پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): کسانی که مشرک میشوند، دنبال چی هستند؟! آنها دنبال متاع و منافع دنیوی هستند، و افراد خالص، رشد، کمال و قرب خداوند سبحان را طالبند.
از خداوند متعال، فعل بیهدف [پوچ، عبث و یا برای بازی] صادر نمیگردد، چنان که در آیات متعددی تصریح نمود که «زمین و آسمانها را به حق آفریدهام و چیزی را بیهوده و یا برای سرگرمی نیافریدهام و البته افزود که زمین و آسمانها و هر چه در آنها هست را برای حیات، رشد و کمال انسان آفریدهام.
الف - از اینرو، نه تنها انسان، بلکه هیچ موجودی "بیشعور" نیست و کار "بیهدف" انجام نمیدهد، منتهی این هدفمندی در حرکت، یا صرفاً مبتنی بر "هدایت تکوینی" است، یا اضافه بر آن، برای موجودی که به او "عقل، اختیار، اراده و قدرت انتخاب" داده شده، پس باید نقشه راه داشته باشد، مبتنی بر "هدایت تشریعی" نیز هست. چنان که قلب انسان، در چارچوب هدایت تکوینی، برای تصفیه و پمپاژ خون میتپد، اما آدمی به اختیار خود میخورد، میآشامد، یا روزه میگیرد و یا حلال و حرام را رعایت میکند و یا نمیکند.
ب - "اهداف"، همیشه، همه جا و برای همگان، چون حلقههای یک زنجیر، در پی یکدیگر قرار میگیرند، چنان که در برنامهریزی و مدیریت نیز "اهداف کوتاه مدت – میان مدت و دراز مدت" را در نظر میگیرند. به عنوان مثال: هنگام تشنگی، آب سالم، پاک و حلال مینوشیم تا تشنگی برطرف گردد – تشنگی بر طرف گردد تا ضعیف و بیمار نشویم و اعضای بدن [مثل کلیه، چشم و ...] آسیب نبینند – اینها آسیب نبینند، تا سالم و با نشاط باشیم – سالم باشیم تا بتوانیم رشد کنیم – رشد کنیم تا به کمال مطلوب برسیم. حال مهم است که آن کمال مطلوب کدام است؟ فربه شدن، یا رشد و قرب به خداوند متعال.
ج - پس، در این سلسله، مهم این است که "هدف آخر، نهایی و غایی" چیست؟! پس اگر آن هدف غایی، خودش فانی باشد، تمام این کارها و اهداف به فنا میرود و اگر هدف غایی باقی باشد، هر چه در آن راستا قرار گرفته نیز باقی میماند. لذا فرمود: جز الله، چیزی را هدف غایی قرار نده که "هالک" است و تو را به هلاکت میکشاند:
«وَلَا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ كُلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ لَهُ الْحُكْمُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ» (القصص، 88)
ترجمه: معبود ديگرى را با خدا مخوان، كه هيچ معبودى جز او نیست، همه چيز جز وجه او [هر چه به امر او و در جهت اوست] فانى مىشود؛ حاكميت تنها از آن اوست؛ و همه بسوى او بازگردانده مىشويد!
ج – این یعنی "اخلاص"؛ یعنی هدف غایی از هر سخنی، هر کاری و هر حرکتی، "رضایت و قرب او" باشد؛ و بدیهی است که این امر محقق نمیگردد، مگر آن که پس از معرفت و ایمان و تلاش برای تقویت آنها، کارها نیز طبق فرمان او و با اطاعت از او [بندگی] انجام پذیرد. لذا فرمود: کل دین باید خالص باشد و آدمی را جز به همین اخلاص در دین، امر نکردهام. و "دین یعنی همه چیز".
«وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَاءَ وَيُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ وَذَلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ» (البیّنة، 5)
ترجمه: و به آنها دستورى داده نشده بود جز اينكه خدا را بپرستند در حالى كه دين خود را براى او خالص كنند و از شرك به توحيد بازگردند، نماز را برپا دارند و زكات را بپردازند؛ و اين است آيين مستقيم و پايدار!
د – بنابراین، بندهی مؤمن و خالص، کسی است که سعی میکند کسی را در اولوهیت و ربوبیت او شریک او نداند و هدف نهایی و غاییاش، او باشد؛ لذا طبق فرمان و مخلصانه عمل میکند.
"اخلاص" یعنی هیچ آلودگی و ترکیب و اشتراکی در کار نباشد. طلای خالص، طلایی است که هیچ آلیاژی به آن افزوده نشده باشد. بندگی [عبادت] خالص نیز یعنی: «قصد و هدفی جز او و قرب او، در نظر نباشد». در مثال ساده: اگر کسی روزه بگیرد که هم خدا را اطاعت و عبادت کرده باشد و هم یک رژیم غذایی را برای سلامت و تناسب اندام گرفته باشد، در این عبادت شرک ورزیده است – اگر کسی مردم را به توحید و معاد دعوت کند، تا هم انجام وظیفه کرده باشد، و هم نزد مردم به خوبی مشهور شود، شرک ورزیده است. در عبادت خالص، "هم" وجود ندارد.
●●● - درس و راه اخلاص، همان است که در دو آیه و جملهی کوتاه، به پیامبرش صلوات الله علیه و آله فرمود:
«قُلْ إِنَّنِي هَدَانِي رَبِّي إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ دِينًا قِيَمًا مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ * قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ» (الأنعام، 161 و 162)
ترجمه: بگو: يقينا پروردگارم مرا به راه راست هدايت نموده، به دينى پايدار (و متكفّل سعادت بشر)، همان آيين ابراهيم كه حق گرا بود و هرگز از مشركان نبود * بگو: «نماز و تمام عبادات من، و زندگى و مرگ من، همه براى خداوند پروردگار جهانيان است.
●●● – بنابراین، بندگان خالص، در هیچ امری، به جز عبادت خالصانه را هدف نمیگیرند، حال خواه ساعاتی را به تفریح بپردازند – یا به خانواده و دیگران محبت و مودت بورزند – یا به تجارت و کار مشغول گردند و یا به عبادات دیگر بپردازند، واجبات را انجام دهند و از محرمات اجتناب ورزند – البته با هدف "قربة الی الله". چنین افرادی، هر کاری که بکنند، عبادت خالصانه است.
مشارکت و همافزایی (موضوع و نشانی لینک متن یادداشت، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
پرسش:
هدف افراد مخلص از اعمالی که انجام میدهند چیست؟ در واقع منظورم این هست که این افراد دنبال چی هستند؟
پاسخ (نشانی لینک):
http://www.x-shobhe.com/shobhe/10483.html
پیوستن و پیگیری در پیامرسانها:
کلمات کلیدی:
پاسخ های کوتاه