پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): اگر ندارد، هیچ چیزی و هیچ کاری خارج از مقدرات نمیباشد؛ پس هر کاری از سوی بشر و هر پیامدی نیز در چارچوب و منطبق بر مقدرات واقع میشوند و صوابها (کارهای نیک که ثواب دارند) و گناهان (نافرمانیها و کارهای بدی که عقاب دارند) از سوی ما نیز این قواعد خارج نمیباشند؛ منتهی اشکال اینجاست که بیشتر ما، معنای «قَدر، مقدر و تقدیر» را درست نداستهایم و گمان نمودهایم که تقدیر، جبریست از ناحیهی خداوند سبحان تحمیل میشود و به ما بر آن هیچ تسلطی و در آن هیچ اختیاری داده نشده است. یعنی همان باورهای نادرست "جبرییون" که منجر به افترا بستن به خداوند، متهم و محکوم کردن او نیز میگردد!
اگر جبر محض حاکم باشد، دیگر گسیل انبیا و رسولان الهی، راهنمایی، بشارت و انذار، باید و نباید چه معنایی دارد و برای قیامت، حساب و کتاب، محاکمه و بهشت و جهنم، چه لزومی باقی میماند؟! در نظام جبری، مطالعه، تفکر، تحقیق، بررسی، اراده و انتخاب یعنی چه؟!
"قَدر"، یعنی اندازه، و البته که خداوند علیم و حکیم، برای هر چیزی که خلق کرده، اندازههایی قرار داده است و هیچ چیزی بدون علم، حکمت و بالتبع اندازههای لازمش خلق نشده است: «إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ - ماييم كه هر چيزى را به [با] اندازه آفريدهايم / القمر، 49». و "مقدر" یعنی متناسب شده با اندازهها.
اگر آب را در "تقدیر = اندازه" حرارت بالای صد درجه قرار دهید، حتماً به جوش میآید، ولی اختیار با شماست که قرار بدهید یا ندهید.
فرض کنید که زمین و آسمان و هر چه در آنهاست، اندازهها [مقدرات] معینی نداشته باشد؛ خب جهان ویران و نابود میشود. همین اندازههای معین است که امکان را برای مطالعات علمی و کشف قواعد، قوانین و قراردادهای موجود در طبیعت میسر ساخته است. اما دقت کنیم که در عین مقدر بودن "آفتاب، سایه نیز "مقدر" است [هر دو اندازههایی دارند]، و انسان میتواند خود را زیر تابش آفتاب و یا در سایه قرار دهد، این نیز مقدر یا همان اندازهی اختیار، اراده و انتخاب آدمی میباشد. پس جبر نیست. جبر هنگامی است که شما در بیابانی خشک، و زیر آفتاب بمانید و هیچ سایهای وجود نداشته باشد که خود را در آن قرار دهید، و سایه باشد، اما امکان حرکت از شما گرفته شده باشد.
"گناه مقدر است"، یعنی گناه نیز بر اساس اندازههاست؛ اصلاً چرا کاری را گناه میگویند؟ چون خروج از اندازههای مجاز و ورود به اندازههای غیر مجاز میباشد.
اندازه عقل، اندازه شعور، اندازه اراده، اندازه انتخاب، اندازه نفس، اندازه میل، اندازه توان حاکمیت هر کدام بر انتخابها و ... همه مقدرات است. پس هرگاه و در هر امری که اندازهها (مقدرات) فراهم شد، "قضا" حتمی میشود، یعنی حتماً اتفاق میافتد؛ اما دقت کنیم که بسیاری از اندازهها در اطاعت یا عصیان را خودمان و با ارادهی خودمان "مقدر" میکنیم.
مقدرِ آب، سیال بودن است، و مقدر انسان نفس کشیدن در هوای سالم است؛ پس اگر کسی برای خودش مقدر نمود که زیر آب برود، حتماً خفه شدن در آب، قضای حتمی او میشود.
عبادت و عصیان – و یا – صواب و گناه نیز همین طورند. کسی که مقدرات نماز را رعایت کرد و آن را سر وقت و با خلوص، حوصله، اشتیاق و ذوق اقامه کرد، فواید مقدرش، قضای او میشود – کسی که مقدرات دورغ، غیبت، تهمت، نگاه حرام، رفتار گناه و ... را بر خودش مقدر نمود، و پشیمان نیز نشد و استغفار و توبه نیز ننمود تا آن اندازهها محو شوند، علتها بروند تا معلولهایشان پدید نیاید، با اراده، انتخاب و عمل خودش، تمامامی مقدرات (اندازهها) را برای قضایی نامطلوب فراهم نموده است و حتماً دچار عواقبش میگردد.
پس معنای "مقدر بودن صوابها و گناهان"، اجباری بودن آنها نمیباشد؛ بلکه یعنی در چارچوبها و اندازههای معلوم و معینی قرار میگیرند و سپس واقع میشوند. چنان که هر کار خوب یا بدی، پس از توهم، تخیل، تصور، تفکر و برنامهریزی و سپس اراده، عزم، اختیار و اهتمام به آن صورت میپذیرد، اینها همه "مقدرات" هستند که منجر به "قضای حتمی = وقوع" میشوند.
نکته:
چرا آدمی نمیگوید: «پس کارهای خوب (صوابهای) ما نیز تقدیر است و یک راست به سراغ گناهان میرود»؟! چرا که میخواهد توجیهی برای گناه خود و بهانهای برای تطهیر خود پیدا کند. آدم متکبر، به جای آن که خداوند را سبحان (منزه و مبرا) بداند و خودش را نکوهش نماید، سعی دارد تا خود را منزه و خداوند را مقصر بخواند! دقت کنیم که ابلیس لعین، پس از آن که دید دلایلش برای توجیه تکبرش مقبول نیفتاده است، گفت: «خدایا تو مرا اغوا کردی»! و همین مواضع غلط در برابر خداوند سبحان را به بندگان گناهکارش القا میکند، چرا که دشمن انسان است و گمراهی او را میخواهد.
مشارکت و هم افزایی (پرسش و نشانی لینک پاسخ)، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی.
پرسش:
اگر هر کاری که اتفاق میافتد تقدیر است، پس گناههای ما نیز تقدیر است؟
پاسخ:
http://www.x-shobhe.com/shobhe/9898.html
پیوستن و پیگیری در پیامرسانها:
کلمات کلیدی:
پاسخ های کوتاه