ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: این چه ربطی به توانایی دین اسلام دارد که سؤال به این گونه مطرح میشود؟ مثل این که کسی بپرسد: آیا دین اسلام توانانی کافر یا گناهکار کردن مردم را دارد؟!
پس نباید با چیدمان کلمات در طرح سؤال، ناتوانی خود در دینداری را به گردن دین بیاندازیم چنین به خود و دیگران القاء کنیم که اگر دین چنین توانی نداشته باشد، پس ناتوان است! پس، توان ما در دینداری باید مورد بحث قرار گیرد، نه توان اسلام، در خصوصیسازی دین یا به تعبیر صحیحتر محو حکمت دین.
دقت شود که "دین خدا"، شرکت تجاری نیست که اشکال متفاوتی چون: خصوصی، سهامی خاص یا سهامی عام پیدا کند و بخش خصوصی بگوید: هر کاری دلم خواست همان را میکنم و نامش را هم دین میگذارم.
دین آمده است تا بندگان خدا هر کاری که دلشان خواست را نکنند، بلکه هر کاری که خدا فرمود، آن را بکنند، باشد که رشد یابند. دین خدا آمده است تا مردمان از سوی خود دینسازی برای خود و دیگران نکنند.
عبادت، یعنی معرفت و اطاعت خدا و دینداری همین است. پس اگر کسی هر چه را خوشش آمد قبول کند و انجام دهد و هر چه را خوشش نیامد، قبول نکند و انجام ندهد که عبادت و اطاعت از نفس خودش کرده است.
نمیشود انسان از یک سو مقابل خدا و دین خدا اعلام خودمختاری کند و از سوی دیگر برای راحتی وجدان نام کاری که میکند را "دین خدا" بگذارد.
خب، شما دوست دارید که صدای غنای زن را حرام ندانید، آن یکی دوست دارد کلاً زن را نامحرم نداند، دیگری دوست دارد که دست دادن با زنان نامحرم را گناه نداند، آن یکی دوست دارد حتی زنا را حرام نداند، دیگری دوست دارد که نام دین را داشته باشد، اما نماز نخواند یا ... – و هر کس دوست دارد امیال خود را جایز شرعی قلمداد نماید و ...! خب دین چیست و از دین خدا پس از این خصوصیسازی، دیگر چه باقی میماند؟
پس اسلام توانانی دارد که هر فرد و هر جامعه را به حق و بندگی خدا و ایمان و عمل صالح و اطاعت دعوت کند، نه این که هر کس هر چه را دوست داشت انجام دهد و نامش را نیز دین بگذارد، این توانایی و تخصص، مال ابلیس و شیاطین جنّ و انس است؛ و البته دین اسلام، انسان را در مقابله با دعوت و وسوسهی آنها، محکم میکند. دین خدا، انسان را به عقلانیت و علم و عمل صالح دعوت میکند، نه به اطاعت هوای نفس، آن هم به نام دین.
کلمات کلیدی:
پاسخ های کوتاه