ایکس – شبهه: بر هر مسلمانی واجب است که درس توحید را در مکتب وحی و کلام اهل عصمت علیهم السلام بشناسد، تا از جهالتها، خرافات، تفسیر به رأیها، باورها بر اساس ظنّها و گمانها دور بماند و با حقیقت عالم هستی، آن گونه که هست، آشنا شود.
بخش اول از اولین خطبهی مندرج در نهجالبلاغه، به «توحید»، به عنوان مبدأ و نقطهی آغازین دین اختصاص یافته است که فرازی از آن به شرح ذیل میباشد:
أَوَّلُ الدِّينِ مَعْرِفَتُهُ
آغاز دین، شناخت او (خدا) است؛
وَ كَمَالُ مَعْرِفَتِهِ التَّصْدِيقُ بِهِ
و کمال شناخت او، به تصدیق (باور با اخلاص) اوست؛
وَ كَمَالُ التَّصْدِيقِ بِهِ تَوْحِيدُهُ
و کمال این تصدیق به یگانه دانستن اوست؛
وَ كَمَالُ تَوْحِيدِهِ الْإِخْلَاصُ لَهُ
و کمال توحید (یکتاپرستی)، به اخلاص برای اوست؛
وَ كَمَالُ الْإِخْلَاصِ لَهُ نَفْيُ الصِّفَاتِ عَنْهُ
و کمال اخلاص برای او، نفی صفات از اوست؛
لِشَهَادَةِ كُلِّ صِفَةٍ أَنَّهَا غَيْرُ الْمَوْصُوفِ وَ شَهَادَةِ كُلِّ مَوْصُوفٍ أَنَّهُ غَيْرُ الصِّفَةِ
چرا که هر صفتی خود (به صفت بودنش) گواهی میدهد که غیر موصوف است و هر موصوفی شهادت بر است که یقیناً غیر صفت است؛ (خداوند واحد ترکیب پذیر نیست).
فَمَنْ وَصَفَ اللَّهَ سُبْحَانَهُ فَقَدْ قَرَنَهُ
پس، هر کس که برای خداوند منزه صفت قائل شد، به درستی که برای او قرین قائل شده است؛
وَ مَنْ قَرَنَهُ فَقَدْ ثَنَّاهُ
و هر کس برای او قرینی قائل شود، برای او دوئیت (جمع صفت و موصوف) قائل شده است؛
وَ مَنْ ثَنَّاهُ فَقَدْ جَزَّأَهُ
و هر کس برای او دوئیت قائل شود، او را تجزیه نموده (چون ترکیب قائل شده بود و هر مرکبی قابل تجزیه است)؛
وَ مَنْ جَزَّأَهُ فَقَدْ جَهِلَهُ
و هر کس از را تجزیه کند (قابل تجزیه ببیند)، به درستی که به او جاهل است،
وَ مَنْ جَهِلَهُ فَقَدْ اَشارَ اِلَيْهِ
و هر کس به او جاهل شد، همانا به او اشاره میکند (برایش جسمیت و مکان قائل است)؛
وَ مَنْ أَشَارَ إِلَيْهِ فَقَدْ حَدَّهُ
و هر کس به او اشاره کرد، پس برایش حد (محدودیت) قائل شده است؛
وَ مَنْ حَدَّهُ فَقَدْ عَدَّهُ
و هر کس او را محدود نمود، او را قابل شمارش داند (هر محدودی شمردنی به عدد است)؛
وَ مَنْ قَالَ فِيمَ فَقَدْ ضَمَّنَهُ
و هر کس گفت: او در چیزی (فضا یا جایی) است، برای او در ضمن چیزی درآورده است؛
وَ مَنْ قَالَ عَلَامَ فَقَدْ أَخْلَى مِنْهُ
و هر کس گفت: او بر بالای (روی) چیزی است، مادون را خالی از او دیده است.
کلمات کلیدی:
نهج البلاغه توحید