پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس - شبهه):
نقشه و استراتژی دیرینۀ نظام سلطه به رهبری امریکا، در ایجاد به اصطلاح «خاورمیانه جدید»، تجزیه کشورهای منطقه و به ویژه ایران میباشد؛ مترصدند که ایران بزرگ را به کشور کوچک تجزیه کنند که هر کدام تحت عنوان یک ولایت، تحت سلطه آنها باشد؛ مثلاً ولایت کردستان - ولایت آذربایجان و ... .
گاهی هدف و قصد از طرح یک پرسش یا شبهه، بیان موضوع برای رسیدن به پاسخ نیست، بلکه القای یک مطلبی است که در بطن و متن آن بیان میگردد و چه بسا اساساً نادرست هم باشد!
●- چه کسی و بر اساس چه شواهد، دلایل و آماری گفته است: «تقریباً تمامی قومیتها اصرار بر جدایی از ایران را دارند؟!»؛ این یک دروغ تبلیغاتی است که به بهانۀ پرسش، به اذهان القا میگردد!
دست کم در ایران شاهدیم که هرگاه عدهای در میان یک قومیّتی، اقدامی برای تجزیۀ کشور نمودند، پیش از همه، مردمان همان قوم بودند که مقابل آنها ایستادند و نقشههایشان را خنثی نمودند؛ چنان که در جنوب کشور، آذربایجان، سیستان و بلوچستان، شمال کشور و به ویژه کُردستان، شاهد بوده و هستیم.
●- چنین نیست که «قومیتها، بیش از صد سال مترصد جدایی از ایران بوده باشند»، این خودش یک دروغ القایی است. ایران که یک اسم و لفظ روی هوا نیست، بلکه کشوری است متشکل از همین قومیتهای متفاوت؛ بلکه نزدیک به سیصد سال [پس از استعمار و سلطه انگلیس و سپس امریکا] که نظامات سلطه، مترصد تجزیۀ خاک ایران بوده و هستند و البته نیروهای وطنفروشی در داخل پیدا میکنند.
نکتۀ بسیار مهم
در وجود هر کسی، گرایشات و تعلقاتی وجود دارد که برخی از آنها تماماً فطری میباشند و برخی دیگر ریشههای فطری دارند، اما مصادیق آنها در بیرون خودنمایی میکنند. مثل نیاز و میل فطری انسان به دانستن و تحصیل علم میباشد که مصادیق و راهکارهایش را در مدرسه، دانشگاه، کتاب و ... مییابند.
*- هیچ تردیدی نیست که پس از گرایش و محبّت به خدا (إله و معبود)، خواه الله جلّ جلاله باشد و یا بُت، و یا طاغوت و یا حتی گوساله و مجسمهاش، و در امتداد آن، محبت به «ولایت و امامت»، خواه ولایت الله و امام بر حق باشد و خواه ولایت طاغوت و امامان باطل، کشش، وابستگی، تعلق و محبّت به «وطن»، از سایر گرایشات و کششها قویتر است، حتی از خانواده، مال و ثروت، شهوت و شهرت؛ چرا که شاهدیم افراد بسیاری در راه دفاع از وطن، از خانواده، مال و ثروت، شهوت و شهرت میگذرند.
●- شدت این گرایش، بهترین فرصت، امکان و حربه برای دشمنان، جهت از بین بردن وحدت، به منظور نابودسازی قدرت یکپارچه میباشد؛ چنان که ابلیس لعین و سایر شیاطین جنّ و انس، در گام نخست مترصدند تا اعتقاد به توحید که وحدتآور است را در آدمی تضعیف کنند، تا جایی که کار به شرک بیانجامد و نیروهای عقل، قلب، هوای نفس، امیال و ... هر یک تجزیه شوند، جداگانه عمل کنند و حتی با یکدیگر به مخاصمه و جنگ برخیزند!
*- دشمنان خارجی نیز از همین راه وارد میشود، اگر یک گروه کُرد یا لُری به بهانه استقلال خودش، تجزیۀ بخشی از کشور را بخواهد، یعنی به جنگ سایر اقوام یک کشور میرود که تمامیت ارضی آن کشور را میخواهند؛ و بالاخره تمامی اقوام باید با یکدیگر رویایی کنند، و در نتیجه هم خودشان را تجزیه کنند و هم کشور را متلاشی کنند!
●- اما، این هدف دشمن، از بیرون و با حملۀ نظامی محقق نمیگردد؛ اگر ملتی متحد باشند، شرق و غرب عالَم نیز در یک جبهه به آن حمله کنند، موفق نخواهند شد، مانند جنگ تحمیلی هشت ساله و یا ... .
از اینرو، باید نیروهای داخلی را به کار گیرند که به آنان «ستون پنجم» گفته میشود؛ بخشی از آنان رسماً و علناً وابسته و دستنشانده و مزدور میشوند و برخی دیگر به بهانۀ ملیت، قومیت، نژاد و ...، فریب میخورند!
اینها نیز باید اولاً میل به تفرقه و تجزیۀ خود را توجیه کنند، و ثانیاً سایر اعضای مجموعه را به خود جذب نمایند؛ لذا شعارهای گوناگونی را سرلوحۀ تفرقهافکنی و دشمنی خود قرار میدهند که «قومیت» در صدر آن است، سپس مسائل دیگری چون: آزادی و ... را بهانه قرار میدهند!
کلمات کلیدی:
پاسخ های کوتاه