پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه):
*- آیا کسانی که چنین میگویند، خود زیاد خواندهاند و یا اصلاً نخواندهاند؟!
*- با کدام مطالعهای به این نتیجه رسیدهاند که افراد کم مطالعه، متعصب و خطرناک میشوند، در حالی که بیشتر مردم مسلمان جهان، مطالعات تخصصی زیادی ندارند؟! آیا نزدیک به یک و نیم میلیارد مسلمان جهان، متعصب و خطرناکند؟! آیا تعصب بیدینی و ضد دینی این گویندگان و خطرشان بیشتر نیست؟!
*- آیا این "قضیۀ کلی"، که اینگونه متقن و حتمی بیان میدارند، فقط راجع به دین اسلام صدق میکند و یا در علوم و گرایشات دیگر نیز صادق است؟! مثلاً مردمی که مسیحی، یهودی، هندو، بودایی و یا تابع "ایسم"های دیگر هستند، یا باید زیاد بخوانند و یا متعصب و خطرناک میشوند؟!
نکند این حالت روحی، روانی و اخلاقی، فقط نسبت به مسلمانان صدق میکند؟!
*- آیا هیچ عاقلی، هیچ پدر و مادری و یا هیچ مربی و معلمی، به فرزند یا دانشآموز خود میگوید: «یا زیاد بخوان و یا اصلاً نخوان» - «یا ادیب بشو و یا حتی خواندن و نوشتن را نیز یاد نگیر – یا ریاضیدان بشو و یا حتی چهار عمل اصلی را هم فرا نگیر»؟!
نکند اثر تعصب و خطرناکی، فقط مخصوص مطالعات دینی میباشد؟!
*- اینگونه میگویند تا مردم نه تنها از همان اندکی مطالعه نیز ناامید شوند، بلکه فرار کنند! چرا که با خود خواهند گف:«ما که نمیتوانیم در علوم دینی زیاد مطالعه کنیم، پس باید اصلاً مطالعه نکنیم، وگرنه متعصب و خطرناک میشویم»!
*- فراگیری کدام علمی از کم شروع نمیشود و سپس در صورت تداوم زیاد نمیشود، و زیادش کجاست که کسی بتواند مدعی شود: «من دیگر زیاد میدانم و ادامه مطالعه لزومی ندارد؟!»
الف – حدّ و مرز "علم" کجاست و چقدر است که کسی بتواند معین کند "کم و زیادش چقدر است؟!»
شما اگر اگر دانشمند شوید نیز باز چیز زیادی نمیدانید و اگر فقط اندکی علم بیاموزید، همان هم زیاد و ارزشمند است، همانگونه که بسیار فرق است بین کسی که فقط خواندن و نوشتن و کمی حساب میداند، با کسی که همینقدر را هم نمیداند؛ و البته آدمی هر چه بیشتر بداند، در درجات بالاتری قرار میگیرد: «قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ - بگو: آيا آنان كه مىدانند با آنان كه نمىدانند يكسانند؟ جز اين نيست كه (این حقیقت را) تنها خردمندان متذكّر مىشوند (اين حقيقت را درمى يابند)، الزّمر، 9 »
ب – ارزش علم [به ویژه علم دین] آنقدر زیاد است که اهل عصمت علیهم السلام در احادیث میفرمایند که حتی آموزش یک حرف، برای معلم نسبت به شاگردش حق ایجاد میکند.
علوم دینی:
●- فراگیری هر علمی –به ویژه علوم دینی- ابتدا به قصد "شناخت" و سپس عمق و گستره بخشیدن به آن است، نه الزاماً "دفاع از دین"!
●- علوم شناختی –به ویژه در دینشناسی- از مبدأ و معاد شناسی و اصول دین آغاز میشود؛ حال چه کنیم، آیا باید یا به حد پیامبراکرم و ائمه اطهار علیهم السلام یا دست کم شیخ مفید، بوعلی سینا و ملاصدرا، توحید و معاد را بشناسیم و یا اصلاً نشناسیم؟! آیا در "ولایت، امامت و امام شناسی"، یا باید همسان سلمان، ابوذر و مالک اشتر شویم و یا اصلاً نشناسیم؟!
اشکال خُرده علم:
همانطور که بیان شد، "علم" یک حرفش نیز گرانبهاتر از درّ و گوهر است و زیادش هم کم است؛ و علم حتی اگر اندک هم باشد، چراغ راه است؛ لگذا اشکال "خُرده علم" برای کسی است که میخواهد بر آن خُرده علم خود ایستادگی کند! لذا خداوند علیم و معلم"، که آن همه بر علمآموزی تأکید دارد، نفرمود که «یا زیاد بخوانید و یا اصلاً نخوانید»، بلکه فرمود:
«وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا» (الإسراء، 36)
ترجمه: از آنچه به آن آگاهى ندارى، پيروى مكن (در آن ایستادگی نکن)، چرا كه گوش و چشم و دل، همه مسئولند.
دفاع از دین:
پس، کسب علم برای افزایش شناخت است و هر کسی به همان مقداری که علم دارد و به آن ایمان دارد، میتواند و مکلف است که از دین دفاع کند. کسی که مطلبی را نمیداند، باید با جرأت بگوید: «نمیدانم».
در جبهه، یکی فرمانده است، دیگری فرمانبر، دیگری متخصص فنی، دیگری مهندس، دیگری سرباز، دیگری آشپز، دیگری راننده و ...، و هر کدام به حد خود مسئولند. جبهه جنگ فرهنگی و تبلیغاتی به ویژه در دفاع از این نیز همینگونه است، هر کسی به حد علم، تخصص و البته توان و امکان خود مسئول میباشد.
عقل و علم:
عقل به نور علم میبیند. اگر به انسان عاقل، علمی بیاموزند، بیشتر و بهتر میبیند و نهایت بهره را میبرد، اما اگر کسی علم داشته باشد، ولی عقل نداشته باشد، همان علمش به ضرر خودش و جامعهاش و چه بسا نسلهای بعدی تمام میشود؛ مانند علومی که نظام سلطه، در اقتصاد، صنعت، تبلیغات و ... به آن رسیده است.
بنابراین، علم به تنهایی مفید نیست؛ علم مثل یک چراغ است و مهم است که آیا راه رشد و هدایت را روشن میکند، یا راه ظلم و جنایت و خیانت را روشن میکند؟! حتی علوم قرآنی نیز از این قاعده مستثنی نمیباشد، چنان که فرمود:
«وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ وَلَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارًا» (الإسراء، 82)
ترجمه: و از قرآن، آنچه شفا و رحمت است براى مؤمنان، نازل مى كنيم؛ و ستمگران را جز خسران (و زيان) نمىافزايد.
یک خاطرهای زیبا از جلوه عقل:
دوستی میگفت: در ابتدای انقلاب، برای خدمت به روستاها، در پوشش جهاد سازندگی، به روستایی بسیار دور افتاده و در دل کوهها رفتیم. یکی به آبرسانی کمک میکرد، دیگری به تعمیر بازسازی خانههای فرسوده، دیگری به کشاورزی ...، و کار من نیز "فرهنگی" بود.
اما، این به اصطلاح جوجه کمونیستهای آن موقع [به ویژه از حزب توده]، از ما سریعتر بودند و پیش از ما برای کار فرهنگی به آن روستای دورافتاده و محروم رفته بودند!
بزرگ ده میگفت: جوانی به اینجا آمد و ساکنین را جمع کرد و از ما یک مقداری هیزم، یک قابلمه آب و یک سینی خواست. سپس نمایش عجیبی را به اجرا گذاشت.
او قابلمه آب را روی آتش گذاشت و وقتی آب به جوش آمد، سینی را با فاصله کم بالای آن گرفت، بخار آب به سینی رسید و سرد شد و قطرات آب از آن چکید. سپس گفت: «این بعنی باران، حالا شما هی بگویید که خدا باران میفرستد و هی دعا کنید - خدایی نیست، همه طبیعت است!»
مردم متحیر مانده بودند، چون یک واقعیت علمی را با چشم میدیدند، اما ناگهان آن پیرمرد (نشانش داد) بلند شد و گفت: «ای جوان! این آتش را تو روشن کردی، این آب را تو آوردی و این سینی را تو روی قابلمه گرفتهای، آن خورشید و دریا را که آفریده و سینی آسمان را چه کسی روی زمین گرفته است؟!» مردم فهمیدند و او را از روستا بیرون کردند.
●- بنابراین، "علم" اگر علم باشد، چه کم و چه زیادش، "علم" است؛ اما مهم این است که نتیجهگیری و بهرهوری از آن باید "عاقلانه" باشد. با علوم هستهای هم میتوان بمب اتم ساخت، و هم میتوان از آن انرژی گرفت، برق تولید کرد و یا داروهای مفید را ساخت. با علوم قرآنی هم میتوان دیگران را رشد داد، و هم میتوان وهابیت انگلیسی، طالبان و داعش ساخت.
مشارکت و افزایی – پرسش و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان.
پرسش:
برای دفاع از دین میگویند: «یا باید زیاد بخوانید و یا اصلاً نخوانید، زیرا کسانی که مطالعۀ اندکی دارند، متوهم، متعصب و خطرناک میشوند» - آیا چنین است؟!
پاسخ (نشانی لینک):
http://www.x-shobhe.com/social/11229.html
کلمات کلیدی:
گوناگون اندیشه و مباحث نظری