ولایت و امامت - درس 11 / امام باید خورشید (آفتاب) آسمان وجود باشد.
بسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
مقدمه:
«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَهِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّةِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ»
پیشتر نیز بیان شد که خداوند سبحان هر چه را به آن دعوت نموده، در فطرت انسان نهادینه نموده است تا امکان، نیاز و میل گرایش به آن ایجاد شود. مانند «پرستش»، لذا همگان پرستش دارند - یا «ولایت» که همگان تحت ولایتی قرار میگیرند - یا «امامت» که همگان امامی دارند - یا «دین» که همگان نوعی دین دارند، حتی کفار و ...، حال یا حق را مییابند و یا باطلی را جایگزین مینمایند.
اما، سخن پیش از این که در مورد مصادیق باشد، در مورد حقایق است؛ یک حقیقت که آشکار شود، میلیاردها میلیارد جعلی و دروغین آن، بدون نیاز به اثبات بطلانشان کنار میروند. وقتی معلوم شد که حاصل ضرب دو در سه، شش میشود، یعنی هیچ عددی دیگری نمیشود و نیازی نیست که بینهایتا عدد بررسی شود و ثابت شود که این پاسخ حاصلضرب مورد نظر نمیباشد.
«لا إله الّا الله»، یعنی به غیر از الله جل جلاله، إلهی قابل پرستش وجود ندارد و دیگر نیازی نیست که هر چیز دیگری بررسی شود که آیا إله هست یا نیست؟ وقتی روشن شود که «ولایت» از آنِ خداوندی است که خلق نموده، مالک است و ربوبیّت مینماید؛ دیگر نیازی نیست که بطلان ولایت دیگران، مورد بحث و بررسی و نقد قرار گیرد.
وقتی روشن شد که «ولایت - سرپرستی» جریان دارد و به ولایت حکام و پدر و مادر نیز میرسد، فقط کافیست که نگاه شود آیا در راستای ولایت الله جلّ جلاله هست یا خیر؟
«امامت و امام» نیز همینطور است؛ امری فطری است و همگان امام و امامانی دارند، شاید هر کسی در هر موضع یا کارش، امام [رهبر، پیشوا و الگویی] داشته باشد؛ اما سخن در این است که این کثرت، باید به یک وحدتی برسد، این زنجیره باید به حلقه اصلی و پیوند دهنده برسد؛ پس امامت به خاطر ولایت است و امام حق کسی است که خداوند سبحان او را به امامت بندگانش منصوب نماید.
حال از کجا بدانیم که امام حق کیست؟ یا کیانند؟ بدیهی است که راههای گوناگونی برای شناخت و اثبات وجود دارد؛ اما، در حال باید ابتدا ویژگیها را بشناسیم و سپس ببینیم که چه کسی از آنها برخوردار میباشد و امام حق کیست؟
خورشید آسمان وجود
حضرت امام رضا علیه السلام، در معرفی امام فرمودند:
«اَلْإِمَامُ کَالشَّمْسِ اَلطَّالِعَةِ اَلْمُجَلِّلَةِ بِنُورِهَا لِلْعَالَمِ وَ هِیَ فِی اَلْأُفُقِ بِحَیْثُ لاَ تَنَالُهَا اَلْأَیْدِی وَ اَلْأَبْصَارُ»
- امام مانند آفتاب تابنده (طلوع کننده) است که نورش برای عالم تجلی مینماید و بر افق قرار گیرد [چنان] که دست و دیدهای بدان نرسد.
این بیان، یک تعریف تشریفاتی و استعارهای نیست، بلکه یک حقیقت تکوینی میباشد که در عالم پایین و عالم ماده، خورشید و آفتاب، مصداق آن است. هر چه در عوالم بالاست، صورت زیرین دارد و هر چه در این عالَم پایین است، صورتهای حقیقی دارد.
چرخ با این اختران نغز و خوش زیباستی
صورتی در زیر دارد هرچه بر بالاستی
صورت زیرین اگر با نردبان معرفت
بر رود بالا همان با اصل خود یکتاستی (میر فندرسکی)
خورشید با آفتابش، نور میدهد و نور یعنی: «خودش روشن است و سبب روشنایی محیط میشود» در تعرف نور، چه در فلسفه و چه در فیزیک گفتهاند: «خودش پیداست و سبب پیدایش چیزهای دیگر میشود».
- «نور» یعنی: وجود. «اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ»، یعنی خودش هستی محض است و به آسمانها و زمین، هستی میدهد.
خورشید با آفتابش، حرارتی میدهد که لازمه حیات و زندگی تمامی جانداران و موجودات میباشد.
خورشید در این کهکشان، محوری است که تمامی سیارات، هر کدام در مدار خودشان، به دور آن میچرخند و ... .
امام خورشید عالَمِ هستی
در نگاه ظاهری، چنین به نظر میرسد که خالق متعال، موجوداتی را خلق نموده که میتوانیم آنها را به فرشتگان، انسانها، جنیّان، حیوانات، گیاهان و جامدات تقسیم نماییم و در این میان، برخی از انسانها را برگزیده و به مقاماتی منصوب نموده است، مانند پیامبران و امامان علیهم السلام.
اما، به طور قطع این خلقت، سلسله مراتبی دارد که سبب پیدایش نظم عالم میشود؛ مراتبی در تکوین (خلقت) دارد که هدایت تشریعی (دینی) نیز بر همان اساس میباشد.
امیرالمؤمنین علیه السلام، در مورد آغاز خلقت فرمودند: «أَنْشَأَ الْخَلْقَ إِنْشَاءً وَ ابْتَدَأَهُ ابْتِدَاءً - خلق را ایجاد نمود، ایجادی و آغاز نمود، آغازی» (نهج البلاغه، خ1)
بنابراین، باید خلق اولی وجود داشته باشد که خداوند واحِد و احد، بدون هیچ واسطهای به او هستی بخشیده است؛ لذا او «اول، اشرف و احبّ» مخلوقات است و طبق احادیث معتبر و تصدیق عقل، او انسان کامل و اشرف مخلوقات میباشد، یعنی نور وجود حضرت محمد مصطفی صلوات الله علیه و آله. چنان که خود فرمودند:
«أَوَّلُ مَا خَلَقَ اَللَّهُ نُورِي فَفَتَقَ مِنْهُ نُورَ عَلِيٍّ ثُمَّ خَلَقَ اَلْعَرْشَ وَ اَللَّوْحَ وَ اَلشَّمْسَ وَ ضَوْءَ اَلنَّهَارِ وَ نُورَ اَلْأَبْصَارِ وَ اَلْعَقْلَ وَ اَلْمَعْرِفَةَ اَلْخَبَرَ» (مجلسی، بحار الانوار، ج۵۴، ص۱۷۰)
- اول چیزی که خداوند خلق نمود، نور (وجودِ) من بود، سپس نور علی را از آن گشود، سپس عرش، لوح، خورشید، روشنایی روز و نور دیدهها و عقل و شناخت خبر را خلق نمود.
و البته احادیث معتبر دربارۀ آغاز خلقت و خلق اول و ...، بسیار است.
وسائط فیض الهی
بنابراین، نباید به عالَم هستی ساده نگریست و گمان نمود که خداوند متعال، بدون هیچ نظم حکیمانه و واسطهای، به مخلوقاتش فیض وجود میبخشد - بدون هیچ مأمور و مکلف به انجام وظایفی، ربوبیّت میکند - بدون واسطه رزق میدهد و ...، چرا که هیچ مخلوقی، ظرفیت دریافت بدون واسطه را ندارد. لذا وحی را با حضرت جبرئیل علیه السلام و سایر جنودش از فرشتگان وحی و الهام میفرستد - رزق را به واسطۀ حضرت میکائیل و جنودش و در پایینترین مرتبۀ وجودی، با وسائط و وسایل مادی میدهد و ... .
بنابراین، هر فیضی [چه در خلقت و چه در هدایت - تکوین و تشریع]، از سوی حق تعالی، ابتدا به خلق اول، انسان کامل و اشرف مخلوقات میرسد و از او به امام بعد از خودش و از ایشان به سایر امامان، از آنها به اولیاء الله ... و سپس به سایر اسباب، وسائط و وسایل تا برسد به هر مخلوقی، خواه انسان و خواه سایر موجودات.
به عنوان مثال: پس از تجلی اسم حیّ و حیاتبخشی، یا همان رحمت که به معنای وجود بخشی میباشد، علم الهی، ابتدا و بدون واسطه، به اشرف و احبّ مخلوقات، حضرت محمد مصطفی و به واسطه ایشان به امیرالمؤمنین و سایر امامان صلوات الله علیهم اجمعین میرسد و توسط ایشان در عالَم منتشر میگردد؛ چنان که فرمودند:
«أنَا مَدینَهُ العِلمِ وعَلِیٌّ بابُها، فَمَن أرادَ العِلمَ فَلیَأتِ البابَ» (الاحتجاج: ج ۱ ص ۱۹۶ - المستدرک علی الصحیحین: ج ۳ ص ۱۳۸ - و منابع دیگری از شیعه و سنّی)
- من شهر دانشم و علی، دروازه آن است. آن که دانش میخواهد، باید از [این] دروازه در آید.
بنابراین، امام فقط یک شخصیت فرهیخته، دانشمند، مؤمن، متقی و مجاهد نمیباشد، بلکه خورشید عالَم وجود اوست و هستی به نور او که همان انعکاس نور الله جلّ جلاله میباشد، پیدا و روشن میشود. چنان که امام رضا علیه السلام فرمودند: «اَلْإِمَامُ کَالشَّمْسِ اَلطَّالِعَةِ اَلْمُجَلِّلَةِ بِنُورِهَا لِلْعَالَمِ»
حال، چنین امامی را خداوند سبحان میتواند و باید خلق نموده، تعلیم و تربیت نماید و سپس تعیین، منصوب و معرفی نماید، یا با رأی اقلیت یا اکثریتی، کسی به این مراتب و مقامات میرسد؟!
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم؛
وَ الحَمدُ لله ربِّ العالَمین؛
والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
- تعداد بازدید : 217
- 24 مرداد 1402
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: اصول اعتقادات