افکنان، خودشان پاسخ را میدانند و چنین نیست که گمان نمایید، اشخاص فرهیخته و آزادهای میباشند که سؤالات و شبهاتی دارند و اگر پاسخ درست و منطقی دریافت نمایند، میپذیرند! بلکه طرح سؤال و شبهه، فقط جهت فکور و علمی نشان دادن خودشان میباشد، در حالی که مشکل از قلب آنهاست که بیمار است، سیاه شده است.
- در دلهای آنها يك نوع بيماری است، خداوند بر بيماری آنها میافزايد و عذاب دردناكی به خاطر دروغهائی كه میگويند در انتظار آنهاست.
2- بسیاری از شبههافکنان، منتظر انفعال و پاسخ شما میباشند تا بازار «لهوَ الحدیث - حرف مُفت» و جوّسازی خود را گرم کنند و اصلاً با پاسخ شما، هر چند منطقی و مستدل باشد، کاری ندارند!
- بعضی از مردم سخنان باطل و بيهوده خريداری میكنند تا مردم را از روی جهل (بیخردی و نادانی) گمراه سازند، و آيات الهی را به استهزا و سخريه گيرند، برای آنها عذاب خوار كننده است.
3- برخی دغدغه دارند که خوب است، اما گمان دارند حتی در چیزی که نمیدانند، باید پاسخگوی دیگران باشند؛ در صورتی که حکم خداوند متعال که عقل آن را تصدیق مینماید، این است که در آن چه به آن علم ندارید، متوقف نگردید.
بحث کردن خودش یک هنر و صنعت است؛ شاید کسی به اندازۀ خودش، شناخت و ایمان داشته باشد، اما نتواند استدلال بیاورد و بحث کند؛ لذا نباید خود را در مقام پاسخگویی به دیگران قرار دهد.
4- به هر پرسش، شبهه یا ادعایی هم نباید پاسخ داد. خدایی که پیامبران را برای هدایت بندگانش فرستاد، قرآن مجید را برای هدایت نازل نمود، و فرمود که دیگران را با منطق، دلیل، جدال احسن و گفتار نرم دعوت کنید، فرمود «مؤمنان به جاهلان پاسخ نمیدهند»:
- بندگان خاص خداوند رحمن آنها هستند كه با آرامش (بیتكبر) بر زمين راه میروند و هنگامی كه جاهلان آنها را مخاطب سازند به آنها سلام میگويند (و با بی اعتنائی و بزرگواری میگذرند).
●- بنابراین، پاسخ به سؤال یا شبهه، باید ضرورت داشته باشد، مثل این که بدانید او واقعاً نمیداند و میپرسد تا بداند؛ یا در جمعی شبهه افکنده و شما نیز میتوانید متین و مستدل و برای آگاهی جمع، رفع شبهه مینمایید و ... ؛ در قرآن کریم فرمود: «موضوع سخن را تغییر دهید تا وارد بحث دیگری شوند».
معاد
«معاد» فقط یکی از اسمهای حیات اخروی میباشد که از ریشه «عود» و به معنای بازگشت میباشد؛ اما حیات اخروی، اسمهای دیگری نیز دارد که هر کدام به موضوعی، صحنهای و حقیقتی اشاره دارد، مانند: «قیامت - حشر - روز جزا و ...».
بنابراین، حیات اخروی با نام «معاد» و یا هر نام دیگری، برای کسی موضوعیت دارد که خداوند سبحان را شناخته باشد و به وجودش ایمان داشته باشد؛ اما اگر کسی در اصل خدا را نشناخته و به او ایمان نیاورده، بازگشت به سوی او «معاد»، برایش موضوعیتی ندارد و هیچ پاسخی برایش مفید نخواهد نبود و خودش نیز اگر معاد را تکذیب میکند و یا شبهه میآورد، خطا میکند و خودش و دیگران را بازی و فریب میدهد! به او میگوییم: «تو خودش را قبول نداری، حال راجع به بازگشت به سوی او چون و چرا میکنی؟!»
*- اما، اگر کسی اندک شناخت و باوری به خداوند سبحان داشته باشد، میداند که او علیم و حکیم است و عالم هستی و انسان را بیهوده خلق نکرده است و حتماً هدف و مقصدی وجود دارد.
- آيا پنداشتيد كه شما را بيهوده آفريدهايم و اينكه شما به سوى ما بازگردانيده نمىشويد؟!
*- انسان عاقل، حتی اگر ابتدا خداوند متعال را نشناسد و به معادش ایمان نداشته باشد، با دیدن نظم حاکم بر همین دنیا، عظمت خلقت، نتیجه داشتن هر چیزی و هر کاری، پی میبرد که اگر تک به تک عناصر و اجزا، حتی اتمها، جهتی دارند و به سوی مقصدی روانند و آثاری دارند و ...، پس کلّ عالَم هستی نیز همینطور است.
فطرت
این که خداجویی، خداشناسی، خدا خواهی و در یک جمله برگزیدن «إله» و پرستش و بندگی او فطری میباشد؛ دلیل نمیشود تا همگان معاد شناس و معاد باور شوند، چنان که در همان خداجویی نیز خدایان کاذب را جایگزین میکنند و تمام محبّتی که در فطرت آنها نهادینه شده و باید به محبوب غایی که خداوند سبحان میباشد اختصاص دهند، به آن خدایان کاذب اختصاص میدهند، اگر چه آن خدای دروغین، هوای نفس خودشان باشد.
- بعضی از مردم معبودهائی غير از خداوند، برای خود برمی گزینند، و آنها را همچون خدا دوست میدارند، اما آنها كه ايمان دارند، شدت محبتشان (محبوب غایی آنها) خداوند است، و آنها كه ستم كردند (و معبودی غير خدا برگزيدند) هنگامی كه عذاب خدا را مشاهده كنند خواهند دانست كه تمام قدرت به دست خدا است، و او دارای مجازات شديد است.