پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه):
متن و ترجمه روایت به شرح زیر میباشد:
«شابٌّ سَخِيٌّ مُرهَقٌ فِي الذُّنوبِ أحَبُّ إلَى اللّه ِ مِن شَيخٍ عابِدٍ بَخيلٍ» (الكافي : 4 / 41 / 14)
- جوان بخشنده فرو رفته در گناه، نزدِ خداوند، از پيرِ عابد بخيل، محبوبتر است.
●- پیش از هر شرحی دربارۀ این روایت، باید دقت شود که برخی به جای اراده، همت و تلاش برای خودسازی، انجام واجبات و ترک محرمات، نه تنها در پی توجیه انحرافات و گناهان خود میباشند، بلکه به هر وسیلهای متوسل میشوند که به خود و دیگران القا نمایند که منحرفان و گناهکاران نزد خداوند متعال و اهل عصمت علیهم السلام، محبوبتر از مؤمنان و عابدان میباشند؛ چنان که در بسیاری از سریالهای تلویزیونی نیز این معنا به بینندگان القا میشود!
*- اگر چنین بود که خداوند سبحان به بندگانش میفرمود: «بروید کافر، مشرک، منافق، ظالم، فاسق، فاسد و مفسد شوید و به جای عمل صالح، گناه کنید، تا نزد من محبوبتر باشید!»
●- در این حدیث نفرموده که «گناهکار از عابد محبوبتر است»، بلکه دو فاعل، دو فعل و دو صفت را در برابر هم قرارداده است:
محبت خدا:
ابتدا دقت نماییم که خداوند متعال تمامی بندگانش را دوست دارد، وگرنه راه "استغفار" (طلب پوشش و بخشش) و نیز "توبه" (بازگشت از گناه به سوی خدا) را برای همگان باز نمیگذاشت.
اما "محبت" نیز درجات دارد، و چه بسا آدمی قدر این محبت را نداند و مشمول غضب خداوند متعال شود؛ مضافاً بر این که ممکن است خداوند متعال، یکی را بیشتر از دیگری دوست بدارد، اما هر دور راهی جهنم شوند! به عنوان مثال: قطعاً یک کافرِ جاهل، غافل و مستضعف، نزد خدا محبوبتر از یک کافرِ آگاه، معاند، لجوج و ظالم میباشد؛ اما هر دو راهی جهنمی میشوند که آن هم طبقات و درجات دارد.
پیر و جوان
"پیر و جوان" در این روایت، دو شخص فاعل (عمل کننده) میباشند؛ و البته خداوند متعال به نوجوانان و جوانان که صافترند و تازه وارد میدان خودسازی شدهاند، نظر لطف بیشتری دارد. چنان که نفرمود: «بندگان من در چهل سالگی مکلف میشوند»، بلکه فرمود دختر از نُه سالگی و پسر از پانزده سالگی مکلف میشوند و آنان را مخاطب خودم قرار میدهم. لذا چقدر سفارش شده که در جوانی خود را بسازید، وگرنه در پیری هم مشکل است و هم بعید!
گناه و عبادت
"گناه و عبادت"، دو فعل هستند و در این روایت نفرموده که «گناه بهتر از عبادت است!»؛ بلکه فعل نادرستِ یک "فاعل = جوان" را در مقابل فعل درستِ یک "فاعل دیگر = پیر" قرار داده و در مجموع راجع به وضعیت "فاعل" سخن گفته است.
گناه، بخشندگی و بُخل
"گناه" فعل نادرستی است که یک فاعل (گناهکار) مرتکب میشود؛ پس میتواند با یک توجه، اراده، عزم و همّت، استغفار نماید تا بخشوده شود و از گناهان توبه نماید و دیگر مرتکب نگردد.
اما "بخل"، یک صفت است که مقابل "بخشندگی" قرار دارد؛ چنان که در روایت نیز صفت "بخشندگیِ" جوان گناهکار، در مقابل صفت "بُخلِ" پیر عابد قرار گرفته است.
پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله فرمودند: «السَّخاءُ خُلُقُ اللّه ِ الأعظَمُ – سخاوت، خُلق خداوند اعظم است / كنز العمّال : 15926»؛ و در روایات تصریح شده که بخشندگی [سخاوت]، سجیّه و خُلق است، و بخشندگی فطری است و ... .
بنابراین، انسان بخیل، فطرت را پوشانده و یا حتی کشته است؛ این دیگر گناه نیست که برایش استغفار و توبه کند، بلکه یک خُلق و خو و سجیّۀ نادرستی که دیگر از صفات صاحبش شده است و به این راحتی نمیتواند خُلق، خو و سجیّۀ خود را تغییر دهد.
●- بنابراین، در مجموع، وضعیت جوانی که گناهکار است، اما نه تنها فطرتش نمرده، بلکه تبلور و رشد دارد، و سخاوتمند میباشد، به نیازمندان رسیدگی میکند، از مال و اموالش در راه رفع مشکلات گرفتاران هزینه، بذل و بخشش مینماید، به مراتب بهتر از وضعیت پیری است که دائم مشغول نماز، تلاوت قرآن مجید، ذکر و سایر عبادات میباشد، اما "بخیل" است و قطرهای از دستش برای کمک دیگران نمیچکد! بیتردید درجۀ انسان "جامعهنگر و سخاوتمند"، به مراتب بالاتر از انسان "خودنگر و بخیل" میباشد. پس، آن جوان محبوبتر است.
کلمات کلیدی:
پاسخ های کوتاه