آیا در کتابی، سندی دال بر این که خداوند متعال امامان را انتخاب کرده است وجود دارد؟ (ریاضی / تهران)
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): اسلام عزیز، دین "عقل و فطرت" است، دین "علم و حکمت" است. حتی خداوند متعال نیز با عقل شناخته میشود - عظمت، اعجاز و حقانیت قرآن کریم نیز با عقل و علم شناخته میشود - شرط صحت احادیث و روایات مندرج در کتابها نیز انطباق با عقل و وحی میباشد. بنابراین، حتی اگر سندی هم وجود نداشته باشد، عقل حکم میکند که:
یک – هدایت کار خداست و دور از عقل و حکمت است که گمان گردد، او دورهای بندگانش را به وسیله انبیا و رسولان (ص) هدایت مینموده، و سپس آنها را رها نموده است!
دو – "امامت" نیز مانند "نبوت"، یک امر و رسالت الهی است و اوست که میداند این مسئولیت را به کدام یک از بندگانش واگذار نماید: «اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ – خداوند اعلم است به این که رسالتش را کجا قرار دهد / الأنعام، 124».
سه – به حکم عقل، «بندگان نمیتوانند، برای خداوند تعیین کنند که او چه کسی را برای بندگانش امام و پیشوا قرار دهد»!
چهار - "امام"، حجت الله است، خلیفة الله است، نگهدارندهی دین و منتشر کنندهی آن است و بالتبع عالمترین و عاملترین به قرآن کریم و دین خداست؛ لذا بندگان خدا، نه میتوانند در بین خود چنین شخصیتی را بشناسند و نه با انتخاب آنها کسی به این مدارج میرسد.
*** - بنابراین، به حکم عقل، انتخاب و انتصاب "امام" فقط کار خداوند متعال است و حتی نبی و رسول نیز نمیتواند از جانب خود کسی را به امامت برگزیده و منصوب نماید.
اسناد مکتوب:
الف – قرآن مجید
تردیدی نیست که اولین، محکمترین و موثقترین سند، همان قرآن کریم میباشد. البته بررسی آیات مربوط به "ولایت و امامت" در قرآن کریم، کار سادهای نیست و حتی نگاه گذرا به آنها نیز مستلزم نوشتن چندین کتاب میباشد. اما حتی ظاهر آیات نیز بسیار روشن و گویاست.
همین که به حضرت ابراهیم علیه السلام فرمود که «من تو را برای مردم امام قرار دادم»، خود دلیل کافی و محکمی است که انتصاب امام از جانب خداوند است و چنین نیست که یکی را او امام کند و سپس رها کند تا دیگران برای خدا و برای خودشان امام انتخاب کنند! مضافاً بر این که در آیه تصریح شده که حضرت ابراهیم علیه السلام، پس از این انتصاب، از خداوند میخواهد که امامت را در نسل او قرار دهد و از فرزندان او نیز به امامت برگزیند.
«وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ» (البقره، 124)
ترجمه: و چون ابراهيم را پروردگارش با كلماتى بيازمود و وى آن همه را به انجام رسانيد [خدا به او] فرمود من تو را پيشواى مردم قرار دادم [ابراهيم] پرسيد از دودمانم [چطور] فرمود پيمان من به بيدادگران نمىرسد.
نکات این آیه:
دقت شود که اولاً فرمود: «من تو را امام قرار دادم» - ثانیاً فرمود که «امر امامت، پیمان من است» - ثالثاً تصریح نمود که «انتخاب امام از سوی خدا، در این نسل ادامه دارد، اما به ظالمان این نسل نمیرسد» - و البته روشن است که جز خداوند متعال، هیچ نمیداند که کدام بندهاش، هیچ ظلمی به خودش و دیگران روا نداشته و نمیدارد.
●- «وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ» (السجدة، 24)
ترجمه: و از آنان امامان (و پیشوایانی) قرار دادیم که به فرمان ما (مردم را) هدایت میکردند؛ چون شکیبایی نمودند، و به آیات ما یقین داشتند.
●- «إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي الْمَوْتَى وَنَكْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ» (یس، 12)
ترجمه: ماييم كه مردگان را زنده مىكنيم و آنچه كردهاند و آنچه از آثارشان بعد از مردنشان بروز مىكند همه را مىنويسيم و ما هر چيزى را در امامى مبين برشمردهايم.
نکات این آیه:
«إِنَّا نَحْنُ = همانا ما» - «نَكْتُبُ = ما مینویسیم» و «أَحْصَيْنَاهُ = ما بر میشماریم»، همه گواه و سند بر این است که این امور، فقط و فقط کار خداوند سبحان است. چه کسی جز او میتواند که امام مبین را منصوب و معرفی نماید؟ آیا مردم برای خدا "امام مبین" بر میگزینند و سپس خداوند متعال هر چه از اعمال بندگانش و آثار آن اعمال تا قیامت هست را نزد او بر میشمارد؟!
مشهورترین آیه، در امر الهی امامت، همان امر به ابلاغ رسمی، قطعی و اخذ پیمان بر امامت اهل بیت علیهم السلام در غدیر خم میباشد که شیعه و سنّی، با نقل احادیث متواتر، تصریح کردهاند که این آیه، مربوط به غدیرخم و اخذ بیعت برای امیرالمؤمنین، امام حسن، امام حسین و اهل بیت ایشان تا حضرت امام مهدی علیهم السلام میباشد:
●- «يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ» (المائدة، 67)
ترجمه: ای فرستاده! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است، کاملاً (به مردم) برسان! و اگر نکنی، رسالت او را انجام ندادهای! خداوند تو را از (خطرات احتمالی) مردم، نگاه میدارد؛ و خداوند، جمعیّت کافران (لجوج) را هدایت نمیکند.
نکات این آیه:
ابتدا تصریح مینماید که این امر مهم، دستوری است که پروردگار با وحی نازل کرده است «بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ»؛ و سپس تصریح دارد که اگر این کار انجام نپذیرد، کلاً رسالت انجام نگرفته است. چرا که هدف و برنامهی هدایت الهی، منقطع میگردد.
ب – احادیث:
این پیامبر صلوات الله علیه و آله است که باید از جانب خداوند علیم و حکیم بگوید که آیا هدایت قطع میشود و یا ادامه مییابد و اگر ادامه مییابد چگونه؟ بگوید که اگر وحی قطع میشود، امامت پابرجا مینماند و این امامان کیستند؟!
بنابراین، اولین، محکمترین، موثقترین و مستندترین، همان فرمایشات حضرت رسول صلوات الله علیه میباشد که [به سند شیعه و سنّی] از آغاز بعثت، به امامت امیرالمؤمنین علیه السلام و سپس فرزندان ایشان تصریح و تأکید نمودند، تا غدیر خم و پس از آن. در همین یک فراز در خطبه غدیریه، به طور کامل و واضح به انتصاب امام از سوی خداوند متعال تصریح شده است و البته در فرازهای دیگر نیز همینطور.
●- «مَعاشِرَالنّاسِ، ما قَصَّرْتُ فی تَبْلیغِ ما أَنْزَلَ الله تَعالی إِلَی، وَ أَنَا أُبَیِّنُ لَکُمْ سَبَبَ هذِهِ الْآیَةِ: إِنَّ جَبْرئیلَ هَبَطَ إِلَی مِراراً ثَلاثاً یَأْمُرُنی عَنِ السَّلامِ رَبّی - وَ هُوالسَّلامُ - أَنْ أَقُومَ فی هذَا الْمَشْهَدِ فَأُعْلِمَ کُلَّ أَبْیَضَ وَأَسْوَدَ: أَنَّ عَلِی بْنَ أَبی طالِبٍ أَخی وَ وَصِیّی وَ خَلیفَتی (عَلی أُمَّتی) وَالْإِمامُ مِنْ بَعْدی، الَّذی مَحَلُّهُ مِنّی مَحَلُّ هارُونَ مِنْ مُوسی إِلاَّ أَنَّهُ لانَبِی بَعْدی وَهُوَ وَلِیُّکُمْ بَعْدَالله وَ رَسُولِهِ» (فرازی از خطبه غدیر، با استناد به آیهی «بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ»)
ترجمه: هان مردمان! آنچه بر من فرود آمده، در ابلاغ آن کوتاهی نکردهام و حال برایتان سبب نزول آیه را بیان میکنم: همانا جبرئیل سه مرتبه بر من فرود آمد از سوی سلام، پروردگارم - که تنها او سلام است - فرمانی آورد که در این مکان به پا خیزم و به هر سفید و سیاهی اعلام کنم که علی بن ابی طالب، برادر، وصی و جانشین من در میان امّت و امام پس از من میباشد. جایگاه او نسبت به من، به سان هارون نسبت به موسی است، لیکن پیامبری پس از من نخواهد بود او (علی)، صاحب اختیارتان پس از خدا و رسول است.
●- در خاتمهی این بحث، به عنوان یک سند دیگر، فقط به دو فراز از بیانات حضرت امام رضا علیه السلام، در حق، شأن و مقام امام و انتخاب و انتصابش از جانب خداوند متعال بسنده میگردد:
«إِنَّ اَلْإِمَامَةَ أَجَلُّ قَدْراً وَ أَعْظَمُ شَأْناً وَ أَعْلَى مَکَاناً وَ أَمْنَعُ جَانِباً وَ أَبْعَدُ غَوْراً مِنْ أَنْ یبْلُغَهَا اَلنَّاسُ بِعُقُولِهِمْ أَوْ ینَالُوهَا بِآرَائِهِمْ أَوْ یقِیمُوا إِمَاماً بِاخْتِیارِهِمْ»
ترجمه: به راستى امامت اندازهاى فراتر و مقامى والاتر و موقعى بالاتر و آستانى منیعتر و عمقى فروتر از آن دارد که مردم با عقل خود بدان رسند یا با رأى و نظر خود آن را درک کنند یا به انتخاب خود امامى بگمارند.
«امام، امین خداى عز و جل است در میان خلقش و حجت او است بر بندگانش و خلیفه او است در بلادش و دعوتکننده به سوى خداى عز و جل است و دفاعکننده از حقوق خداى جل جلاله است. امام کسى است که از گناهان پاک است و از عیوب بر کنار است، به دانش مخصوص است و به حلم و بردبارى موسوم؛ نظام دین است و عزت مسلمین و خشم منافقین و هلاک کفار. امام یگانه روزگار خود است، کسى با او برابر نیست و دانشمندى با او هم سطح نیست؛ جایگزین ندارد، مانند و نظیر ندارد؛ بدون تحصیل [علم نزد دیگران] مخصوص به فضل و از طرف مفضل بدان اختصاص یافته است.، کیست که به حقِ شناسائى امام برسد یا بتواند او را انتخاب کند؟» (کافى ج ۱، ص ۲۰۰ ـ ۲۰۱ / کمال الدین و تمام النعمه، صدوق، ج ۲، ص ۶۷۵ / و کتب دیگر روایی)
مشارکت و هم افزایی (پرسش و نشانی لینک پاسخ)، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی.
پرسش:
آیا در کتابی، سندی دال بر این که خداوند متعال امامان را انتخاب کرده است وجود دارد؟
پاسخ:
http://www.x-shobhe.com/shobhe/9726.html
@x_shobhe
پیوستن و پیگیری در پیامرسانها:
- تعداد بازدید : 3240
- 24 فروردین 1398
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: قرآن ولایت (امام علی) انتخاب