«ایکس – شبهه»: وقتی پای جعل و تحریف وسط میآید، هر چیزی میتوان گفت. میتوان بیان داشت که اصلاً حکایات مربوط به حضرت موسی (ع) متعلق به برادرش هارون (ع) بوده، یا هر چه راجع به پیامبر (ص) گفتهاند، مربوط به عمویش عباس میباشد و تاریخ حضرت علی (ع) نیز یک علی دیگری بوده است. یا حتی داریوش واقعی برادر زادهی وی بوده و کوروش کس دیگری بوده و ... . چنان چه تاریخ امریکا و سرخپوستان رسماً تحریف شد. اساساً نه تنها کار پست مدرنیسم در مکتب لیبرال دمکراسی تحریف تاریخ بنا به میل و منافع است، بلکه بیش از دویست سال پیش وزارت خارجه و دستگاه اطلاعاتی بریتانیا نیز به جاسوس خود «همفر» همین دستور را داد و گفت: همه تاریخ را تحریف کن. مثلاً بگو این رضایی که در طوس دفن است، آن امام رضا (ع) نیست، بلکه رضا فرزند فلانی است و قبر امام رضا در کربلا است، آن حسینی که در کربلا دفن شده یکی از یاران ایشان به نام حسین است، وگرنه خودش به ایران آورده شده و ... .
اما تأمل برانگیزتر از این تحریف، تکبر وقیحانهی تحریف کنندگان است که دروغی را میبافند، و سپس آن را چنان مسجل جلوه میدهند که مدعی میشوند پس در قرآن اشتباه است. و حال آن که مدعی باید استدلال و اثبات داعیهی خود را داشته باشد.
همهی تواریخ، از تواریخ ادیان مسیحی و اسلام گرفته تا تواریخ دیگری که توسط تاریخ نگاران شرق و غرب نوشته شده، حکایت دارد که این حضرت مریم (ع) همان مادر حضرت عیسی (ع) است. حتی اگر افتراقات تاریخ ادیان را کنار گذاشته و بر مشترکات آنها تکیه کنیم، همین مدعا اثبات میشود. حالا یکی میگوید که خیر این خواهر موسی (ع) بوده و ممکن است دیگری مدعی شود که مثلاً عمهی پدر بزرگ ایشان بوده و دیگری بگوید: خواهر زن هارون (ع) بوده است!
در ضمن صحت وحی بودن قرآن نیز با عقل اثبات میگردد و نه با تاریخ نسبی و سببی افراد. اگر با عقل اثبات شد که قرآن کلام وحی است و بدون دخالت بشر باقی مانده، استناد میگردد که پس تاریخ مندرج در آن صحیحترین تاریخ است.
کلمات کلیدی:
پاسخ های کوتاه