ایکس – شبهه: در اوایل انقلاب مردم از اطلاعات و بصیرت سیاسی لازم و کافی برخوردار نبودند، لذا هر چند که محورشان امام و ولایت فقیه بود و در سیاست کلان با تبعیت از ولایت موفق به اسقاط نظام چند هزار سالهی پادشاهی شده بودند، اما در تشخیص ملاکها، شاخصها و ضرورتها برای تقریر سرنوشت خودشان و دخالت مستقیم در اداره امور کشورشان ضعیف بودند و هیچ تجربهای هم نداشتند. لذا شاهدیم که انتخابهای نامطلوبی چون بازرگان، بنی صدر و منتظری را به نظام و خودشان تحمیل کردند. در آن زمان، نظام جمهوری اسلامی ایران از یک سو درگیر جنگ (به ظاهر) داخلی در منطقه کردستان و اغتشاشاتی در برخی دیگر از استانهای مرزی شده بود و از سوی دیگر درگیر جنگ خارجی بود، که نه تنها نظام سیاسی، بلکه تمامیت ارضی کشور را به مخاطره انداخته بود. این شرایط صعب و نیز ضعف اطلاعات و بصیرت عمومی مردم، زمینه را برای نفوذ جاسوسها و نیز القای دروغها و شایعات در سطح گسترده نیز مساعد نموده بود و طبعاً و مثل همیشه، یاران صدیق امام (ره) و از جمله شهید آیت الله دکتر بهشتی، که ریاست حزب جمهوری را نیز بر عهده داشت، در نوک حمله و تهاجم جنگ نرم بود. در چنین شرایطی، بنیصدر با سوء استفاده از شور و شوق اعتقادی مردم، با برگزار نمودن چند بحث فلسفی با به اصطلاح کمونیستها، مارکسیستها و ...، خود را به عنوان یک اندیشمند و روشنفکر مدافع اسلام مطرح نمود و محبوب شد. پس از یک سو تخریب چهره و ترور شخصیت شهید بهشتی و از سوی دیگر موج تبلیغات مثبت برای بنیصدر اوج گرفت. حزب جمهوری اسلامی نیز در معرفی کاندیدا ضعف داشت و جلال الدین فارسی را برگزید و جناح مخالف نیز جوی ساخت که مادرش افغانی است. حال قرار است اولین رأی گیری (دموکراسی) در تاریخ این کشور اجرا و اولین رئیس جمهور در تاریخ ایران و نظام جمهوری اسلامی ایران انتخاب شود. نامزدهای دیگری نیز بودند. اما برای امام، ثبات نظام از همه امور مهمتر بود. عدم موفقیت نامزدها یک شکست محسوب میشد و هم چنین موفقیت با رأی کم نسبت به کثرت شرکت کنندگان نیز به مصلحت نظام نبود. لذا دستور دادند به آن که میدانید بیشتر رأی می آورد رأی دهید تا اولین رئیس جمهور با رأی بسیار بالایی انتخاب شود. آن جو و این دستور سبب گردید تا حتی بسیاری از کسانی که با امام، نظام، انقلاب و یاران امام موافق بودند و با بنی صدر نیز مخالف بودند، به وی رأی دادند.
کلمات کلیدی:
پاسخ های کوتاه انتخاب