پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): همیشگی بودن قرآن مجید، در آیات تصریح شده است، نه این که «گفته میشود»! در ضمن در بحث پیرامون یک آیه، ابتدا باید دقت شود که آیا اساساً چنین آیهای وجود دارد؟! به عنوان مثال: «اکثرهم لا یتفکرون» در کدام آیه آمده است؟!
آیات قرآن مجید، تا آخر الزمان نسخ نمیشوند؛ اما نکات بسیار ظریفی در این دسته از آیات وجود دارد که باید مورد توجه و دقت قرار گیرد، از جمله:
در آیات قرآن کریم، گاه سخن از "أَكْثَرَهُمْ – بیشتر آنها" و گاه سخن از "أَكْثَرَ النَّاسِ – بیشتر مردم" به میان آمده است، لذا باید تفکیک قائل شد.
الف - أَكْثَرَهُمْ – بیشتر آنها
●- وقتی گفته میشود: "أَكْثَرَهُمْ – بیشتر آنها"، باید دقت نمود که مقصود "کدام"ها هستند؟
گاه سخن از گذشتگان به میان آمده است؛ پس لزومی ندارد که حتماً به آیندگان نیز صدق نماید. به عنوان مثال: از انبیای پیشین علیهم السلام و امتها و مخاطبان آنها یاد نموده و میفرماید:
*- «وَمَا وَجَدْنَا لِأَكْثَرِهِمْ مِنْ عَهْدٍ وَإِنْ وَجَدْنَا أَكْثَرَهُمْ لَفَاسِقِينَ» (الأعراف، 102)
ترجمه: و بيشتر آنها را بر سر پيمان خود نيافتيم؛ (بلكه) اكثر آنها را فاسق و گنهكار يافتيم!
*- گاه سخن از موضوعی خاص، در میان اکثریت کفار و مشرکین میباشد و همگان و حتی تمامی کفار را شامل نمیشود؛ مثل این که بگویید: «بیشتر کفار، از روی بیخردی [جهل]، کفر میورزند؛ این یعنی: برخی نیز عالماً و عامداً کفر و عناد میورزند»:
*- «وَلَوْ أَنَّنَا نَزَّلْنَا إِلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةَ وَكَلَّمَهُمُ الْمَوْتَى وَحَشَرْنَا عَلَيْهِمْ كُلَّ شَيْءٍ قُبُلًا مَا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ يَجْهَلُونَ» (الأنعام، 111)
ترجمه: (و حتّى) اگر فرشتگان را بر آنها نازل مىكرديم، و مردگان با آنان سخن مىگفتند، و همه چيز را در برابر آنها جمع مىنموديم، هرگز ايمان نمىآوردند؛ مگر آنكه خدا بخواهد! ولى بيشتر آنها [بیخردند و] نمىدانند !
*- گاه سخن از اکثریت کفار و مشرکانی به میان آمده است که حتی نسبت به آن چه خود میدانند و بیان میدارند نیز تعقل نمیکنند:
«وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ نَزَّلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ مِنْ بَعْدِ مَوْتِهَا لَيَقُولُنَّ اللَّهُ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ» (العنکبوت، 63)
ترجمه: و اگر از آنان بپرسى: «چه كسى از آسمان آبى فرستاد و بوسيلۀ آن زمين را پس از مردنش زنده كرد؟ مىگويند: «اللّٰه»! بگو: «حمد و ستايش مخصوص خداست!» امّا بيشتر آنها نمیاندیشند (تعقل نمیکنند).
●- بنابراین، در این دسته از آیات، "اکثریت" از یک جمعیت خاص و در مورد خاص مورد بحث قرار گرفتهاند، نه همگان.
ب - "أَكْثَرَ النَّاسِ – بیشتر مردم:
●- وقتی گفته میشود: "أَكْثَرَ النَّاسِ – بیشتر مردم" نیز باید دقت نمود که بحث از چه موضوعی میباشد؟ اگر دقت کنیم، بیشتر این آیات در سه موضوع میباشد که عبارتند از: "علم – شکر – ایمان" که البته تعداد آیات «لَا يَعْلَمُونَ» به مراتب بیشتر است:
علم:
«لَخَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَكْبَرُ مِنْ خَلْقِ النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ» (غافر، 57)
ترجمه: قطعاً آفرينش آسمانها و زمين از آفرينش انسانها مهمتر است، ولى بيشتر مردم نمىدانند.
عالَم هستی، همه تجلیّ "علم" خداوند علیم میباشد، و چون او محدود نیست، علم و معلوم نیز محدود نمیباشد؛ به ویژه قرآن مجید که کلام اوست. بنابراین، همیشه و در هر موضوعی، بیشتر مردم نمیدانند.
آیا بیشتر مردم، فیزیک، شیمی، ادبیات، تاریخ و یا حتی تخصصهایی چون آشپزی و خیاطی را میدانند؟!
پس، از آن جهت که قرآن مجید کلام خدا و تجلی علم خداوند علیم و حکیم میباشد، همیشه و هر چقدر هم رشد علمی بشر پیشرفت کند، باز هم بیشتر مردم نمیدانند، چه قبل از ظهور و چه بعد از ظهور؛ چرا که علوم قرآنی تمامی ندارد.
شکر:
«اللَّهُ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ اللَّيْلَ لِتَسْكُنُوا فِيهِ وَالنَّهَارَ مُبْصِرًا إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَشْكُرُونَ» (غافر، 61)
ترجمه: خداوند كسى است كه شب را براى شما آفريد تا در آن بياساييد، و روز را روشنى بخش قرار داد؛ خداوند نسبت به مردم صاحب فضل و كرم است؛ ولى بيشتر مردم شكرگزارى نمىكنند!
حقیقت "شکر"، به زبان آوردن لفظ "الهی شکر" نمیباشد، بلکه "شکر" در برابر نعمت است و تحققش به این است که آدمی "مُنعم = نعمت دهنده" و "نعمت" را نیز بشناسد و از نعمات، آنگونه که او فرموده و در راه او استفاده بهینه نماید و نعمت را ضایع نکند.
حال، چه کسی میتواند خداوند سبحان را آن گونه که باید بشناسد – چه کسی قدر (اندازۀ) حتی یک نعمت را میشناسد و اساساً چه کسی میتواند حق شکر را به جا آورد؟!
دقت کنیم که در این آیه، به نعمت سلامتی، رفاه، خانواده، امنیت و ... اشاره ننموده، بلکه به شب و روز و آثارش توجه داده است؛ یعنی اینها نیز نعمات بزرگی است که باید "شکرش" را به جای آورد؛ لذا شکر این نعمات، مستلزم برخورداری از علم و حکمت گسترده و عمیقی میباشد که اکثرا مردم ندارند و نخواهند داشت.
ایمان:
«المر تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ وَالَّذِي أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ الْحَقُّ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يُؤْمِنُونَ» (الرّعد، 1)
ترجمه: المر، اينها آيات كتاب (آسمانى) است؛ و آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده، حقّ است؛ ولى بيشتر مردم ايمان نمىآورند!
شناخت توحید، معاد، اسلام، قرآن، نبوت، ولایت، امامت و هم چنین احکام حکیمانه و ...، با عقلی که به نور علم میبیند، و حتی قبول، پذیرش و تسلیم (اسلام آوردن)، با "ایمان" متفاوت است؛ ایمان کار قلب است. لذا ممکن است که اکثریت مردم جهان مسلمان شوند، اما دلیل نمیشود که اکثر آنها به "ایمان" نیز برسند و یا ایمانشان در حد لازم محکم و کامل باشد. مسلمانی آنها نیز پذیرفته میشود، اما درجاتشان با مؤمنین متفاوت خواهد بود:
«قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمَانُ فِي قُلُوبِكُمْ وَإِنْ تُطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَا يَلِتْكُمْ مِنْ أَعْمَالِكُمْ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ» (الحجرات، 14)
ترجمه: باديه نشينان گفتند: «ايمان آوردهايم» بگو: «شما ايمان نياوردهايد، ولى بگوييد اسلام آوردهايم، امّا هنوز ايمان وارد قلب شما نشده است! و اگر از خدا و رسولش اطاعت كنيد، چيزى از پاداش كارهاى شما را فروگذار نمىكند، خداوند، آمرزندۀ مهربان است».
پس از ظهور نیز اکثریت مردم اسلام میآورند، اما دلیل نمیشود که به ایمان قلبی لازم نیز برسند.
پس از ظهور:
بیان شد که آیات قرآن مجید، به موضوعات خاص، جمعیتهای خاص و شرایط خاص اختصاص دارد؛ پس اگر هیچ آیهای در مورد شرایط پس از ظهور بیان نشده بود، جا داشت که "اکثریت" را به همگان اطلاق نماییم، اما وقتی از ویژگیهای مردمان پس از ظهور توصیفاتی نموده است، دیگر این تعمیم ضرورتی ندارد، هر چند که کُنه آن [چنان که توضیح داده شد] همچنان باقیست و مصداق دارد.
راجع به جوّ عمومی، گرایش و جهتگیری عموم مردم پس از ظهور فرمود: «يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا – مرا بندگی میکنند و چیزی را با من شریک قرار نمیدهند»؛ اما این ویژگی نیز همگان را شامل نمیگردد و باز هم برخی کافر، مشرک، فاسق و منافق باقی میمانند
راجع به جوّ عمومی، گرایش و جهتگیری عموم مردم پس از ظهور فرمود: «يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا – مرا بندگی میکنند و چیزی را با من شریک قرار نمیدهند»؛ اما این ویژگی نیز همگان را شامل نمیگردد و باز هم برخی کافر، مشرک، فاسق و منافق باقی میمانند، چرا که فرمود: «وَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ – و هر کسی که بعد از این کافر شود، پس آنها فاسق هستند».
حال آیهی مربوط به مردمان در شرایط پس از ظهور را با دقت بخوانیم:
«وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا وَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ» (النّور، 55)
ترجمه: خداوند به كسانى از شما كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام دادهاند وعده مىدهد كه قطعاً آنان را حكمران روى زمين خواهد كرد، همان گونه كه به پيشينيان آنها خلافت روى زمين را بخشيد؛ و دين و آيينى را كه براى آنان پسنديده، پابرجا و ريشهدار خواهد ساخت؛ و ترسشان را به امنيّت و آرامش مبدّل مىكند، آن چنان كه تنها مرا مىپرستند و چيزى را شريك من نخواهند ساخت و كسانى كه پس از آن كافر شوند، آنها فاسقانند.
دقت شود که این وعدۀ الهی، فقط به مؤمنان و اهل عمل صالح میباشد، نه همگان!
مشارکت و همافزایی – پرسش و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی.
پرسش:
قرآن مجید برای همه زمانهاست. آیا میتوان آیاتی مانند: "اکثرهم لایعملون –و- اکثرهم لا یتفکرون" را به زمان بعد از ظهور نیز نسبت داد و با رشد آن جامعه منافات ندارد؟
پاسخ (نشانی لینک):
www.x-shobhe.com/shobhe/10872.html
کلمات کلیدی:
قرآن امام مهدی آیات قرآن