ما فقط در برابر آن چه با اختیار خود انتخاب میکنیم مسئولیم و پاسخگو خواهیم بود. (14:47 دقیقه)
بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
سلام به محضر شریف امام زمان علیه السلام و سلام خدمت شما بزرگواران؛
این که ما در چه اموری مجبوریم و در چه اموری اختیار داریم، چقدر مسئولیم و چقدر پاسخگو خواهیم بود، همیشه دغدغۀ نوع بشر بوده و هست؛ البته قصد نداریم در این فرصت کوتاه، به بحث «جبر و اختیار» بپردازیم که اندیشمندان در هر دین و مکتبی، نظرات متفاوتی دادهاند.
در اندیشههای نظری مسلمانان نیز میخوانید که اشاعره معتقد به «جبر محض» از سوی خداوند سبحان میباشند و معتزله، معتقد به «اختیار محض» میباشند و البته هر دو نظریه، ریشه در اندیشههای باطل «کافران نفوذی در یهود» دارند که هر کجا خواستند ظلم خود بر مردم را توجیه کنند، گفتند: «این خواست خداست که ما را برتر و شما را بدبخت قرار داده است»! و هر کجا خواستند طغیان کنند، گفتند: «یدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ - دست خدا بسته است/ المائدة، 64»! او یکبار عالم را با قوانینی خلق کرده و دیگر از دست خودش هم کاری برنمی آید و امور را به دست خودمان سپرده و عذابی هم برای ما نیست، مگر خیلی اندک.
اشاعره، بزرگترین افتراها را به خداوند سبحان میبندند و تمامی جنایات و مفاسد را به خدا نسبت میدهند و سبوحیّت خداوند متعال را رد میکنند! و معتزله، دست خدا را بسته میبیند و او را بیاراده و بیاختیار و بدون قدرت معرفی میکند و ربوبیّت او را نفی میکند. درست مانند اندیشههای یهود!
اما، آن چه برای همگان روشن است، حکم و تصدیق عقل نیز همین است و همگان آن را درک و تجربه میکنند، این است که بفرموده امام صادق علیه السلام، «لَا جَبْرَ وَ لَا تَفْوِیضَ بَلْ أَمْرٌ بَینَ أَمْرَین»، یعنی: «نه جبر محض حاکم است و نه اختیار محض، بلکه امری بین این دوست» و درک این حقیقت بسیار آسان است، چنان که اختیار دارید آب و یا آب میوه و یا مشروبات الکلی بنوشید، اما همین که جرعه از گلوی شما پایین رفت، دیگر هیچ اختیاری در آثارش ندارید. اختیار دارید به دیدار خویشان و ارحام بروید و یا نروید؛ اما اگر بروید یا نروید، آثار کستردۀ فردی، اجتماعی، فرهنگی، روحی و روانیِ برقراری یا قطع ارتباطات، در اختیار شما نیست؛ بلکه آثارش طبق قوانین تکوینی و تشریعی خداوند متعال، مترتب میگردد. شما اختیار دارید که هنگام فرصت آزاد و استفاده از فضای مجازی و ارتباط یک سویه یا دو سویه با شبکههای اجتماعی و افراد یا گروهها، یک مطلبی دریافت کنید و یا بگویید که فایده داشته باشد، و یا عمر شریف را صرف اباطیل و حرف مُفت و یا دیدن فحشا و فحوش بنمایید، اما هر کدام آثاری را مترتب میسازند که در اختیار خودتان نیست.
اختیار در انتخاب
در بحث اختیار، برخی گمان دارند که در هر امری آزاد و مختار هستند، در حالی که بیان شد چنین نیست؛ اگر دقت کنیم، ما فقط در حوزۀ «انتخاب» اختیار داریم، پس به همین مقدار مسئول و پاسخگو خواهیم بود. خداوند ما را در برابر چیزی که نداده است و یا بیش از آن چه امکانش فراهم است و در اختیار ما میباشد، مکلف و مسئول ننموده است. چنان که فرمود: «لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا مَا آتَاهَا - خدا هيچ كس را جز [به قدر] آنچه به او داده است تكليف نمىكند» (الطلاق، 7) و نیز فرمود: «لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا - خداوند هيچ كس را جز به قدر توانايىاش تكليف نمىكند» (البقره، 286)
از کسی نمیپرسند که چرا در ایران یا آلمان به دنیا آمدی و یا چرا دختر یا پسر شدی؟! بلکه میپرسند: چرا کافر و مشرک شدی، به فرض که در محیط فاسدی بودی و پیام دعوت پیامبران به تو نرسید، آیا عقل هم نداشتی؟ چشم و گوش باطنی هم نداشتی؟! قدرت فهم هم نداشتی؟!
●- در هر حال، امکان و ضرورت «انتخاب»، وقتی پیش میآید که انسان بین دو یا چند راهی قرار گرفته باشد و بتواند یکی را انتخاب کند؛ برای کسی که یک گزینه بیشتر ندارد که انتخابی نیز وجود ندارد.
فرض کنید که قصد دارید با خودرو، از شهری به شهر دیگری سفر کنید که یک جاده بیشتر بین این دو شهر وجود ندارد، پس گزینۀ دیگری وجود ندارد که انتخاب کنید از این جاده بروم و یا آن یکی؟ اگر در شهری فرودگاه نباشد، اما ایستگاه راهآهن باشد، دیگر انتخابی وجود ندارید که با هواپیما بروم یا با قطار؟
خداوند متعال در قرآن مجید فرمود:
«وَلَا تَقْفُ مَا لَیسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا» (الإسراء، 36)
یعنی: بر چیزی که نمیدانی ایستادگی نکن، از آن چه نمیدانی پیروی نکن، چرا كه گوش و چشم و دلها همه مسئولند.
یعنی: چون به تو اختیار دادم که چه بشنوی، چه ببینی، چه چیزی را فهم کنی، چه چیزی را دوست داشته باشی یا نداشه باشی، از چه شخص، سخن، الگو یا رفتاری پیروی کنی یا نکنی، پس در برابر این دادهها مسئولی و از تو سؤال خواهد شد که چرا چنین انتخابی کردی؟!
وسعت اختیار در انتخاب
وسعت اختیارات ما در انتخاب، از یک سو بسیار محدود است و از سویی دیگر بسیار گسترده! دنیا محدود است و تمامی انتخابهای دنیوی نیز محدود میباشند، عالم ورای طبیعت نامحدود است و انتخابهایش به محدودها و فانیها اختصاص ندارد. وقتی گرسنه میشوید، انتخاب شما برای رفع گرسنگی، به آن چه مفید است و آن چه امکانش هست، محدود میشود؛ اما از سویی دیگر، به آدمی اختیار داده شده است که حتی «إله و معبود» خودش را انتخاب کند، دین و پیامبر و امام خود را انتخاب کند. او میتواند الله جلّ جلاله را بندگی کند، و یا مجسمۀ گوساله، یا طاغوت زمان و یا حتی هوای نفس خودش و دیگران را بندگی کند؛ اما نتایج دنیوی و اخروی هر انتخابی، جبری میباشد و در اختیار ما نیست.
انسان میتواند در برابر ظلم نظام سلطه بر بشریت و این همه کشتار و نسلکُشی مسلمانان، سکوت و بیتفاوتی را انتخاب کند، یا حتی همراهی و همصدایی و کمک مستقیم و غیر مستقیم به ظلمه را انتخاب کند، و یا راه مقابله را انتخاب کند که کمترین مرحلهاش اعلام علنی مخالفت میباشد و بیشترین حدّش، مجاهدت در راه خدا، در جبهههای گوناگون علمی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و نظامی میباشد.
انتخاب إله، معبود و ربّ
دقت کنیم که تمامی انتخابهای خُرد و کلان، ریشه در انتخاب «إله، معبود و ربّ» دارد.
انسان، فطرتاً خداجو، خداپرست و خدا دوست آفریده شده است، پس گریزی از پرستش ندارد، حتی آن که با ژست روشنفکری میگوید: «من هیچ چیزی یا هیچ کسی را نمیپرستم»، یا خودش هم شعور و ریز بینی ندارد و نمیفهمد و یا دروغ میگوید، چرا که دست کم هوای نفس خودش را إله قرار داده و آن را بندگی میکند و خودپرست و دنیاپرست شده است:
«أَرَأَیتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ أَفَأَنْتَ تَكُونُ عَلَیهِ وَكِیلًا - آیا دیدی كسی را كه هوای نفس خویش را إله خود برگزیده است؟ آیا تو میتوانی وکیل او باشی؟ او را هدایت كنی؟ یا به دفاع از او برخیزی؟» (الفرقان، 43)
پس، انسان در انتخاب إله، معبود و ربّ خود، اختیار دارد و حتماً إلهی را به انتخاب خود برمی گزیند، حتماً برای خودش ربّ، یعنی صاحب اختیار و تربیت کنندۀ اموری انتخاب میکند، خواه ربّ العالمین باشد و یا فراعنۀ زمان و یا هوای نفس خودش و دیگران؛ و سایر انتخابهایش در راستای این انتخاب و جهت تقرب هر چه بیشتر به إله، معبود و ربّ غاییاش صورت میپذیرد.
چه کسی تقوا پیشه میکند؟ آن که معبود و محبوب غاییاش خداوند سبحان است، چه کسی شهوات گوناگون را بندگی میکند، آن که معبود، ربّ و محبوب غاییاش هوای نفس خودش و دیگران میباشد - چه کسی شیفتۀ نظام سلطه میشود و به آنها خدمت میکند؟ کسی که آنها را به عنوان ربِّ و صاحب اختیار خود برگزیده است.
●- بنابراین، باید بسیار دقت کنیم که إله یا إلههای ما کدامند، چه کسی یا کسانی را به عنوان ربّ یا اربابهای متعدد برگزیدهایم؟ و این که حق کدام است، خیر ما در چیست؟ حضرت یوسف علیه السلام به هم سلولیهایش فرمود:
«يَا صَاحِبَيِ السِّجْنِ أَأَرْبَابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ أَمِ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ» (یوسف علیه السلام، 39)
- ای دو هم صحبت زندانی من، آیا اربابهای متفرق بهتر است، یا يا خداوند واحد قهار؟!
دعای روز مبعث
حضرت امام موسی بن جعفر علیه السلام، در دعای روز مبعث، به نکتهای بسیار ژرف و به حقیقتی بسیار مهم تصریح نمودهاند؛ به خداوند سبحان عرض مینمایند:
«وَقَدْ عَلِمْتُ أَنَّ أَفْضَلَ زادِ الرَّاحِلِ إِلَيْكَ عَزْمُ إِرادَةٍ يَخْتارُكَ بِها وَقَدْ ناجاكَ بِعَزْمِ الْإِرادَةِ قَلْبِى ...»
- و هرآینه دانستم که برترین توشۀ کوچکننده بهسوی تو، اراده نیرومندی است که بدان تو را برمیگزیند و با همین اراده نیرومندِ دلم با تو مناجات میکنم ...»
●- پس، پیش از هر انتخاب دیگری، در خود بازنگری کنیم و ببینیم که چه کسی و یا چه چیزی را به عنوان «إله، معبود و ربِّ» خود انتخاب کردهایم؟! مشتهیات هوای نفس، مانند: ثروت، قدرت، شهرت، شهوت ...، طاغوتها و فراعنۀ زمان، یا الله جلّ جلاله، که «لا إله الّا الله»، یعنی فقط او إله است و هر انتخاب دیگری باطل است و به هلاکت میکشاند.
این انتخاب که درست و به حق شد، سایر انتخابهای خُرد و کلان در تمامی شئون فردی و اجتماعی نیز درست و به حق میشود.
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم؛
وَ الحَمدُ لله ربِّ العالَمین؛
والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
- تعداد بازدید : 253
- 2 مهر 1402
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: صوتی انتخاب