آیا در منابع حدیثی اهل سنت نیز فضیلت سجده بر خاک آمده است؟! در مورد خاک کربلا نیز میگویند: شیعه اعتراف دارد که آغشته به خون شهدای کربلاست، پس نمیتوان بر آن سجده کرد؟!
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): در حکایات حمله سپاهیان یزید لعنة الله علیه به مدینه، که هزاران نفر از مردان را کشتند و زنان و دختران را مورد تجاوز قرار دادند و ...، آمده است که دو نفر از لشکریان او وارد خانهای شدند و تمامی اهل آن خانه را از مرد و زن و کودک سر بریدند. پس از خروج از خانه، یکی از آنها در کوچه، لقمه نانی روی زمین دید، برداشت، الحمدلله و استغفروا الله گفت و آن را بر دهان گذاشت! ناگهان همراهش به شدت به او زد که لقمه را از دهان بیرون بیاورد و گفت: مگر میدانی که مال کیست؟ این لقمه اشکال دارد و ... !
حال حکایت مباحثات برخی از دوستان شیعه و سنّی نیز نظیر همین است! شیعه و سنی را سر میبرند، آن وقت ما بحث میکنیم که سجده بر خاک افضلیت دارد یا با بر پارچه؟ آیا روی تربت کربلا خون ریخته شده و بنا بر این میشود بر آن سجده کرد یا نه؟!
سجده:
خداوند علیم، در اسلام، از بندگانش عبادت بیفکر نمیخواهد. بنابر این، لازم و ضروری است که مسلمان، قبل و بیش از توجه به ظواهر، و نیز احکام (که رعایتش ضروری است)، به باطن امر هر عبادت و دستوری و از جمله "سجده" فکر کند. وگرنه از این سجدهها، فایدهی زیادی نمیبرد و چه بسا مثل خوارج گذشته و حال، ضرر نیز بنماید. به قول حکیم و عارف نامی، شیخ بهایی رحمة الله علیه:
ای عقل خجل زِ جهل و نادانی ما
درهم شده خلقی ز پریشانی ما
بُت در بغل و به سجده پیشانی ما
کافر زنده خنده بر مسلمانی ما!
سجده، در اصل یک حرکت فیزیکی نمیباشد، بلکه نمودی از اوج بندگی و عبادت پروردگار عالم است و مداوای بیماری "تکبر" میباشد، چنان که ابلیس لعین، فقط به خاطر تکبرش سجده نکرد، هبوط داده شد و برای همیشه ملعون (دور از رحمت) گردید.
سجده برای – سجده بر:
فرق است بین «سجده برای» با «سجده بر». فرشتگان الهی که زمین، سنگ و مهر کربلا یا پارچه تمیز و سجاده از ترمه نداشتند، اما به آنها دستور داده شد که "برای اطاعت امر خدا"، "به آدم سجده کنید".
وقتی روح، جان، قلب و فکری آدمی، بندهی هوای نفس درون یا طواغیت بیرونی شد، مسجودش شهوات گوناگون یا قدرتها و سمبلهای آنان شد، دیگر چه فرقی دارد که "بر" چی سجده میکند یا در کجا، یا به کدام جهت سجده میکند؟! مسجود و قبلهاش، هوای نفس، طاغوت و ابلیس لعین است.
دقت در یک آیه:
به این آیه در مورد پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، و نیز یاران و اتباع واقعی ایشان و "امر سجده" توجه نماییم:
« مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنْجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا » (الفتح، 29)
ترجمه: محمّد (صلوات الله علیه و آله) فرستاده خداست؛ و کسانی که با او هستند در برابر کفّار سرسخت و شدید، و در میان خود مهربانند؛ پیوسته آنها را در حال رکوع و سجود میبینی در حالی که همواره فضل خدا و رضای او را میطلبند؛ نشانه آنها در صورتشان از اثر سجده نمایان است؛ این توصیف آنان در تورات و توصیف آنان در انجیل است، همانند زراعتی که جوانههای خود را خارج ساخته، سپس به تقویت آن پرداخته تا محکم شده و بر پای خود ایستاده است و بقدری نموّ و رشد کرده که زارعان را به شگفتی وامیدارد؛ این برای آن است که کافران را به خشم آورد (ولی) کسانی از آنها را که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند، خداوند وعده آمرزش و اجر عظیمی داده است.
●- بنابر این، تا آدمی به عقل، فطرت، فکر، بصیرت، اراده و ایمان، « يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ » نشود، ظواهر قرآن، نماز و سجده، برایش کاری نمیکند. اول « أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ » و سپس « تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا ».
فضیلت سجده بر خاک:
شیعه و سنی در فضیلت خاک و سنگ (زمین)، برای آن که به هنگام سجده، پیشانی روی آن گذاشته شود، اتفاق قول دارند. هر دو از پیامبراکرم صلوات الله علیه و آله حدیث نقل کردهاند که فرمود: «و زمین برای من محلّ سجده و پاک کننده قرار داده شده است» (صحیح بخاری، ج1، ص91 / سنن بیهقی، ج2، ص433» - یا حاكم نيشابوری در روايت صحيح آورده است» « سجد رسول الله علي الحجر - پيامبر اكرم (ص) بر روي سنگ سجده كرد / سنن ابن ماجة، جلد 1، صفحه 328 » - یا در حدیث دیگر آوردهاند: « پیامبر را دیدم که نماز میخواند و بر حصیر سجده میکرد / صحيح مسلم، جلد 2، صفحه 62 »
بنابر این، اگر چه در فقه اهل سنّت، سجده بر چیزهای دیگری چون پارچه و ... نیز جایز شمرده شده (و البته اختلاف نظرها در چهار مذهب بسیار است)، و در فقه تشیع، فقط بر پنج چیز جایز میباشد، اما در هر حال هر دو بر فضیلت "خاک و سنگ" اتفاق نظر دارند. لذا عمل صالح، عمل به سنت رسول الله صلوات الله علیه و آله، طبق "قول معروف" و رأی مشترک و نیز عمل به "فضیلت" میباشد.
تربت کربلا، یا مکه و مدینه:
بحث علمی، فقهی، کلامی، حدیثی و ...، یک مقوله است و "سفسطه" مقولهی دیگری میباشد. این که شیعه میگوید: خون امام حسین علیه السلام روی خاک کربلا ریخته شده، پس سجده بر آن صحیح نیست، یک سفسطه و آن هم از نوع سخیف و جاهلانهاش میباشد و معمولاً این روش بحث وهابیهاست و نه اهل سنت.
معلوم است که ما نیز اگر روی خاک، خونی ببنیم، بر آن سجده نمیکنیم، چرا که طهارت تن، لباس و محل نمازگذار و چیزی که بر آن سجده میکند، شرط اول است.
●- مکهی معظمه؛ مدینهی منوره و نیز کربلا؛ هر سه در حضور و آمد و شد "حق و باطل" در آنها مشترک هستند. در مکهی معظمه، پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله تشریف داشتند « لَا أُقْسِمُ بِهَذَا الْبَلَدِ * وَأَنْتَ حِلٌّ بِهَذَا الْبَلَدِ - سوگند به اين شهر (مقدس) * و تو در این شهر ساکنی / البلد، 1 و 2»، جبرییل امین علیه السلام در آن قدم گذاشته است، حضرات ابراهیم و اسماعیل و بسیاری از انبیای الهی علیهم السلام در آن حضور داشتهاند و ... – مدینه نیز همین طور، کوفه [که شاید بیش از سایر شهرها] همینطور و هم چنین کربلای معلی.
اما در مکه، مدینه، کوفه، کربلا و ...، ابلیس و ابلیسیان، شیاطین انس و جن، کفار، فساق و ظالمین نیز بودند. ابوسفیان و سفیانیها، یزید و یزیدیان، کوفیان و شامیان نااهل و جنایتکار نیز بودند، چنان که امروز وهابیها و سعودیها بر مکه و مدینه حاکم شدهاند و دیروز صدام و صدامیها بر کوفه، کربلا و نجف و ... حاکم بودند. پس ریشهی فضیلت، به جنس خاک و سنگ یا محل قرار گرفتن آن نمیباشد.
فضیلت زمین و خاک:
تردیدی نیست که زمین، سنگ، خانه و هیچ چیزی بر "انسان" فضیلت ندارد. چنین نیست که خداوند علیم و حکیم، به ملائک فرموده باشد که بر آدم سجده کنند و به آدم بفرماید که بر سنگ و خاک سجده کند! پس تمامی سجدهها، برای خدا و بر مظاهر ظهور "ولایت الله" است، چنان که بدن حضرت آدم علیه السلام که از خاک خلق شد، مظهر ظهور شخصیت و مقام ایشان بود که «صفوة الله و خلیفة الله» بود و کعبه (قبله) نیز زادگاه ولایت است.
از این رو، گفته شده: «شَرف المَکانِ بِالمَکین»، یعنی مقام و منزلت و شرف یک مکان، به خاطر یک انسان شریفی است که در آن قرار گرفته است « وَأَنْتَ حِلٌّ بِهَذَا الْبَلَدِ ». چنان که در زیارت امیرالمؤمنین علیه السلام میخوانیم « شَرّفَ بِهِ مَکَة وَ مِنی »، یعنی: مکه و منا به ایشان مشرف شد، نه این که شرافت آن بزرگواران به مکه و منا باشد.
بنابر این فضیلت یک خاک (مثل کربلا)، یک آب (مثل زمزم)، یک مکان (مثل مکه یا کربلا ... یا هر مسجدی)، حتی یک سلاح (مثل ذوالفقار)، یک شیء (مثل عصای موسی یا انگشتر سلیمان علیهماالسلام)، یا یک فعل (ضربت شمشیر مولا در جنگ خندق که افضل از عبادت ثقلین خوانده شد) و ...؛ به این است که خداوند متعال، آن را برگزیده و افضل نموده باشد، نه این که انسان خودش انتخاب کند؛ و او نیز به واسطه حضور بندهی شریف و مخلصش این فضیلت را به مکان میبخشد.
کربلا:
کربلا، محلی است که در آن انسان کامل، مظهر اتمّ اسمای الهی، خلیفة الله فی ارضه، با ظهور و نمایش تمام حق، در مقابل جهل، کفر، استکبار و ظلم با تمام ظهورش ایستاد و با شهادت و ریخته شدن خونش، اسلام مُرده، اسلام متعفن شده، اسلام مضرّ و اسلام تحریف شده را زنده کرد و به اسلام ناب محمدی صلوات الله علیه و آله، اسلام زنده، اسلام پویا، اسلام روشنگر و هدایت کننده برگرداند، تا مسلمان جهان تا آخر الزمان، احیا شوند. پس به تربتش فضیلت داده شد، تا سجده بر آن برای خدا، رنگ و بوی « يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ » و « أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ » داشته باشد و انسان را اهل "ولایت الله" کند.
مشارکت و همافزایی (سؤال کوتاه و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
آیا در منابع حدیثی اهل سنت نیز فضیلت سجده بر خاک آمده است؟! میگویند: اگر تربت کربلا، آغشته به خون شهداست، سجده بر آن جایز نیست؟!
http://www.x-shobhe.com/shobhe/8128.html
- تعداد بازدید : 2703
- 17 مهر 1395
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: حقوقی و احکام کربلا