پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): این که فرموده شده اسم "رحمت" خداوند متعال، بر سایر اسمهایش پیشی دارد، به این دلیل است که "رحمت"، همان وجود بخشی است، نه محبت، مهربانی و یا ...؛ پس ابتدا وجود میبخشد، سپس آن وجود را به صورت مستمر مشمول رحمت میگرداند و فیض میرساند.
بنابراین، هر چه خداوند متعال به موجودات [از جمله انسان] میدهد، از رحمت اوست و سبب تداوم و ارتقای مراتب و درجات هستی میگردد و چون این بخشش (رحمت) الهی، فراوان و جاری است، به آن "فیض" گفته میشود، مانند سرازیر کردن آب به یک دریا یا کوزه، آنقدر که پُر شود.
بنابراین، هر چه به انسان میرسد از رحمت اوست و به صورت فیض میرسد، یعنی ظرف وجودی را با رحمتش ایجاد نموده و بالا میبرد و نعماتش را بر آن سرازیر مینماید.
●- جان مطلب اینجاست که همگان، نیازمند به رحمت و فیض الهی هستند، اما کسی از او طلبکار نمیباشد؛ و او رحمت و فیضش را به همگان میرساند، در حالی که به احدی از مخلوقاتش بدهکار نمیباشد.
واسطه:
اما نظام علیمانه و حکیمانهی حاکم بر عالَم هستی، نظام واسطه است. خواه واسطه در پیدایشها باشد و اصل "علیت = نظام علیّ و معلولی" را حاکم گرداند و یا در انجام امور [که آن نیز نوعی پیدایش میباشد]. لذا در این عالم، هیچ کاری [حتی نوشیدن یک جرعه آب]، بدون واسطههای به هم پیوسته، به انجام نمیرسد و فیض الهی نیز این قاعده مستثنی نمیباشد و بدون واسطه(ها) نمیرسد.
وقتی خداوند متعال، رحمت و فیضش را به واسطه میرساند، هیچ کسی نمیتواند آنها را بدون همان واسطهها اخذ نماید. مثلاً اگر وحی را به واسطهی حضرت جبرئیل علیه السلام و یا ... به پیامبر اعظم صلوات الله علیه و آله رسانده است و ایشان نیز به واسطههای گوناگون، به مردم رساندهاند، هیچ کس نمیتواند با حذف این واسطهها، اخذ وحی نماید. همین طور است به دست آوردن یک لقمه نان.
انسان کامل:
اما سلسلهی این واسطهها، باید به واسطهی نخست برسد، وگرنه مستلزم "تسلسل" است که باطل میباشد.
بیتردید، بین واسطهی اول و هستی بخشِ فیاض، دیگر واسطهای نیست، وگرنه به او واسطهی اول اطلاق نمیگردید. پس فقط واسطه نخست، بدون واسطه مشمول رحمت شده و اخذ فیض مینماید و این رحمت و فیض الهی، به واسطه او و سپس واسطه در واسطه، به سایر موجودات عالم میرسد.
بدیهی است که این واسطهی نخستین، باید اشرف و اکمل مخلوقات باشد، باید احبّ مخلوقات باشد، باید افضل مخلوقات در خلقت، هدایت و عبادت باشد، باید خلیفة الله باشد، که فرمود: او "آدم" است. فقط انسان است که با این قابلیتها خلق شده است.
اما آدمیان نیز نه تنها به تناسب جایگاه و مأموریت در نظام هستی، در مراتب و درجات متفاوتی قرار دارند، بلکه در شکوفایی و تحقق قوهها و استعدادها نیز متفاوتند؛ لذا هر انسانی که در مراتب بالاتری از کمال قرار گیرد، به مبدأ فیض نزدیکتر میگردد: «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ»؛ و البته این نزدیکی نیز واسطه به واسطه است. مثل نزدیکی به اهل بیت علیهم السلام، برای نزدیکتر شدن به رسول الله صلوات الله علیه و آله، و نزدیکتر شدن به ایشان برای نزدیکتر شدن به خداوند متعال که اطاعت و محبت و مودت آنان را مترادف و تجلی اطاعت، محبت و تقوای خودش قرار داد.
●- بنابراین، فیاض خداوند رحمان و رحیم میباشد و همگان واسطهی فیض به دیگران هستند، منتهی حلقات این زنجیره، به انسان میرسد و حلقات زنجیرهی انسانی نیز به انسانهای کاملتر و از آن طریق به انسان کامل (خلیفة الله) میرسد که همانا او اشرف، اکمل و بالتبع احبّ مخلوقات، حضرت حبیب الله، محمد مصطفی صلوات الله علیه و آله میباشد؛ لذا به ایشان فرمود: «وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ».
رحمت و فیض الهی، به واسطهی ایشان، به سایر انسانهای کامل، یعنی اهل عصمت علیهم السلام میرسد، به واسطهی آنها به فرشتگان، انسانها [از انبیا و اولیای الهی گرفته، تا حتی کفار و مشرکان) و سایر موجودات عالم هستی میرسد.
البته که استعداد نقش دارد، منتهی هر کسی که استعدادش را با همان فیوضات به فعلیت برسد، ظرفیتش نیز بالاتر میرود و بیشتر میشود، استعدادهای نهفتهتری برایش شکوفا میگردد، تا او نیز در حد خود به کمال مطلوب برسد و البته از آن طرف نیز هر کسی به اندازهی ظرفیت و داده شدههایش مکلف است.
کلمات کلیدی:
پاسخ های کوتاه