پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): هر دانستن (دانشی)به مثابهی "اعتقاد" نمیباشد؛ اعتقاد یک عقد [گرهی] روحی، عقلی و قلبی میباشد که در عمل ظهور و بروز مییابد.
ابلیس لعین میدانست و میداند که خداوند سبحان وجود دارد، حتی برای فریب بندگانش، به عزت خدا قسم خورد و گفت: «فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ – قسم به عزت تو که همگان را اغوا خواهم کرد / ص، 82»، اما اعتقادی که به ایمانش منتج گردد نداشت و با تکبر، هوای نفس خویش را بندگی میکرد و مینماید.
●- مسلمانان [چه شیعه و چه سنّی]، به واسطهی آموزههای اسلامی در کلام وحی و حدیث، به علومی رسیدهاند و میدانند، اما این دلیل نمیشود که واقعاً و حقیقتاً اعتقاد و ایمان نیز داشته باشند! چنان که آدمی به رغم علم به وجود خداوند سبحان، علم به حضور عالم در محضر خدا، علم به معاد و حساب و کتاب و ...، باز هم مرتکب گناهان عدیده میشود! بیتردید ارتکاب گناه، از سستی اعتقاد و ایمان است، نه از کمبود علم.
●- مسئلهی دیگر آن است که اعتقادات مردم، همیشه با اعتقادات حکومتها و دولتها یکی نیست. مردم ایران، در زمان محمدرضا پهلوی و دیگر شاهان طی 1400 سال نیز مسلمان بودند، اما پادشاهان، تقریبا جملگی، همه کافر، مشرک و ظالم بودند!
حکومتها و دولتها، به شیوههای گوناگونی به قدرت میرسند، چنان که رضاشاه را انگلیس به مردم ایران تحمیل نمود، و آل سعود را نیز انگلیس بر عربستان حاکم نمود و سپس وهابیت را با این حکومت پیوند داد تا آن جنایات را در حق اسلام و مسلمین بنمایند. بنابراین، این حکام، هیچ اعتقادی به توحید، معاد، اسلام و قرآن مجید ندارند و همه بندگان اربابانشان هستند.
●- نکتهی مهم دیگر، ضرورت عمل به اعتقادات است، وگرنه اعتقادات در حد یک نظریه باقی میمانند؛ لذا در قرآن کریم، همیشه به "ایمان و عمل صالح" با هم تأکید شده است.
بیتردید ملل مسلمان، ضعفهای بسیاری در علم، ایمان و عمل داشتند که کفار توانستند حکومت خود را بر آنان تحمیل کنند؛ اگر مردم مسلمان به قرآن اعتقاد درستی داشته باشند، هرگز حکومت کفار را بر خودشان نمیپذیرند و همانند مردم ایران، علیه حاکمیت سلسلهی پادشاهیِ کافر، فاسق و وابسته به خارجی، قیام میکنند و آن رژیم را ساقط نموده و حکومت اسلامی را بر میگزینند.
مگر خداوند متعال در دهها آیه، به صراحت نفرمود که هرگز ولایت کفار، مشرکین و حتی اهل کتاب را گردن ننهید – علیه ظلم و ظالم قیام کنید – کفار و مشرکین را تبعیت ننمایید و ...؛ پس اگر شخص یا ملتی، واقعاً اعتقاد داشته باشند، چنین میکنند. خداوند متعال فرمود که هر کس ولایت آنها را بپذیرد، خودش هم از آنان است [ولو شبانه روز نماز و قرآن بخواند]:
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِيَاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ» (المائده، 51)
ترجمه: ای کسانی که ایمان آوردهاید! یهود و نصاری را ولّی (سرپرست، دوست و تکیهگاه خود) برنگزینید! آنها اولیای یکدیگرند؛ و کسانی که از شما با آنان دوستی کنند (ولایت آنها را بپذیرند)، از آنها هستند؛ خداوند، جمعیّت ستمکار را هدایت نمیکند.
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ أَتُرِيدُونَ أَنْ تَجْعَلُوا لِلَّهِ عَلَيْكُمْ سُلْطَانًا مُبِينًا» (النساء، 144)
ترجمه: ای کسانی که ایمان آوردهاید! غیر از مؤمنان، کافران را ولّی (سرپرست، دوست و تکیهگاه) خود قرار ندهید! آیا میخواهید (با این عمل) دلیل آشکاری بر ضدّ خود در پیشگاه خدا قرار دهید؟!
بنابراین، چنان که حضرت سیدالشهداء، امام حسین علیه السلام فرمودند: «بسیاری از دینداریها، فقط لقلهی زبان است»!
امید است که تمامی مسلمانان جهان، بیدار، هوشیار، بصیر، مؤمن، متقی و فعال گردند و خود را از ذلت بردگی و بندگی نظام سلطه و دستنشاندگان آنها رهایی بخشند.
کلمات کلیدی:
پاسخ های کوتاه