ایکس – شبهه: اگر قرار بود که هر ظلمی در همین دنیا جای جبران داشته باشد که دیگر ظلم نبود و به کسی هم زیاد سخت نمیآمد و گفته نمیشد که به کسی ظلم نکنید. حتی کمترین ظلم به خود یا دیگران جای بازگشت ندارد، آن چه رفت، دیگر رفته است. به قول رسول اکرم (ص): دلی را نشکن، وقتی شکستی، هر چقدر هم دلجویی کنی، مثل اولش نمیشود (مضمون). به قول خودمان مثل یک ظرف چینی و بند زده میشود.
حتی یک لحظه ظلم به خود نیز قابل بازگشت و جبران نیست. دست کم این است که هر چقدر فرد بازگردد و رشد کند، باز اگر آن ظلم به خود را نمیکرد بهتر بود. و البته خداوند منّان گناه گناهکاری که تائب باشد را محو کرده و حتی گاه برایش به یک «حسنه» مبدل مینماید. «مبدّل السّیئات بالحسنات»
لذا فرمود: دنیا دار مکافات نیست. عقوبت در دنیا نیز به شکل حادثهای روشن نیست. یعنی این چنین نیست که حتماً دست کسی که ظلم کرده روزی قطع شود، یا حتماً ظالم زیر خودرو یا آوار بماند. همین که از مسیر خارج میشود، راه رشد او بسته میشود، سیر قهقرایی تا قعر جهنم میپیماید، عین عقوبیت است.
چطور میشود برای دهها میلیون کشته جنگ جهانی یا صدها میلیون خانواده آواره جبرانی ظاهری در نظر گرفت و یا اکنون نیز همین طور؟! پس جبران در این دنیا مفهومش چیز دیگری است و چه بسا جبرانش به ظاهر شخص مظلوم بر نگردد. مثلاً جبران مظلومیت امام حسین (ع) به ویژه در کربلا، تحقق هدفش در حفظ اسلام و بیداری مسلمین در طول زمان است که این جبران دیگر به بدن او بر نمیگردد و سر بریده دوباره چسبانده نمیشود. یا جبران رشادتها و ایثارهای رزمندگان و شهدای ما در جبههها که تحقق اهدافشان در دفاع از دین، کشور و ملت و رسیدن به درجه رفیع مجاهدت و شهادت بوده است.
در نظر داشته باشیم که ما به خطا زندگی خود را به دو قسمت منفک هم تحت عنوان دنیا و آخرت تقسیم کردهایم. یک زندگی است که بخشی از آن در این پایینترین مرحله هستی (دنیا – دنی) قرار دارد که گذر است و بخش دیگر در حیات ابدی است. پس هیچ ظلم یا عمل صالحی بدون عقوبت یا پاداش (بدون نتیجه) نمیماند.
کلمات کلیدی:
پاسخ های کوتاه