چرا در آیه ۳۳ سوره مائده گفته کسانی که به جنگ با پیامبر و اسلام میان رو، دست و پای اونها رو بر خلاف جهت قطع کنید؟
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس - شبهه): آیا باید میفرمود: بسیار خوشحال باشید که به شما حملهور شدهاند، دست و پایشان را ببوسید و قدردانی نمایید؟!
در آیهی بعد، یک "الّا" (استثنا) نیز بیان شده که ایجاب میکند این دو آیه با هم مورد مطالعه و بحث قرار گیرد:
« إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا أَنْ يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلَافٍ أَوْ يُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ذَلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ » (المائدة، 33)
ترجمه: سزاى كسانى كه با خدا و پيامبر او مىجنگند و در زمين به فساد مىكوشند، جز اين نيست كه كشته شوند يا بر دار آويخته گردند يا دست و پايشان در خلاف جهت يكديگر بريده شود يا از آن سرزمين تبعيد گردند. اين، رسوايى آنان در دنياست و در آخرت عذابى بزرگ خواهند داشت.
« إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَقْدِرُوا عَلَيْهِمْ فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ » (المائدة، 34)
ترجمه: مگر آن افرادى كه قبل از دستگير شدنشان به دست شما به سوى خدا بر گشته باشند، و بدانيد كه خدا آمرزگار و رحيم است.
●- این آیات را میتوان (و باید) از دو منظر «کلی» و «فقهی» مورد مطالعه قرار داد، چرا که ضمن تبیین و دستور به استراتژیهای کلان، شامل احکام فقهی نیز میباشد.
جنگ (محاربه):
وقتی سخن از "جنگ" به میان میآید، چه جنگ سخت باشد و چه جنگ نرم، سخن دربارهی "از میان برداشتن"، یک جناح توسط جناح مقابل میباشد.
مستکبران مشرک که همیشه نظام سلطه را بر مردمان تحمیل نمودهاند، با نفوذ به ادیان یهودی و مسیحی، به آنان القا کردند که اخلاق الهی یعنی: «اگر به این طرف صورتت سیلی زدند، آن طرف را بیاور تا یکی دیگر نیز بزنند»! یقیناً این دورغ و اتهام به خدا و انبیای الهی، برای بازدارندگی موحدان و مؤمنان، از هر گونه مقابله با ظلم و جنایت مستکبران و ظالمان کافر بوده و میباشد.
●- این تحریفها و دروغها را نتوانستند به اسلام و فرهنگ مسلمانان نفوذ دهند، چرا که با آیات جهادی و نیز سیرهی اهل عصمت علیهم السلام، در مقابله با ظلم و ظالم، متعدی، مفسد و ... مواجه گردیده و میگردند.
●- «جنگ، جنگ است»، و در "جنگ" جای تعارف، تسامح، تساهل، لبخند، اهدای گل و شیرینی و ... وجود ندارد، بلکه باید با همان شدت حمله دشمن، و حتی شدیدتر از آن، به او حمله نمود.
از این رو، هر کجا که بحث از "جنگ" در اسلام آمده، سخن از مقاومت شدید، تشکیل صفوف آهنین، تجمیع کل قوای انسانی و تسلیحاتی، تدبیر، نشانه گرفتن سرها (نقشهها) و سرانگشتان (که قلم یا ماشه را میچکانند) و از بین بردن دشمن به میان آمده است.
بدیهی است که اگر در مقابل دشمن، تسامح، غفلت، سادهانگاری گردد، او شما را از بین میبرد.
متجاوز:
در آیهی کریمه، تصریح شده به « يُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ »، یعنی کسانی که به جنگ خدا و رسول خدا [دین خدا، کتاب خدا، احکام خدا، موحدان و خداپرستان] میآیند؛ پس مهاجم و متعدی هستند؛ حال مقابل آنان چه باید کرد؟ دعوت به گفتمان، با لبخند و اهدای هدایای ملی و اعطای امتیازات یک سویه و ...؟!
بدیهی است که نباید به جنگ بیایند، و در قرآن کریم نیز آیات متعددی دربارهی آن کسانی که مخالفند اما اقدام به جنگ سخت، جنگ نرم، فتنه، نفاق و ... نمیکنند وجود دارد؛ اما اگر اقدام به حمله کردند، نباید انتظار داشته باشند که خداوند متعال به بندگانش بفرمایید: «عیبی ندارد، بگذارید جان، مال، سرمایهها و نوامیس مادی و معنوی را به غارت ببرند»! کدام عاقل و حکیمی چنین دستور العملی صادر میکند که از خداوند متعال چنین انتظاری دارند؟!
فساد:
فساد، یعنی تباهی. در آیهی کریمه فرمود: کسانی که « وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا – و تلاش در جهت فساد در زمین میکنند». خب، در مقابل آنها چه باید کرد؟ با مسامحهی احمقانه، به آنها مشاور معرفی نمود، یا مقابله نمود؟!
بدیهی است که «فساد در زمین»، جرمهای اجتماعی را شامل میگردد؛ به عنوان مثال: جنگ نرم، ضدتبلیغ، یا فتنه علیه اسلام و مسلمانان در عرصههای گوناگون – به خطر انداختن امنیت عمومی – قتل، سرقت، زورگیری، آدمربایی، تجاوز ... – ارتکاب علنی به هر گونه ناهنجاری رفتاری، که موجب اشاعهی آنها میگردد – فتنههای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و ... [که فرمود: قتنه از قتل شدیدتر است].
فقه:
بدیهی است که در هر قانونی، برای هر جرمی، یک مجازاتی تعیین شده است؛ حکم جنگ، مرگ است، چرا که اساساً دو طرف برای نابودی یک دیگر به میدان آمدهاند، اما از آیهی بعد معلوم میشود که سخن بیشتر دربارهی کسانی است که در جنگ کشته نشدهاند، بلکه یا به اسارت در آمدهاند و یا بدون هیچ جنگ سختی، در میان مردم زندگی میکنند، اما سعی در فساد و تباهی دارند.
مجازاتهای تعیین شده، برای هر جرمی، جداگانه است؛ گاه مجازات اعدام است – گاه حبسهای کوتاه مدت یا بلند مدت - گاه جرایم نقدی – گاه تبعید و ... . و البته تشخیص با شارع و قاضی میباشد.
شدت مجازات:
در ضدتبلیغ علیه السلام (و اساسا حقوق)، معترض میشوند که «چرا عقوبت تعیین شده، اینقدر سنگین است»؟! گاه به جای خشونت شمردن فساد، میگویند: «این مجازاتها خشن است»؟!
در غرب، چون جانیان به قدرت رسیدهاند، کلاً "اعدام" را ملغی کردهاند، و هیچ فرقی نمیکند که فرد جانی، یک نفر را کشته باشد، یا صد نفر را، یا یک کودک را، یا هزاران نفر را در یک جنایت جنگی! در حال فقط حبس میگردد!
اینها هیچگاه دربارهی «سنگینی و میزان تباهی جرم» سخن نمیگویند، بلکه فقط به سنگینی مجازات آن اعتراض دارند!
اما، مجازات فقط برای این نیست که مجرم مجازاتی بکشد، بلکه برای این است که "عامل بازدارنده از جرم" باشد؛ لذا شدت آن، از یک سو بیانگر شدت و عمق جرم و اثر تخریبی آن است و از سویی دیگر یک عامل بازدارنده بسیار جدی محسوب میگردد.
بازگشت:
بسیاری تا جایی که بتوانند اقدام به ظلم، تعدی، جنایت و چپاول میکنند، اما همین که مغلوب، اسیر یا دستگیر شدند، اظهار ندامت، و حتی اظهار گرایش و ایمان شدید به اسلام و یا اخلاقیات میکنند!
این رفتار اختصاصی به افراد ندارد، بلکه حکومتهای مستکبر، جبار، ظالم، جنایتکار و فاسد نیز همین شیوه را دنبال میکنند! چنان که شاهدیم ابتدا حمله میکنند، بیرحمانه کشتار میکنند، شهرها و زیرساختها را تخریب میکنند – کودکان را میکشند و به زنان تجاوز میکنند – سرمایههای را به غارت میبرند و ...؛ اما همین که اولین نشانههای شدت مقاومت، بیداری اذهان عمومی، و علائمی از ناتوانی خود و پیشروی طرف مقابل میبینند، پیشنهاد "آتش بس – مذاکره – معاهده و ..." میدهند و سازمانهای بین المللی نیز به حمایت از آنان، دم از صلح و دوستی و مذاکره و ... میزنند!
اشخاص نیز همینطور هستند؛ به نوکری بیگانگان مسلمانان را میکشند و هنگام شکست و اسیر شدن، "الله اکبر" گویان، اذهار توبه میکنند – یا پس از سرقت، تجاوز و قتل، اظهار ندامت میکنند و حتی با محکوم کردن خانواده، محیط، اوضاع اقتصادی و ...، مظلومنمایی نیز مینمایند!
"خداوند منّان، رحمان و غفار، در اسلام عزیز راه بازگشت را باز گذاشته است، اما راه فریب را بسته است، لذا میفرماید: اگر قبل از گیر افتادن، توبه کردند، مستثنا میشوند، خداوند بخشنده است: « إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَقْدِرُوا عَلَيْهِمْ »، یعنی: به غیر از کسانی که قبل غالب شدن شما بر آنان، توبه کنند.
مشارکت و همافزایی (سؤال به همراه نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
چرا در آیه ۳۳ سوره مائده گفته کسانی که به جنگ با پیامبر و اسلام میان رو، دست و پای اونها رو بر خلاف جهت قطع کنید؟
http://www.x-shobhe.com/shobhe/9151.html
- تعداد بازدید : 6330
- 6 فروردین 1397
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: قرآن سوره مائده