پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس - شبهه):
آنگاه که از «چرایی احکام» پرسیده میشود، یعنی از خود احکام عبور کردهایم و اکنون به حکمت و فلسفۀ احکام میپردازیم، مانند «حقوق» و «فلسفۀ حقوق»، که البته مستلزم مطالعات تخصصی، به ویژه در رشتۀ «فقه» میباشد. مرحوم شیخ صدوق، پس از فقه و رسیدن به مرتبۀ اجتهاد و برخوداری از علوم قرآنی و حدیثی، وارد مقولۀ علل و فلسفۀ احکام گردید و کتاب «علل الشرایع» را به رشتۀ تحریر درآورد.
و باید دقت شود که احکام الهی، یک یا دو یا چند حکمت محدود ندارد که کسی بتواند بگوید: «این است و جز این نیست»، بلکه خیر انسان از هر جهت و اسباب رشد، کمال و تقرب آدمی به خداوند متعال، در هر حکمی وجود دارد. لذا شاهدیم که حتی اهل عصمت علیهم السلام، به پرسشها دربارۀ چرایی احکام، پاسخهای گوناگونی فرمودهاند که هر کدام به جهاتی اشاره دارد و البته هر جهتی، زیر مجموعههایی دارد.
الف - در نماز ظهر و عصر نیز «بسم الله الرحمن الرّحیم» بلند گفته میشود و به غیر از حمد و سوره و تسبیحات اربعه که در تمامی نمازها آهسته گفته میشود، بلند گفتن سایر اذکار در قنوت، رکوع و سجود مانعی ندارد.
بنابراین، اگر چه برای آهسته خواندن نمازهای ظهر و عصر، دلایل و حکمتهایی بیان شده است؛ اما میتوان و باید گفت: «حکمت اصلی، همان عبودیت میباشد»؛ نماز را آنگونه اقامه میکنیم که خودش فرموده و توسط رسولش صلوات الله علیه و آله، تعلیم داده است؛ ابتدا ما چه میدانیم که نماز سرآمد عبادتهاست و چگونه باید اقامه نماییم؟! بلکه خودش باید تعلیم دهد.
سایر احکام را نیز طبق حکم خداوند علیم و حکیم عمل مینماییم، چه حکمتهایی را بدانیم و چه ندانیم.
هر حُکمی، حکمت دارد، اما بدیهی است که اگر حُکمی به خاطر حکمتش انجام پذیرد، خالصاً برای خدا و عبادت او انجام نپذیرفته است، بلکه برای آن حکمت انجام پذیرفته است. مثل این است که بگویند: «روزه ماه مبارک رمضان، فوایدی دارد که از جمله زمانبندی خوردن و آشامیدن - تصفیه و تنظیم گردش خود و ... میباشد و سپس کسی به این دلایل روزه بگیرد!
ب - نمازها را باید آنگونه اقامه نماییم که رسول اکرم صلوات الله علیه و آله اقامه نمودهاند و البته ایشان به امر خداوند سبحان عمل نمودهاند و امر خداوند حکیم نیز حکمتهای فراوانی دارد.
ج - شکل، ترتیب، ارکان، رکعات، اذکار و چگونگی آهسته یا بلند خواندن و ...، به شکلی است که رسول اکرم صلوات الله علیه و آله، در معراج انجام دادهاند و البته حکمتها و آثار گوناگونی دارد؛ لذا فرمودهاند که «نماز معراج مؤمن است».
*- محمّد بن حمزة نقل كرده كه محضر امام صادق عليه السّلام عرض نمودم: براى چه در نماز فجر و مغرب و عشا قرائت بلند خوانده مىشود و ساير نمازها مثل ظهر و عصر ايّام را بلند نمىخوانند؟ ... حضرت فرمودند: به خاطر آن كه وقتى نبى اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلم را به آسمان بردند، اوّلين نمازى كه حق تعالى بر آن سرور واجب نمود، نماز ظهر روز جمعه بود. پس از آن فرشتگان پشت سر حضرتش به نماز ايستادند، خدا به نبى گراميش امر فرمود كه قرائت نماز را بلند بخواند تا بر فرشتگان فضل و برتريش نسبت به آنها معلوم و آشكار گردد. پس از نماز ظهر، نماز عصر را بر پيامبر فرض و واجب گردانيد. هنگام خواندن آن احدى از فرشتگان را خداوند به پيامبرش نيفزود و به او امر نمود كه قرائت را مخفى و آهسته بخواند، زيرا پشت سر آن جناب كسى نبود . پس از آن نماز مغرب را بر او واجب نمود. سپس فرشتگان را به آن حضرت افزود. پس امر كرد كه قرائت اين نماز را نيز بلند بخواند. همچنين در نماز عشا. وقتى نزديك طلوع فجر رسيد، نماز صبح را خدا بر حضرتش واجب نمود. امر كرد كه آن را نيز بلند بخواند تا فضل او بر ديگران معلوم گردد، همان طورى كه بر فرشتگان معلوم گرديد. به همين خاطر نماز صبح را بايد بلند خواند.» (شيخ صدوق، علل الشرائع، ج 2 ، ص 322-323)
و البته حکمتهای دیگری هم بیان شده است، اما حکمت اصلی، همان عبودیت میباشد.
کلمات کلیدی:
پاسخ های کوتاه عبادت