پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): هیچ چیزی و هیچ عنصری، بیارتباط با پدیدهها و عناصر دیگر نمیباشد.
مباحث مربوط به "ژنتیک"، اعم از آن چه که به صورت علمی ثابت شده و یا هنوز در حد فرضیه و در حال تحقیق میباشد، با پروژه «فان وکس - Fun vax » متفاوت است، اگر چه این پروژه بر اساس آن یافتهها میباشد.
«Fun vax» که مخفف یک عبارت انگلیسی به معنای «ویروسِ علیه بنیادگرایی مذهبی» میباشد، نام یکی از پروژههای "پنتاگون" با همکاری سیا (CIA)، در تولید و استفاده از داروها (سلاحهای) بیولوژیکی میباشد. "فان وکس" همان میکروبی است که توسط پنتاگون و اسرائیل طراحی و تلوید شده و به طرق متفاوت (مواد دارویی، بهداشتی، آرایشی، تنقلات خوراکی، آدامس و حتی مخلوق کردن در آب زمزم برای حجاج و ...) به مسلمانان تزریق میگردد. و البته ایده از کتاب «The god gene – ژن خدا (یا خداگرایی)» گرفته شده است که در آن تصریح نموده، رفتار با این ژن، قابل تغییر میباشد.
روح و بدن:
اگر چه "روح" مجرد است و بدن از ماده و جرم و خصوصیات آن تشکیل شده است، اما در هر حال بدن، ابزار روح است، لذا باید برای هر گرایش، میل، خواسته و ارادهی روحی، ابزاری در بدن طراحی شده باشد. بنابر این، چنان که "عقل" مادی نیست، اما مغز، تمامی سلولها و سیستم عملکرد آن، ابزار تعقل است – و چنان که "محبت و عشق"، یک شیء خارجی و مادی نیست، اما قلب، نگاه و بسیاری از کارهایی که انسان با اعضا انجام میدهد، پیام محبت را دریافت و یا انتقال میدهند؛ اراده، انتخاب، هدفگزاری، عزم ... و هر نوع گرایشی [از جمله خداگرایی] نیز مادی نیستند، ولی حتماً "بدن"، از ابزارهای مادی (عصبها، سلولها و ژنهای) متناسب با آن برخوردار میباشد. آیا دروغگویی یا راستگویی، یک مادهی خارجی است؟ خیر. پس چطور توسط دستگاه دروغسنج، با مطالعه رفتار عصبها، تغییر رفتار سلولهای مغزی، اسیدهای تولیدی و ...، دروغ یا راست را تشخیص میدهند؟
از این رو، امروزه دریافتهاند که ژن صداقت، دزدی، قتل، میل به اعتیاد، میل به جنایت و ... نیز در همگان وجود دارد. منتهی چون آنها به انسان فقط با عینک مادی مینگرند، گمان میکنند که چون این "ژن" وجود دارد، پس تمامی گرایشات و ارادهها نیز مادی و ژنتیکی میباشد!
انسان و ژن:
وقتی کسی به دیگری میگوید: «به من توجه کن»، دعوت کننده کیست؟ انسان و ارادهاش، یا ژنی در بدنش که او را مجبور ساخته است؟! و او چه کسی را قصد کرده است، یک انسان را مخاطب قرار داده و یا سلسله اعصاب و ژنهای او را؟! وقتی خداوند متعال میفرماید: « فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا - پس روی خود را متوجّه آیین خالص پروردگار کن»، مخاطبش کیست؟ انسان، یا سلسله اعصاب و ژنها؟! آیا "چشم" باید به ارادهی من ببیند، یا من مقهور و مرعوب چشم باشم و هر چه را دید، اراده کنم؟! آیا چشم، عقل و نفس را میگرداند، یا عقل انسانی و نفس حیوانی، چشم را میگردانند و اراده حاکمیت عقل یا نفس، با کیست؟
طرح پنتاگون:
عالِم مادهگرا، هر روز بیشتر عالَم ماده را میشناسد، اما چون غیر از آن را قبول ندارد، مطالعات و کشفیاتش نیمه کاره و ناقص میمانند. به عنوان مثال: از سویی میبیند که "دینگرایی" وجود دارد، از سوی دیگر حدس میزند که لابد "ژن دینگرایی" نیز وجود دارد؛ سی چهل هزار پرسشنامه پخش میکند و رابطه تمایل بیشتر به دینگرایی را با کثرت موتاسیون در ژن VMAT2 در دینگرایان مطالعه میکند، سپس اقدام به تولید ویروسهایی میکند که روی ژن VMAT2 تأثیر بگذارد و مثلاً مسلمانان را بیدین نماید!
نقص کار:
نقص کار یکی در این است که "روح" را قبول ندارد و نمیداند که دینگرایی "روحی" و فطری است؛ هر چند که انسان بدنِ ابزاری دارد - و نقص دیگر در این است که اصلاً نمیداند "دین و مذهب" یعنی چه؟ گمان میکند که "دینگرایی"، از خدگراییش گرفته تا مذهبگرایی، در اسلام یا در نهایت مسیحیت و یهودیت خلاصه میشود و چون "ژن" را دستکاری کنند، مردم دیگر خداگرا یا دینگرا نخواهند شد! اما اگر دقت کنند، "دین و مذهب" که یک گرایش فطری میباشد، اختصاصی به ادیان الهی ندارد، چنان که در بتپرستی، طاغوتگرایی، شیطانپرستی، فراماسون، مکتب و حزبگرایی و "ایسم"های متفاوت و مختلف ظهور میکند؛ لذا نه احدی بیدین است و نه احدی بیمذهب [اگر چه طراحان ویروسهای پنتاگونی، آنها نیز دین و مذهب دارند؛ طاغوت پرست، شیطان پرست و به دین فراماسون هستند].
بنابراین، اسلام، مسیحیت، بودیسم، هندوییسم، اگزیستانسیالیم، اومانیسم ... و سایر ادیان، مکاتب، "اسمها و ایسمها"؛ مصادیق بیرونی برای آن گرایش فطری میباشند و در نتیجه تغییر در ژن، یا هر نوع گرایشی [حتی به بت و طاغوت] را از بین میبرد و یا هیچ کدام را از بین نمیبرد و فقط اختلال در مکانیزم بدن ایجاد میکند. مثل کسی که مست کرده باشد و یا ضربه مغزی ببیند و حافظهاش را از دست بدهد.
اسلام و ژنتیک:
متأسفانه باید اذعان داشت که جهان کفر، چه در زمینهی کشفیات علم تجربی و در زمینهی بهرهبرداری مفید و نیز مضر از آن کار میکند، اما جهان اسلام، چه به عمد و از روی سهلانگاری و چه به اجبار به واسطه چند قرن استعمار و استثمار و چه به هر علت دیگری، آن طور که باید کار نمیکند؛ کشف نمیکند، استفاده بهینه نمیبرد؛ اگر چه این علوم و پاسخ بسیاری از نادانستهها، از پیش در کلام وحی یا بیانات نورانی، علیمانه و حکیمانهی اولیای الهی، به آنان هدیه شده است!
عرصهی علم تجربی، با تازگی به اهمیت "ژنتیک" و آثار وراثتی توجه ویژهای پیدا کرده است، اما نه تنها امر جدیدی نیست، بلکه در آموزههای اسلامی، به صورت مکرر و جدی و حایز اهمیت، به آن تصریح شده است.
●- خداوند متعال میفرماید: « قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلَى شَاكِلَتِهِ فَرَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِمَنْ هُوَ أَهْدَى سَبِيلًا - بگو: «هر كس بر حسب ساختار [روحی، روانى و بدنى] خود عمل مىكند، و پروردگار شما به هر كه راهيافتهتر باشد داناتر است / الإسراء، 84 »
●- برادران یوسف علیه السلام در مورد بنیامین گفتند: « قَالُوا إِنْ يَسْرِقْ فَقَدْ سَرَقَ أَخٌ لَهُ مِنْ قَبْلُ ... / یوسف علیه السلام، 77»؛ یعنی: اگر او دزدی کرده، کار عجیبی نیست، چون قبل از این نیز برادرش دزدی کرده بود. آنها از یک مادر دیگری هستند و ما از مادر دیگری. یعنی سرقت در آنها، ژنتیکی و وراثتی میباشد.
●- امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام، برای ملاک اشتر، جهت استانداری مصر نوشت: «... ثُمَّ اَلصَقَ بِذَوِی الاَحسَابِ وَ اَهلِ البُیُوتاتِ الصّالِحَه وَ السَّوابِقِ الحَسَنة، ثُمّ اَهلِ النَّجدَةِ وَ الشُّجاعَةِ وَ السَّخاءِ وَ السَّماحَةِ. فَاِنَّهُم جِمَاعٌ مِنَ الکَرَمِ وَ شُعَبٌ مِنَ العُرَفِ ...» (نهجالبلاغه/ ن 53).
ترجمه: برای ادارهی کشور افرادی را برگزین که گوهر نیک دارند و از خاندانی پارسایند و از سابقهای نیکو برخوردار. پس دلیران و رزمآوران و بخشندگان و جوانمردان (را برگزین) که اینان بزرگواری را در خود فراهم کردهاند و نیکوییها را گرد آوردهاند.»
●- در امر انتخاب همسر، بسیار توصیه شده است که به خانوادهی او نگاه کنید، به خودش هم توجه کنید. پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله فرمودند: « اُنظُر فِی اَیّ نَصابِ تَضَعُ وَلَدکَ فَاِنَّ العِرقَ دَسَّاس / (الهندی، ۱۴۰۵ق. ج 15: 855)»، یعنی: بنگر فرزند (نطفه) خود را کجا قرار میدهی که عرق پنهانی تأثیر میگذارد». [عِرق ریشه و اساس یک پدیده است و دَسَاس یعنی پنهان].
●●●- و خلاصه اگر بخواهیم نمونههای اشاره به مقولات ژنتیکی و وراثتی بنماییم، بیش از یک کتاب قطور خواهد شد.
نکته:
اما نکتهی مهم این است که اولاً "شاکله" (ساختار روح، تن و وران) چگونه شکل میگیرد و آیا تنها "عامل" همان ژنهای وراثتی است؟ و ثانیاً آیا "ژن و وراثت"، علت تامّه میباشد؟!
●- در قرآن کریم میفرماید: « يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَيُخْرِجُ الْمَيِّتَ مِنَ الْحَيِّ وَيُحْيِي الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَكَذَلِكَ تُخْرَجُونَ » - او زنده را از مرده بیرون میآورد، و مرده را از زنده، و زمین را پس از مردنش حیات میبخشد، و به همین گونه روز قیامت (از گورها) بیرون آورده میشوید! (الرّوم، 19)»؛ و اهل عصمت علیهم السلام تصریح نمودهاند که از مصادیق بارز خارج کردن زنده از مرده و بالعکس، مؤمن شدن فرزندان در خانوادههای کافر و نیز کافر و یا فاسق شدن فرزندان در خانوادهها و نسل مؤمن و متقی میباشد. یعنی ژن و وراثت، علت تامه و تنها علت هدایت یا انحراف نمیباشد.
نتیجه:
بنابر این، نه تنها عوامل ژنتیکی و وراثتی، بلکه سایر عوامل آموزشی و تربیتی (خانواده، مدرسه، محیط، نظام حکومتی، امواج تبلیغاتی، تغذیه، سلامت بدن و محیط، آرامش یا اضطراب فردی و اجتماعی، فرهنگ و سبک زندگی و ...)؛ همه و همه در چگونگی ساختار "شاکله"ی آدمی نقش مستقیم و غیر مستقیم دارند؛ ولی هیچ کدام، "علّت تامّه" نمیباشند.
"علت تامّه"، فقط و فقط همان "اختیار و اراده" است که گاهی منفعل، تابع و یا موافق و منطبق با سایر عللِ تأثیرگذار اتخاذ میگردد، و گاهی به تنهایی عمل میکند و سایر علل را تحت پوشش قرار میدهد.
برای تحقق، درک و تحقق تمامی ارادهها نیز "سلول مغری، عصب و ژن" وجود دارد، نه این که ژن خاصی به عنوان "اسلامگرایی" وجود داشته باشد. هر چند که دستکاری ژن گرایشی، میتواند آثار و تبعاتی داشته باشد، مثل این که در کارکرد مغز، اختلال ایجاد کنند.
اسلام:
چرا اسلام این همه دستورالعمل برای بدن دارد؟ چرا فرمود: لقمه (خوراک)، نطفه، خواب، بیداری، یک نگاه و حتی تخیل و تصور، کنترل یا مهار امیال نفسانی، رفتار، اخلاص، رفت و آمد و بازدید یک دیگر، دلجویی، کمک و ...، همه در دین و ایمان اثرگذار میباشد، چرا "عمل صالح" را که به حسب ظاهر کاری فیزیکی میباشد، از "ایمان" که یک گرایش روحی و روانی میباشد، جدا ننمود؟! چرا دشمنان اسلام و مسلمانان، از همان صدر اسلام، سعی داشتند تا رواج فساد و فحشا، شراب و زنا و قمار و ...، در ایمان مردم رسوخ کنند؟! اینها که همه مادی است؟!
پس، رفتارهای بدن، همه تأثیر دارند و برای هر رفتاری نیز عصبها، سلولها و ژنهایی وجود دارد؛ اما رفتارها بر اساس ارادهها و انتخابها پدید میآیند.
مشارکت و همافزایی (سؤال کوتاه و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
پروژه «فان وکس» را بر اساس آموزههای اسلامی توضیح دهید. آیا میتوان بین ایمان و ژن (طبق کتاب ژن خدا)، ارتباطی قایل شد؟
http://www.x-shobhe.com/shobhe/8059.html
کلمات کلیدی:
گوناگون