سی درس اخلاق از قرآن مجید – بخش دوم: جلسات 6 تا 10 / کوتاه و مفید، جهت آموزش به خود، خانواده، دوستان، شاگردان ... و منبعی برای دانشپژوهان و محققان
"اخلاق"، یعنی "موضعگیری" در برابر هر امری و هر چیزی؛ پس هر کسی دارای "اخلاقیاتی" میباشد. مهم این است که اخلاق ما خدایی باشد.
درس ششم:
«وَالَّذِينَ يَصِلُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَيَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَيَخَافُونَ سُوءَ الْحِسَابِ» (الرعد، 21)
ترجمه: و آنها كه پيوندها (وصلها)يى را كه خدا دستور به برقرارى آن داده، برقرار میدارند؛ و از پروردگارشان مىترسند؛ و از بدى حساب (در روز قيامت) بيم دارند.
●- در "اخلاق = مواضع"، از موارد مهمی که متأسفانه زیاد مورد توجه قرار نمیگیرد، "وصل شدن" است، در حالی که ما مستقل، منفک و منفرد نیستیم، بلکه دائماً "متصل" میباشیم. گاهی "اتصالی" را محکمتر میکنیم، گاهی "اتصالی" را قطع نموده و "اتصال" دیگری برقرار مینماییم؛ و هر چه میکنیم، برای "وصل" شدن است؛ و البته به هر چه "وصل" شویم، از همان میشویم.
هر موضعی که اتخاذ کنیم، هر نیّت و قصدی که بنماییم، هر کاری که انجام دهیم، و یا هر سخنی که در دل کتمان داریم و یا بر زبان بیاوریم، ما را به جهتی، جریانی، عالَمی، شخصی، گروهی و بافتی متصل مینماید و سرنوشت دنیا و آخرت ما را متناسب با همان "اتصال" رقم میزند.
انسان مؤمن و عاقل، دقت دارد که ربّ العالمین برای سعادت او، فرموده به چه چیزهایی "وصل" شود. صلاة (نماز)، صلوات، صله ارحام، همه از ریشهی "صلّ" است، یعنی وصل شدن. البته لازم نیست که در اوامر الهی، حتماً عین کلمه و مصدر وصل آمده باشد.
به آیهی صلوات دقت نماییم: «إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ»، خداوند سبحان و بالتبع فرشتگانش، رحمت الهی را به ایشان "وصل" کردهاند، لذا فرمود: تو را رحمة للعالمین قرار دادم؛ «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا»، پس شما ای ایمان آورندگان، با سلام دادن به او و نیز تسلیم در برابر دعوت، اوامر و نواهی او (اسلام)، به او "وصل" شوید تا بدین واسطه، به رحمت الهی "متصل" گردید.
بنابراین، بسیار باید دقت کنیم که به چه وصل هستیم و به چه باید وصل شویم و چگونه؟! خداوند متعال میفرماید: «اخلاق مؤمن اینگونه است که به هر چه من امر به اتصال به آن را نمودهام، متصل میگردد» و در آیهی دیگری میفرماید: «کافران هر چه را او امر به اتصال نموده است، قطع میکنند / الرّعد، 25»!
درس هفتم:
قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ ... / وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ ... (النّور، 30 و 31)
ترجمه: به مردان با ايمان بگو ديده [از هر نامحرمى] فرو نهند ... (30)
ترجمه: و به زنان با ايمان بگو ديدگان خود را [از هر نامحرمى] فرو نهند ... (31)
●- مراقبت، مواظبت، کنترل و تأدیب، ابتدا از خود شروع میشود و سپس به افراد دیگر یا جامعه میرسد. نمیشود با دیدگانی دریده و نگاهی هیز، به هر نامحرمی نگاه شهوتآلود کرد و سپس معترض شد که چرا در جامعه بدحجابی هست و برخی از مردان و زنان رعایت نمیکنند؟!
خداوند متعال میفرماید که یک پلک بسیار نازک، زیبا، حساس و کارآمد به تو دادهام، ظرف کسری از ثانیه، چنان بسته میشود که دیگر هیچ چیزی را نمیبینی؛ مضافاً بر این که عدسی چشمت قادر به چرخیدن است و میتوانی جهت دیدن را تغییر دهی و صورتها و صحنههای نامطلوب و مضر (حرام) را نبینی؛ و اگر چنین ننمودی، خودت مسئول عواقبش برای خود، خانواده و جامعه میباشی.
کسی که نمیتواند نَفس خود را در کنترل بگیرد، خودش را به ادب الهی تأدیب نماید و به اخلاق الهی متخلق گرداند، و حتی نمیخواهد برای لحظهی چشم فرو نهد و نگاه نکند، چگونه انتظار دارد که دیگران و حتی تمامی آحاد جامعه، از هر حیث متدین، با تقوا، فهمیده و با مراعات باشند؟!
دقت کنیم که "بدحجابی"، چه در میان بانوان و چه در میان آقایان، الزاماً برای گسترش فحشا و فساد نیست و بیشتر بدحجابها، مبتلا به چنین انحرافاتی نشدهاند؛ بلکه علت اصلی بدحجابی آقایان و بانوان در جامعه، "خود نمایی" است؛ به قول خودشان: «میخواهم دیده شوم»! همه ببینند و بگویند: «به به، چه زیبا، چه جذاب، چه خوش هیکل، چه خوش اندام و ...»؛ که البته این خواست، از خودپسندی و تکبری توأم با نادانی و عوامی نشأت میگیرد، فرمود: مانند دوران جاهلیت!
پس، اگر مردان و زنان مؤمن، چشم فرو نهند، و آنها نیز ببینند که نمایش و عرضهی عمومی بدنشان، بیینده و بازار ندارد، خود نماییشان به پایان میرسد و یا دست کم، تقلیل مییابد؛ درست مانند یک کالایی که وقتی تولید کننده به بازار عرضه میدارد و با عدم استقبال مشتریان مواجه میشود، دیگر آن را تولید نمیکند.
پس، "اخلاق = موضعگیری" مؤمن در مواجه با نامحرم، جشم فرو نهادن است.
درس هشتم:
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحِيمٌ» (الحجرات، 12)
ترجمه: اى كسانى كه ايمان آوردهايد! از بسيارى از گمانها بپرهيزيد، چرا كه بعضى از گمانها گناه است؛ و هرگز (در كار ديگران) تجسّس نكنيد؛ و هيچ يك از شما ديگرى را غيبت نكند، آيا كسى از شما دوست دارد كه گوشت برادر مردهی خود را بخورد؟! (به يقين) همهی شما از اين امر كراهت داريد؛ تقواى الهى پيشه كنيد كه خداوند توبه پذير و مهربان است!
●- نفرمود که به هیچ وجه و در هیچ موردی، ظنّ (گمان) نداشته باشید؛ چرا که "گمان" در بسیاری از مواد، مقدمه تفکر، تحقیق و رسیدن به نتایج میباشد؛ بیتردید هر کشف علمی، ابتدا با یک "گمان" شروع شده است. گمان مقدمهی یقین است و ذهن آدمی، گریزی از گمان ندارد. بلکه در آیهای میفرماید که «از گمان پیروی نکنید» و اینجا میفرماید: «باید نسبت به یکدیگر، از بسیاری از گمانها بپرهیزید که نه تنها خطاست، بلکه گناه هم هست»!
کسی حق ندارد بیدلیل نسبت به دیگران سوء ظنّ داشته باشد، و حتی اگر خطا و عصیانی آشکار از او دید، حق ندارد گمانهای دیگری نسبت به او ببرد.
حال ببینید که این مهم، از روابط شخصی و خویشاوندی و دوستی گرفته، تا روابط اجتماعی بزرگتر و حتی مواضع دینی، سیاسی و ... چقدر نقشآفرینی دارد؟! آیا یکی از ترفندهای دشمنان، برای ایجاد بدبینی و تفرقه، القای گمانها بد و غلط (سوء ظنّ) نمیباشد؟!
از دیگر اخلاق مؤمنان، "تجسس نکردن" در امور شخصی دیگران است، همان که امروزه غرب به آن رسیده و میبالد! اگر کسی ضعف و خطایی دارد که آن را پنهان میدارد، دیگران حق ندارند تجسس کنند تا اثبات و علنی کنند که گمانشان درست بوده و یا او چنین خطایی دارد!
و از اخلاق نیکوی مؤمنان، پرهیز شدید از "غیبت" است؛ و "غیبت"، بیان مطلبی درست راجع به دیگری است که او از بیان آن راضی نیست. البته اگر آن چه میگوید، درست نباشد، "تهمت و افترا" نیز هست.
مؤمن، نه تنها خودش غیبت نمیکند، بلکه دیگران را نیز از غیبت برحذر میدارد و اگر نپذیرفتند، مجلس غیب را به اعتراض ترک میکند، که این خود اثر بسیار ژرفی در ترک غیبت دارد.
این مواضع (اخلاق) مؤمنان نسبت به دیگران است. از ذهن (گمان) شروع کرده، تا رفتار (تجسس) و تا گفتار (غیبت).
درس نهم:
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَلْتَنْظُرْ نَفْسٌ مَا قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ» (الحشر، 18)
ترجمه: اى كسانى كه ايمان آوردهايد از (مخالفت) خدا بپرهيزيد؛ و هر كس بايد بنگرد تا براى فردايش چه چيز از پيش فرستاده؛ و از خدا بپرهيزيد كه خداوند از آنچه انجام مىدهيد آگاه است!
●- آدمی، رو به آینده دارد و به امید رسیدن به آیندهی مطلوب حرکت میکند؛ از اینرو، دائماً در حال "محاسبه" است و بر اساس نتایج محاسبات، تصمیمات بعدی را گرفته و برای اقدام گام بر میدارد.
او وقتی درآمدی کسب میکند و یا حقوقی میگیرد، در هزینه کردن، نگاه به آیندهی دور و نزدیک دارد. تلاش و اندیشه برای ازدواج، اشتغال، تشکیل خانواده، برخورداری از خانه و خودرو ... و تأمین رفاه، پیگیری بیمه و بازنشستگی و ...، همه به خاطر نگاه و محاسبهی آینده میباشد؛ هر نوع سرمایهگذاری و تجارتی، به خاطر امید به سود در آینده صورت میپذیرد.
اما مشکل اینجاست که اگر کسی خداشناس، خدادوست و خداپرست نشد و آخرتگرا نگردید، نگاهش ضعیف میشود و در نهایت تا نوک دماغ را بیشتر نمیبیند، برای لحظه و ساعتی دیگر میاندیشد، اما برای ماه یا سالی دیگر نمیاندیشد، برای حیات کوتاهش در دنیا محاسبهگری دارد، اما برای حیات دائمیاش در آخرت محاسبهگری ندارد! «إِنَّ هَؤُلَاءِ يُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ وَيَذَرُونَ وَرَاءَهُمْ يَوْمًا ثَقِيلًا - اينان دنياى زودگذر را دوست دارند و روزى گرانبار را [به غفلت] پشت سر مىافكنند / الإنسان، 27».
اما اخلاق مؤمن و مواضعش، همه با نگاه به آیندهی نزدیک و دور و در نهایت "معاد و حیات اخروی" اتخاذ میگردد. او ضمن رعایت تقوای الهی برای محافظت از خویش در برابر آسیبهای ضرر زننده و زیانآور، نگاه و محاسبه میکند که برای فردایش، چه پس اندازی دارد و چه از پیش فرستاده است؟ و چون امید به رسیدن به والاترین مقامات و بهترین جایگاهها در قرب الهی دارد، سعی میکند تا سرمایهی بیشتری برای آبادانی آخرتش بفرستد و آنچه فرستاده و میفرستد را خودش نسوزاند.
درس دهم:
«إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ» (الحجرات، 10)
ترجمه: مؤمنان برادر يكديگرند؛ پس دو برادر خود را صلح و آشتى دهيد و تقواى الهى پيشه كنيد، باشد كه مشمول رحمت او شويد!پيشه كنيد، باشد كه مشمول رحمت او شويد!
●- به عنوان یک توصیهی اخلاقی، نفرمود: «ای مؤمنین، با هم مثل برادر باشید»، بلکه به عنوان یک توصیف قطعی فرمود: «مؤمنین با هم برادر هستند»؛ و البته که پیوند "ایمانی"، پیوند روحی است و برادری نَسَبی، پیوند بدنی میباشد.
در قیامت، تمام پیوندهای نَسَبی قطع میشود «فَإِذَا نُفِخَ فِي الصُّورِ فَلَا أَنْسَابَ بَيْنَهُمْ – پس، هنگامی که در صور دمیده میشود، دیگر هیچ نسبتی بین آنها وجود ندارد / المؤمنون، 101»؛ اما پیوند و برادری روحی، هم چنان باقیست، لذا حتی یک دیگر را شفاعت میکنند.
امام خمینی رحمة الله علیه میفرمودند: «اگر همهی مؤمنین ... در تمام کشورهای اسلامی همین یک دستور خدا را که خدا عقد اخوت بینشان انداخته است، همین یک دستور را عمل بکنند، قابل آسیب دیگر نیست. (دیگر آسیب نمیبینند).
بنابراین، هر گاه متوجه شدیم که نسبت به برادران دینی و ایمانی خود، نه تنها حسّ دوستی، بلکه حسّ برادری نداریم، باید بدانیم که ایمانمان ضعیف است.
عطش زیارت مدینه، نجف، کربلا و ... را داریم، اما در حدیث آمده: هر کسی بدون این که نیازی داشته باشد، و در راه خدا به دیدن برادر مؤمنش برود، جزو زوار خدا نوشته میشود: «... وَ مَنْ زَارَ أَخَاهُ اَلْمُؤْمِنَ إِلَى مَنْزِلِهِ لاَ حَاجَةَ إِلَيْهِ إِلاَّ فِي اَللَّهِ كُتِبَ فِي زُوَّارِ اَللَّهِ / جامع الأخبار، جلد۱، صفحه۸۶ » - و البته توجه داشته باشیم که نزدیکترین برادر ایمانی، همان امام معصوم میباشد.
●- اما، در آیه اشاره دارد که شاید بین دو برادر هم اختلاف بیفتد، لذا اگر شما دیدید بین دو مؤمن اختلاف افتاده، درست مانند این که بین دو برادر خودتان اختلاف افتاده، پا در میانی کنید و بین آنها صلح ایجاد کنید.
●- پس چرا حتی مسلمانان هموطن در یک کشور نیز کمتر نسبت به هم چنین حالتی دارند و چرا مسلمانان جهان نسبت به هم حسّ برادری ندارند و حتی گاهی به تحریک اجانب، به جان هم میافتند؟! اینها همه دلیل بر ضعف و یا حتی نبود "ایمان" است.
پس، اخلاق (موضع) مؤمن، نسبت به سایر مؤمنان، موضع برادری میباشد.
مشارکت و همافزایی – موضوع و نشانی لینک متن، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی.
موضوع:
سی درس اخلاق از قرآن مجید – بخش دوم: جلسات 6 تا 10 / کوتاه و مفید، جهت آموزش به خود، خانواده، دوستان، شاگردان ... و منبعی برای دانشپژوهان و محققان
متن (نشانی لینک):
http://www.x-shobhe.com/quran/11086.html
- تعداد بازدید : 1501
- 11 تیر 1400
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: قرآن آیات قرآن