بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
مقدمه:
«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَهِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّهِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ»
حمد و شکر خداوندی را که توفیق داد بحث بسیار مهم، کلیدی و حیاتی «ولایت و امامت» را در 21 ماه مبارک رمضان و سالروز شهادت مولای متقیان، امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام آغاز نماییم و تردیدی نداریم که فیض الهی، با شفاعت و عنایات امام زمان، ولیّ عصر، حضرت امام مهدی عجّ الله تعالی فرجه الشریف، میرسد. پس با توسل به ایشان آغاز مینماییم.
●- از آنجا که مبحث «امامت» در اسلام، پس از نبوت و به عنوان جانشینی پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله مطرح شده است، بسیاری گمان دارند که اساساً «امامت» یعنی «جانشینیِ رسول»! در حالی که چنین نیست، بلکه «ولایت و امامت»، خود یک مقام، منصب و مسئولیت مستقل از جانب حق تعالی میباشد.
مسئولیت نبوت، دریافت و ابلاغ وحی میباشد - کار نبی، دعوت همگان میباشد؛ اما مسئولیت امامت و کار امام، هدایت [رهبری] میباشد؛ خواه امامی خودش پیامبر نیز باشد و یا نباشد.
خداوند سبحان، در کلام وحی، به آخرین پیامبرش فرمود: «إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرٌ وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ - تو تنها بيم دهندهای، و برای هر گروهی هدايت كنندهای [امامی] هست» (الرّعد، 7)
قانون کلّی شناخت
در مباحث نخستینِ اصول اعتقادات به تفصیل بیان شد که شناخت قوانین خاصی دارد و از جمله آن که «تا کسی یا چیزی خودش را نشناساند، کسی نمیتواند او [آن] را بشناسد». ابتدا یک شاخه گُل، با ویژگیهای ظاهریاش جلوه میکند و خودش را میشناساند، سپس بیننده به همین مقدار و متناسب با ظرفیت و شعاع دید خود آن را میشناسد و اگر نزدیکتر [مقربتر] شد، اگر باغبان یا گیاه شناس شد، پردههای دیگری برای او کنار میرود و بیشتر و بیشتر میشناسد.
*- شناخت خداوند سبحان، معاد، نبوت، ولایت، امامت، قرآن کریم و ... نیز از این قاعده مستثنا نمیباشد. ابتدا خداوند متعال خودش را در دو کتاب خلقت و وحی میشناساند و سپس هر کسی که خواست او را بشناسد، این دو کتاب را مطالعه میکند.
پس، بر عهدۀ خداوند منّان است که خودش، پیامبرش و امامانش را بشناساند و بر عهدۀ ما این است که بشناسیم، تکذیب و انکار ننماییم و به آن شناسایی ایمان بیاوریم.
در دعای «اَللّهُمَّ عَرِّفْنى نَفْسَكَ - بار الها! خودت را به من بشناسان» که حضرت امام صادق علیه السلام تعلیم نمودند و متذکر شدند که «در دوران غیبت امامتان، بسیار این دعا را بخوانید»، به همین قانون کلّی شناخت اشاره شده است و در فراز آخر بیان شده:
«اَللّهُمَّ عَرِّفْنى حُجَّتَكَ، فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى حُجَّتَكَ، ضَلَلْتُ عَنْ دينى»
- بار إلها! تو خودت حجّتت را به من بشناسان، زیرا اگر حجّتت را به من نشناسانی، از دین خود گمراه میشوم.
*- نکتۀ ظریف این دعا این است که «اگر خدا را نشناسی، کافر هستی» - «اگر پیامبر را نشناسی، به دین وارد نمیشوی» اما اگر «حجّت (امام) را نشناسی، کلاً از دین خدا -اگر چه به آن وارد شده باشی- منحرف و خارج میشوی»!
*- بنابراین، ما باید «حجّت، ولیّ الله و امام» را آنگونه خودش توسط پیامبر و حججش معرفی نموده است بشناسیم و اگر شرح و توصیفاتی داریم، از آن چارچوب خارج نشود.
حجّت الله، ولیّ الله، امام
●- «حجّت الله» - «حجّت»، یعنی: «دلیل راه» و «دلیل» نیز با «عقل» شناخته و تصدیق میگردد.
«حجّت الله»، یعنی: «دلیل و چراغ روشنی که خداوند سبحان، با آن راه را به بندگانش نشان میدهد و توسط او در آن راه هدایت مینماید».
●- «ولیّ الله» - متأسفانه با اغراض سیاسی، «ولیّ» را «دوست» معنا کردهاند، در حالی که واژه دوست به عربی: «خلیل - صدیق» میباشد!
«ولیّ» کسی است که مسئولیت امور فرد یا افراد تحت پوشش خود را بر عهده میگیرد و «متولّیِ» امور آنان میگردد؛ مانند: «اولیای کودک - اولیای مدرسه - والیان شهر و ...» که متولّی و عهدهدار امور مجموعۀ تحت پوشش خود میباشند.
«اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ - خداوند، سرپرست كسانی است كه ايمان آوردهاند، آنها را از ظلمتها، به سوی نور بيرون میبرد» (البقره، 257)
خداوند سبحان، خالق و مالک و رازق همگان است و بازگشت همگان نیز به سوی اوست، اما فقط «ولایت - سرپرستی» مؤمنان را بر عهده میگیرد و آنها را هدایت میکند و از ظلمات به نور میرساند؛ چرا که فقط مؤمنان خواهان و طالب «ولایت - سرپرستی» او میباشند؛ اما کسانی که کافرند، سرپرستی «طاغوت» را برمی گزینند که یکی و دو تا هم نیستند، لذا برای آنان جمع بست فرمود: «أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ» که زیر مجموعه را از نور به ظلمات میبرند.
«ولیّ الله»، یعنی کسی که از سوی خداوند علیم، حکیم و ربّ، برای «ولایت - سرپرستی» بندگانش منصوب گردیده است تا آنها را از ظلمات به سوی نور ببرد؛ هر چند بسیاری ولایت او را برنتابند و طواغیت درون و برون را به سرپرستی برگزینند!
*- پس، «ولیّ الله» نیز «متولی» امور کسانی میگردد که ولایت او را گردن نهادهاند؛ چنان که در محشر کبری نیز آنان را شفاعت میکند و با خود به بهشت خدا میبرد.
●- «امام»، یعنی: «پیشوا - رهبر»؛ خواه «امام حق» باشد و یا «امام باطل».
همانگونه که پرستش، فطری است و هیچ کسی بدون پرستش إله و معبود وجود ندارد، اما برخی إلهها و معبودهای کاذب و جعلی را جایگزین نموده و آنها را بندگی میکنند - و همانگونه هیچ کسی «بدون ولایت» نیست، اما برخی ولایت شیطان و طاغوت را برمی گزینند، هیچ کسی هم بدون «امام - رهبر و پیشوا» نیست؛ منتهی برخی از امامان باطل پیروی میکنند!
●- پس، مباحثی که در این بخش ایفاد میگردد، دربارۀ شناخت اصل «ولایت و امامت الهی» میباشد که إن شاء الله فصل به فصل، در جلسات بعدی ایفاد میگردد.
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم؛
وَ الحَمدُ لله ربِّ العالَمین؛
والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
کلمات کلیدی:
اصول اعتقادات امامت