Iranpn – یادداشت/ ع. چینیچیان: مقولهی «انتظار» اختصاصی به مسلمین ندارد و حتی منحصر به خداپرستان نیز نمیباشد. بشریت به دنبال رسیدن به نقطهی اوج کمال است، لذا هر دین و مکتبی وعده از نجات بشریت و رسیدن به این نقطه داده است و البته هر کدام به تناسب جهانبینیشان، تعاریف و مصادیقی ارائه دادهاند. پس «انتظار» نه تنها یک مقولهی فراگیر است، بلکه تنها امید و انگیزه حرکت و تلاش قلمداد میگردد.
اما مهم است که ما مسلمانان بدانیم که واقعاً منتظر چه هستیم؟ به چه امیدی و برای رسیدن به چه شرایط و نتیجهای، با تحمل بی مهریها، ظلمها و حتی نسل کشیهای نژادپرستانه تلاش میکنیم؟
نگاه درست و نادرست مسلمانان به مقولهی «انتظار فرج» و مصداق «منجی» را در یک تعریف و دستهبندی کلی میتوان به سه دسته تقسیم کرد:
الف – گروهی (برادران اهل سنت) در عین اعتقاد به مهدویت و ظهور حضرت، معتقدند که او روزی به دنیا خواهد آمد. بدیهی است که این گروه به خاطر ضعف شناخت در مقولههای ولایت، امامت و هدایت، بندگان خدا و به ویژه مسلمین را تا آخرالزمان رها شده و به خود واگذار شده فرض نمودهاند! که این نگاه و باور از اساس با حکمت، رحمت و هدایت الهی و تمامی آیات قرآن کریم منافات دارد.
ب – گروه دیگر شیعیان هستند که اگر چه منابع شناخت شان یکی می باشد، اما نگاهشان و بالتبع انتظارشان متفاوت است.
برخی از عوام شیعه که نه اطلاع و فهمی درستی از «غیبت» دارند و نه از «ظهور»، گمان میکنند که غیبت نوعی غیب شدن است.
برخی از عوام شیعه که نه اطلاع و فهمی درست از «غیبت» دارند و نه از «ظهور»، گمان میکنند که غیبت نوعی غیب شدن است. گمان میکنند که ایشان به داخل چاهی رفته، غیب شده و روزی از چاه بیرون آمده و مشهود میگردد، یا گمان میکنند که او «مرد نامرئی» است.
در حالی که اینها همه خرافه یا به تعبیر متعارف اسرائیلیاتی است که وارد تفکر مسلمانان و شیعیان شده است.
غیبت وجود مبارک امام(عج)، نه غیبت فیزیکی است و نه غیبت معنوی. «یمشی فی الارض – روی زمین زندگی مینماید» نه در چاه است و نه در پشت ابرها و آسمانها. «کاحدٍ من الناس – مانند یکی از مردم». پیامبرش(ص) فرمود به لحاظ خلقت بشری، من نیز بشری مثل شما هستم. اگر مردم خواب و خوراک – بیداری و تلاش – سلامتی و بیماری – مسکن و تردد و ... دارند، پیامبراکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) نیز همین طور هستند. «یرونه، و لا یعرفونه – می بینیدش، ولی نمی شناسیدش».
غیبت، فقط غیبت از شناسایی است.
غیبت، فقط غیبت از شناسایی است. در روز هزاران نفر را میبینیم که چون نمیشناسیم، متوجه دیدنشان نمیشویم. امام زمانمان(عج) را نیز مکرر میبینیم و چون نمیشناسیم، متوجه زیارتشان نمیشویم.
برخی دیگر، بدون توجه و تعمق، شعار زیبای «مهدی بیا، مهدی بیا» را به گونهای سر میدهند که گویی او رفته است و اینها میخواهند که او برگردد و بیاید! در حالی که امام مهدی علیه السلام در نیمه شعبان 255 هجری آمدهاند و جایی هم نرفتهاند که بیایند. همیشه هستند و در میان مردم زندگی و تردد میکنند و به انجام تکالیف الهی - ولایی خود، از عبادت پروردگار عالم گرفته تا وساطت فیض به همه مخلوقات [حتی ملائک] و رسیدگی به درماندگان میپردازند.
حفظ قرآن و اسلام با ایشان است، نه با چاپخانهها و یا مسلمینی که شاید اغلبشان شناختی ندارند که هیچ، بلکه به آن چه میدانند نیز عمل نمیکنند.
امام رضا علیهالسلام فرمود: «هر کس که دعا کند و به دنبالش نرود، خودش را مسخره کرده است».
عدهی دیگری از عوام شیعه، که البته بیش از گروههای دیگر فریب شیاطین انس و جن را خوردهاند، انتظار را به معنای معطلی گرفته و گمان میکنند که «انتظار» یعنی دست روی دست گذاشتن و معطل و بلاتکلیف ماندن، رو به آسمان شدن و به دعای لفظی بسنده کردن!
اینها نیز ضمن غفلت از تمامی اوامر الهی در قرآن کریم، خودشان را مسخره کردهاند. چرا که امام رضا علیهالسلام فرمود: «هر کس که دعا کند و به دنبالش نرود، خودش را مسخره کرده است».
این گروه هر فعالیت سیاسی و اجتماعی را نیز مغایر با دامان پاک اسلام میدانند(؟!) و به جای آن که خمودی، تنبلی، استثمار، بردگی و بندگی طواغیت را سرطان عقل و قلب و هیزم و آتش دنیا و آخرت خود بدانند، هر بیداری، حرکت، قیام و جهادی را ممنوع و حرام اعلام کرده و آلوده کننده ساحت مقدس اسلام قلمداد میکنند(؟!) سکولارهای عوام و احمق.
آزار دهندگان حضرت مهدی علیه السلام:
هر امامی را قشری آزار میدهند و امام زمان علیه السلام میفرمایند: «ما را آزار نمیدهند جز جاهلان شیعه و احمقهایشان. همانهایی که بال پشه از دینداری آنها محکم تر است».
«ما را آزار نمیدهند جز جاهلان شیعه و احمقهایشان. همانهایی که بال پشه از دینداری آنها محکم تر است».
از این احمقها در گذشته نیز زیاد بود و اسلام عزیز هر چه میکشد، از اینهاست. کسانی که در جوار پیامبر خدا بودند و گفتند او به تب مبتلا شده و هضیان میگوید - کسانی که سرباز امیرالمؤمنین(ع) بودند به او درس دین داده و مدعی شدند که ما با قرآن (مجلدهای سر نیزهی نفاق) نمی جنگیم – کسانی که به رغم ادعای مسلمانی، معاویه و یزید را امیرالمؤمنین خوانده و امام حسن و امام حسین(ع) را مورد بی مهری، شماتت و غربت قرار دادند – کسانی که امام را در میان دشمن رها کرده و به حج مشغول شدند و ... . چه خوش سرود:
قوم به حج رفته که حج رفتهاند
بی تو در این وادیه کج رفتهاند
قوم به حج رفته که باز آمدند
بر سر نعشت به نماز آمدند
آزار دهندگان حضرت مهدی(عج) نیز به تصدیق خودشان، همین جاهلها و احمقهای شیعه هستند.
منتظر چه هستیم؟
اما شیعه راستین میداند که توجه به وجود مبارک حضرتش(عج) و معنای غیبت، ظهور و انتظار، فقط جنبهی سیاسی دارد و ما منتظر ظهور «حکومت» ایشان هستیم، نه فقط زیارت صورت مبارک ایشان با چشم سر. این که موضوعی نیست که برایش غیبت رخ دهد و از پیامبر تا ائمه(ع) تا شیعیان همه منتظرش باشند. بسیاری پیامبر اکرم(ص) و فاطمه زهراء علیها السلام و ائمه اطهار(ع) را دیدند و نه تنها یاری نکردند، بلکه پشت کردند و بسیاری نیز در حالی که رو در رو میدیدند، اقدام به ترور و قتل ایشان کردند.
انتظار فرج، انتظار تحقق وعدهی الهی است. وعده حکومت مؤمنین، زایل شدن ترسها و ناامنیهای فردی و اجتماعی و نشأت گرفته از جهل و ظلم، برقراری قسط و عدل در جوامع بشری و فراگیر شدن یکتاپرستی به جای طاغوتگرایی و شیطان پرستی رایج.
«وَعَدَ اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَيسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْض كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَيمَكِّنَنَّ لَهُمْ دينَهُمُ الَّذِي ارْتَضي لَهُمْ وَ لَيبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً يعْبُدُونَني لا يشْرِكُونَ بي شَيئاً وَ مَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ» (النور، 55)
ترجمه: خدا به كساني از شما كه ايمان آورده و كارهای شايسته كردهاند، وعده داده است كه حتماً آنان را در اين سرزمين، جانشين [خود] قرار دهد؛ همان گونه كه كسانی را كه پيش از آنان بودند، جانشين [خود] قرار داد. و آن دينی را كه برايشان پسنديده است، به سودشان مستقر كند و بيمشان را به ايمنی مبدل گرداند، [تا] مرا عبادت كنند و چيزی را با من شريك نگردانند و هر كس پس از آن به كفر گرايد؛ آنانند كه نافرمانند (فاسقاند).
انتظار، یعنی «انتظار حکومت»،
پس، انتظار، یعنی «انتظار حکومت»، و بر این اساس شاخصهها و تکالیف فرد و جامعهی «منتظر» نیز معلوم و مبرهن است و نیازی به بحث و اثبات چندانی ندارد. اگر منتظر محبوب باید خود و خانه را برای دیدار و پذیرایی آماده کند، اگر منتظر قبولی در دانشگاه باید درس بخواند، اگر منتظر پیروزی در یک مسابقه ورزشی باید تمرین کند، اگر منتظر یک اکتشاف علمی باید با آگاهی و تلاش فراوان تحقیق کند ...، منتظر حکومت جهانی عدالت گستر، منجی بشریت و امام بر حق نیز باید آگاه، مؤمن، ولایتی، متقی، با بصیرت، سیاسی، جهان بین، دوست و دشمن شناس ... و در نهایت مجاهدی خستگی ناپذیر در راه خدا باشد. دیانتش عین سیاستش و سیاستش نیز عین دیانتش باشد.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم