س: برخی سعی دارند فرهنگ «قمهزنی» را در حرف یا عمل ترویج کنند. میگویند: چرا علمای سلف حرام نکردند؟ بالاخره موضوع چیست و حکمش کدام است؟
«ایکس - شبهه»: متأسفانه همانگونه که خرافاتی وارد دین مردم شده و اقوال غلطی در گفتهها و به ویژه ذکر مصیبتها بیان میگردد، رفتارهای غلطی نیز توسط دشمنان ترویج میگردد، که از جمله آنها قمهزنی است که مقام معظم رهبری از آن به «بیّن الغی» یعنی گمراهی آشکار تعبیر مینمایند.
اخیراً در ضد تبلیغ در میان مذهبیها و معتقدین میخواهند باب کنند که هر چه حرام شد، لابد انجامش فضلیتی است(؟!) این است که چنین رفتارهایی ترویج میشود. قمهزنی در گذشته فقط مخصوص عوام و برخی از قبائل بود، اما امروزه شاهدیم که برخی از جوانان و حتی مدعیان مذهب و شعور به آن اصرار میورزند و حتی شنیدیم برخی به کربلا میروند تا آنجا قمه بزنند! بدیهی است این دیگر خرافه، هوای نفس است و نه عشق به امام حسین (ع)، منتهی میخواهند با نام مقدس ایشان، رفتارهای خرافاتی، وهن انگیز و مضر برای اسلام را توجیه و تطهیر کرده و خودشان را مطرح کنند. اگر عقل و ایمانی دارند، سلاحشان را علیه دشمنان اسلام و جنایاتشان علیه مسلمین به کار برند، چرا به سر خود میزنند؟
قمه زنی از نمودهای بارز القائات دشمنان اسلام و تشیع است. به قول مقام معظم رهبری در زمان شوروی کمونیست در آذربایجان هر رفتار و نماد دینی را تحریم کرده بودند به جز قمهزنی.
قمه زنی جدیداً حرام نشده است، بلکه از ابتدا عملی غیر عقلی و غیر شرعی و مضر به جسم و جان و فرهنگ و اسلام و حرام بود، بلکه جدیداً حرمت آن به صورت رسمی بیان گردیده است و اگر علمای سلف مطلبی در تحریم قمهزنی بیان نکرده باشند، دلیلش این است که نه خودشان در آن شرایط بودند و نه جامعهی اسلامی شرایطش را داشت و نه حکومت اسلامی قدرتمندی بر سر کار بود. هر چند که آنان نیز در قالب کلیات بیان داشتهاند که هر کاری موجب ضرر جدی به بدن و بدتر از آن وهن اسلام و دینزدایی دیگران گردد، حرام است.
ذیلاً بیانات مقام معظم رهبری، حضرت امام خامنهای به همراه دو استفتاء از ایشان ایفاد میگردد که برای درک هر مؤمن عاقلی کفایت است.
(17/03/1373): ... بنده خيلى متأسفم كه بگويم در اين سه، چهار سال اخير، برخى كارها در ارتباط با مراسم عزادارى ماه محرّم ديده شده است كه دستهايى به غلط، آن را در جامعه ما ترويج كردهاند. كارهايى را باب مىكنند و رواج مىدهند كه هر كس ناظرِ آن باشد، برايش سؤال بهوجود مىآيد. بهعنوال مثال، در قديمالايام بين طبقه عوامالنّاس معمول بود كه در روزهاى عزادارى، به بدن خودشان قفل مىزدند! البته، پس از مدتى، بزرگان و علما آن را منع كردند و اين رسمِ غلط برافتاد. اما باز مجدّداً شروع به ترويج اين رسم كردهاند و شنيدم كه بعضى افراد، در گوشه و كنار اين كشور، به بدن خودشان قفل مىزنند! اين چه كارِ غلطى است كه بعضى افراد انجام مىدهند!؟
قمهزدن نيز همينطور است. قمهزدن هم از كارهاى خلاف است. مىدانم عدّهاى خواهند گفت: «حق اين بود كه فلانى اسم قمه را نمىآورد.» خواهند گفت: «شما به قمهزدن چهكار داشتيد؟ عدّهاى مىزنند؛ بگذاريد بزنند!» نه؛ نمىشود در مقابل اين كارِ غلط سكوت كرد. اگر بهگونهاى كه طىّ چهار، پنج سال اخيرِ بعد از جنگ، قمهزدن را ترويج كردند و هنوز هم مىكنند، در زمان حيات مبارك امام رضواناللَّهعليه ترويج مىكردند، قطعاً ايشان در مقابل اين قضيه مىايستادند. كارِ غلطى است كه عدّهاى قمه بهدست بگيرند و به سر خودشان بزنند و خون بريزند. اين كار را مىكنند كه چه بشود؟! كجاى اين حركت، عزادارى است؟! البته، دست بر سر زدن، به نوعى نشانه عزادارى است. شما بارها ديدهايد، كسانى كه مصيبتى برايشان پيش مىآيد، برسروسينه خود مىكوبند. اين نشانه عزادارىِ معمولى است. اما شما تا به حال كجا ديدهايد كه فردى به خاطر رويكرد مصيبتِ عزيزترين عزيزانش، با شمشير برمغز خود بكوبد و از سرِ خود خون جارى كند؟! كجاى اين كار، عزادارى است؟! قمهزدن، سنّتى جعلى است. از امورى است كه مربوط به دين نيست و بلاشك، خدا هم از انجام آن راضى نيست. علماى سلف دستشان بسته بود و نمىتوانستند بگويند «اين كار، غلط و خلاف است.» امروز روز حاكميت اسلام و روز جلوه اسلام است. نبايد كارى كنيم كه آحاد جامعه اسلامىِ برتر، يعنى جامعه محبِ اهلبيت عليهمالسّلام كه به نام مقدس ولىِّ عصر ارواحنافداه، به نام حسينبنعلى عليهالسّلام و به نام اميرالمؤمنين عليهالصّلاةوالسّلام، مفتخرند، در نظر مسلمانان و غيرمسلمانان عالم، بهعنوان يك گروه آدمهاى خرافىِ بىمنطق معرفى شوند. من حقيقتاً هر چه فكر كردم، ديدم نمىتوانم اين مطلب - قمهزدن - را كه قطعاً يك خلاف و يك بدعت است، به اطّلاع مردم عزيزمان نرسانم. اين كار را نكنند. بنده راضى نيستم. اگر كسى تظاهر به اين معنا كند كه بخواهد قمه بزند، من قلباً از اوناراضىام. اين را من جدّاً عرض مىكنم. يك وقت بود در گوشه و كنار، چند نفر دوْرِ هم جمع مىشدند و دور از انظار عمومى مبادرت به قمهزنى مىكردند و كارشان، تظاهر - به اين معنا كه امروز هست - نبود. كسى هم به خوب و بدِ عملشان كار نداشت؛ چرا كه در دايره محدودى انجام مىشد. اما يك وقت بناست كه چند هزار نفر، ناگهان در خيابانى از خيابانهاى تهران يا قم يا شهرهاى آذربايجان و يا شهرهاى خراسان ظاهر شوند و با قمه و شمشير برسر خودشان ضربه وارد كنند. اين كار، قطعاً خلاف است. امام حسين عليهالسّلام، به اين معنا راضى نيست. من نمىدانم كدام سليقههايى و از كجا اين بدعتهاى عجيب و خلاف را وارد جوامع اسلامى و جامعه انقلابى ما مىكنند؟!
(1/1/1376): ... من در دو، سه سال قبل از اين، راجع به قمهزدن مطلبى را گفتم و مردم عزيز ما، آن مطلب را با همه وجود پذيرفتند و عمل كردند. اخيراً مطلبى را كسى به من گفت كه خيلى برايم جالب و عجيب بود. براى شما هم آن مطلب را نقل مىكنم. كسى كه با مسائل كشور شوروى سابق و اين بخشى كه شيعهنشين است - جمهورى آذربايجان - آشنا بود، مىگفت: آن زمان كه كمونيستها بر منطقه آذربايجان شوروى سابق مسلّط شدند، همه آثار اسلامى را از آنجا محو كردند. مثلاً مساجد را به انبار تبديل كردند، سالنهاى دينى و حسينيهها را به چيزهاى ديگرى تبديل كردند و هيچ نشانهاى از اسلام و دين و تشيّع باقى نگذاشتند. فقط يك چيز را اجازه دادند و آن، قمه زدن بود! دستورالعمل رؤساى كمونيستى به زيردستان خودشان اين بود كه مسلمانان حق ندارند نماز بخوانند، نماز جماعت برگزار كنند، قرآن بخوانند، عزادارى كنند، هيچ كار دينى نبايد بكنند؛ اما اجازه دارند قمه بزنند! چرا؟ چون قمه زدن، براى آنها يك وسيله تبليغ بر ضدّ دين و بر ضدّ تشيع بود. بنابراين، گاهى دشمن از بعضى چيزها، اين گونه عليه دين استفاده مىكند. هرجا خرافات به ميان آيد، دين خالص بدنام خواهد شد.
مبلّغان دينى، علماى دينى، متفكّران دينى، عشّاق گسترش اسلام، علاقهمندان به اسلام و اهلبيت عليهمالسّلام بايد توجّه كنند كه اسلام و قرآن، با استدلال و منطق همراه است. مكتب اهل بيت، با منطق و استدلال همراه است. اگر استدلال را از آن جدا كردند و به جاى استدلال، خداى نكرده چيزى را وارد كردند كه از منطق دور است و جنبه خرافى دارد، اين درست ضدّ استدلال عمل خواهد كرد. پس، يك ابزار اسلام براى گسترش و غلبه بر همه اديان و جماعات و ملل و كشورها، عبارت از منطق است و ديگرى، عبارت از عدالت اجتماعى است.
(19/10/1386): ... البته گويندگان، وعاظ، مداحان، سرايندگان، همه بايد توجه داشته باشند كه اين يك حقيقت عزيز است؛ با آن نبايست بازى كرد؛ حقايق ماجراى عاشورا را بازيچه نبايد قرار داد. هر كسى يك چيزى به آن اضافه بكند، خرافهاى را به آن وصل بكند، كارهاى غير معقول را به نام عزادارى انجام بدهد، اينها نبايد باشد؛ اينها طرفدارى از امام حسين نيست. يك وقتى ما راجع به مسئلهى تظاهرات قمه، مطلبى را گفتيم، يك عدهاى گوشه كنار صداشان بلند شد كه آقا ! اين عزادارى امام حسين است؛ مخالفت نشود با عزادارى امام حسين! اين، مخالفت با عزادارى نيست؛ مخالفت با ضايع كردن عزادارى است. عزادارى امام حسين را نبايد ضايع كرد. منبر حسينى، مجلس حسينى، محل بيان حقايق دينى، يعنى حقايق حسينى است. شعر در اين جهت، حركت در اين جهت، نوحه و مديحه در اين جهت بايد باشد.
(22/09/1388): ... بنابراين، اين عزادارىهائى كه انجام ميگيرد، اين گريه و زارىاى كه ميشود، اين تشريح حوادث عاشورا كه ميشود، اينها چيزهاى لازمى است. يك عده از موضع روشنفكرى نيايند بگويند آقا، اينها ديگر لازم نيست. نه، اينها لازم است؛ اينها تا آخر لازم است؛ همين كارهائى كه مردم ميكنند. البته يك شكلهاى بدى وجود دارد كه گفتهايم؛ مثل قمه زدن كه گفتيم اين ممنوع است، نبايد اين كار انجام بگيرد؛ اين، مايهى دراز شدن زبان دشمنان عليه دوستان اهلبيت است. اما همين عزادارى متعارفى كه مردم ميكنند؛ دستهجات سينهزنى راه مىاندازند، عَلَم بلند ميكنند، اظهار محبت ميكنند، شعار مينويسند، ميخوانند، گريه ميكنند؛ اينها ارتباط عاطفى را روزبهروز بيشتر ميكند؛ اينها خيلى چيزهاى خوبى است. اين، اهميت تبليغ.
(22/09/1388): ... انجام عزاداری به شكل متعارف آن و حركت بصورت دستجات سینه زنی و ذكر مصیبت موجب بیشتر شدن ارتباطات عاطفی مردم خواهد شد اما باید از برخی اشكال عزاداری، همچون قمه زنی كه بد و ناصحیح است و قبلاً هم بر ترك آن تأكید شده پرهیز شود.
استفتائات از مقام معظم رهبری:
الف - در روز عاشورا مراسمى مانند قمه زنى و پابرهنه وارد آتش و ذغال روشن شدن برگزار مىشود که علاوه بر اينکه باعث بدنام شدن مذهب شيعه اثنى عشرى در انظار علما و پيروان مذاهب اسلامى و مردم جهان مىشود، ضررهاى جسمى و روحى هم به اين اشخاص وارد مىکند و همچنين موجب توهين به مذهب مىگردد، نظر شريف حضرتعالى در اينباره چيست؟
ج: هر کارى که براى انسان ضرر داشته و يا باعث وهن دين و مذهب گردد حرام است و مؤمنين بايد از آن اجتناب کنند و مخفى نيست که بيشتر اين امور باعث بدنامى و وهن مذهب اهل بيت(عليهمالسلام) مىشود و اين از بزرگترين ضررها و خسارتهاست.
ب - آيا قمه زدن بهطور مخفى حلال است يا اينکه فتواى شريف حضرت عالى عموميت دارد؟
ج: قمه زنى علاوه بر اينکه از نظر عرفى از مظاهر حزن و اندوه محسوب نمىشود و سابقهاى در عصر ائمه(عليهمالسلام) و زمانهاى بعد از آن ندارد و تأييدى هم به شکل خاص يا عام از معصوم(عليهالسلام) در مورد آن نرسيده است، در زمان حاضر موجب وهن و بدنام شدن مذهب مىشود بنا بر اين در هيچ حالتى جايز نيست.
- تعداد بازدید : 2514
- 2 دی 1390
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: حقوقی و احکام