ایکس - شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: همگان در سرتاسر جهان میدانند که مقولهی «اشتغال زنان»، صرفاً یک موضوع کاری و درآمدی یا اقتصادی برای خودشان و جامعه نمیباشد، بلکه جنبههای بسیار فراوانی دارد که حتی نقشی اساسی در فرهنگ، سیاست، اقتصاد، اخلاق، خانواده و ... جوامع ایفا میکند. از این رو ابتدا باید به ضرورت اشتغال اندیشید و سپس به نوع شغل توجه داشت.
زنان نیمی از جمعیت کشور ما را تشکیل میدهند و تعطیل کردن آنها به مثابه تعطیل کردن حیات نیمی از جامعه است، اما چه کسی گفته که احیا و فعالیت آنها الزاماً با «شغل» محقق و تأمین میشود. اینها همان القائات کلیشهای غربی است که قبل از هر گونه تفکر، اندیشه، مطالعه و اظهار نظری در مورد زنان، باید دور ریخته شود.
زیربنای اندیشهی غربی اقتصاد است، اما همین امر سبب شده که مطالعه کنند که مثلاً اگر مردم از چیزی بترسند یا نگران باشند، چه مقدار زیان اقتصادی دارد؟ آیا ما (چه شخص و چه جامعه و چه دولت) هیچ مطالعه و محاسبه کردهایم که قرار دادن زن در جایگاه مرد به بهانه تساوی حقوق و نیز از هم پاشیدن نظام خانواده، چه برای تک تک بانوان و چه برای جامعه، چه زیانهای مادی و معنوی در عرصههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، امنیتی، اخلاقی و ... دارد؟
در هر حال نگاه اول به «شغل»، چه برای مرد و چه برای زن، باید پس از تعریف صحیح از انسان زن و مرد و نقشهای اصلی هر کدام انجام پذیرد. به قول استاد شهید آیت الله مطهری (ره): «انسان کار را میسازد و کار نیز انسان را میسازد»، یعنی تأثیر و تأثر متقابل دارند.
با توجه به نکات فوق، هر شغل حلالی که در درجه اول زن بودن زن را تحت الشعاع قرار ندهد و نقش او در چرخه حیات را خنثی نکند و او را از محور خانواده بودن به کارگر و ابزار تولید بودن مبدل ننماید، شغلی است که زن میتواند در آن شاغل گردد.
برای دختران ما در دانشگاهها رشتههایی چون مکانیکی ایجاد میکنند! واقعاً در کشور ما و در کل جهان، چقدر زنان میتوانند وارد بازار مکانیکی شوند و چقدر شدهاند و اگر وارد این بازار شوند نیز چه حُسنی برای آنها دارد؟
زن در هر شغلی میتواند مانند مردان وارد شود، وزیر، وکیل، پزشک، مهندس، کارمند، کارگر، معلم، پرستار، نویسنده، کارگردان و ... بشود، اما واقعاً خیلی تساوی حقوق محقق شده است اگر زن به عنوان سرکارگر در خیابان و بالای سر چند کارگر بایستد تا آنها سنگ و سیمان بیاورند و جدول کشی کنند و یا بالای داربستها برود روی دیوارها نقاشی کند؟!
آیا این خیلی کمال و هنر است که دختران از همسری، مادری و کلیهی کمالات و لطایف زنانه هیچ ندانند، اما مثل مردان وارد بازار کار شوند و خوشحال باشند که از تساوی حقوق برخوردار شدهاند؟ آیا اینها عوامی از نوع غربی نیست؟ آیا شکل، هیکل و طنازی زن و عشوههایی که نامش را «مهارت در ارتباط» گذاشتهاند، شروط اولیه استخدام زنان توسط مردان نیست؟ هیچ دقت کردهاید که کمتر زنی به صورت مستمر با شوهرش با این لطافت و ناز و عشوهای که زنان بازاریاب تلفنی یا حضوری صحبت میکنند، حرف میزند؟
دقت کنید چه میشود که زنان به خدمت در رستورانها کشیده میشوند، اما مردان در فروشگاهها روسری، مانتو و لباس زیر و روی زنانه میفروشند؟ آیا این تساوی حقوق است که زنان در خودروهای توزیع مواد غذایی در کنار راننده نشسته و به این مغازه و آن سوپر مارکت بروند و با هزار ترفند سفارش نخود و لوبیا بگیرند، اما مردان ابرو برداشته یا بر نداشته به فروشندگی لوازم آرایش زنانه مشغول باشند؟
پس، مسئله اشتغال زنان یا چه شغلی نیست؟ بلکه حرکت دادن فرهنگ، اقتصاد و بافت و ساختار یک جامعه به سوی کلیشههای منحط غربی است.
جدید:
سازمانهای اداره کننده جهان – گروه 30
کلمات کلیدی:
گوناگون