بسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
مقدمه:
«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَهِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّهِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ»
در جلسه پیشین شرح داده شد که «شناساندن»، مقدم بر «شناختن» میباشد؛ لذا تا کسی یا چیزی خودش را نشناساند، قابل شناختن نمیباشد.
در این قاعدۀ کلّی، هیچ فرقی ندارد که موضوع شناختن خداوند سبحان و اهل عصمت علیهم السلام و سایر حقایق عالم هستی باشد، یا شناختن یکدیگر و یا حتی شناختن جانداران و چیزهای دیگر؛ دیگران شما را در نهایت همانقدر میشناسند که شما خودتان را با ظاهر، گفتار و رفتار به آنها میشناسانید و البته باید توجه نماییم که هر کسی به حدّ ظرفیت وجودی و توجه خود میشناسد.
یک شاخه گُل را همگان به همان مقداری که خود را نشان میدهد میبینند، اما شناخت یک رهگذر با شناخت گیاه شناس، با شناخت شیمیدان و داروساز متفاوت است.
برای شناخت خداوند سبحان و حقایق عالم هستی، اسماء (نشانههای معرفتی) و آیات (نشانههای هدایت کنندۀ) الهی در زمین و آسمانها و در وجود خودمان به ما ارائه شده و در قرآن مجید نیز تبیین گردیده است، معلمانی چون اهل عصمت علیهم السلام نیز آنها را تعلیم دادهاند، اما هر کسی به حدّ توجه، فهم و بصیرت خود میشناسد و هر که به سبب تقوا، نزدیکتر (مقربتر) گردد، مَحرمتر میشود و بیشتر میشناسد و هر که دورتر شود، نامحرمتر میگردد و برای او حجابها وجود دارد.
تا نگردی آشْنا زین پرده رَمزی نشنوی
گوشِ نامحرم نباشد جایِ پیغامِ سروش (حافظ)
امام باید شناسانده شود تا او را بشناسیم
خداوند سبحان باید خودش را بشناساند، پیامبر و حجتهایش را بشناساند تا ما بتوانیم با توجه و دقت، آنها را بشناسیم و خداوند متعال این شناساندن عظیم را به وسیلۀ اسماء و آیاتش محقق نموده است که در رأس همه، پیامبرش صلوات الله علیه و آله میباشند. بنابراین، باید «امامت و امام شناسی» را ابتدا از ایشان بیاموزیم.
فرمایشات و آموزههای ایشان دربارۀ «ولایت، امامت و امام» بسیار است که در این مجال مختصر، فقط به چند فراز از خطبۀ غدیر خم اشاره میشود:
1- انتصاب ولیّ و امام از جانب حق تعالی
از یک سو میدانیم که مردم بدون ولیّ و امامی از جانب خداوند متعال رها نمیشوند و از سویی دیگر میدانیم که مردم نمیتوانند به رأی خود، برای خداوند متعال ولیّ و امام انتخاب کنند؛ پس او خودش باید امامان را منصوب گرداند و معرفی نماید:
«فَاعْلَمُوا مَعاشِرَ النّاسِ (ذالِکَ فیهِ وَافْهَموهُ وَاعْلَمُوا) أَنَّ الله قَدْ نَصَبَهُ لَکُمْ وَلِیّاً وَإِماماً فَرَضَ طاعَتَهُ عَلَی الْمُهاجِرینَ وَالْأَنْصارِ وَ عَلَی التّابِعینَ لَهُمْ بِإِحْسانٍ، وَ عَلَی الْبادی وَالْحاضِرِ، وَ عَلَی الْعَجَمِی وَالْعَرَبی، وَالْحُرِّ وَالْمَمْلوکِ وَالصَّغیرِ وَالْکَبیرِ، وَ عَلَی الْأَبْیَضِ وَالأَسْوَدِ، وَ عَلی کُلِّ مُوَحِّدٍ.»
- ای مردم! بدانید این آیه (ابلاغ امامت) دربارۀ او (امیرالمؤمنین علیه السلام) میباشد. ژرفی آن را فهم کنید و بدانید که خداوند او را برایتان صاحب اختیار و امام قرار داده، پیروی او را بر مهاجران و انصار و آنان که به نیکی از ایشان پیروی میکنند و بر صحرانشینان و شهروندان و بر عجم و عرب و آزاد و برده و بر کوچک و بزرگ و سفید و سیاه و بر هر یکتاپرست لازم شمرده است.
2- علم الهی امام
امام، بر همگان برتری دارد، چرا که خداوند علیم، پیامبرش را به علم خود تعلیم داده و ایشان نیز این علوم را به امام منتقل نموده است:
«مَعاشِرَالنّاسِ، علی (فَضِّلُوهُ). مامِنْ عِلْمٍ إِلاَّ وَقَدْ أَحْصاهُ الله فِی، وَ کُلُّ عِلْمٍ عُلِّمْتُ فَقَدْ أَحْصَیْتُهُ فی إِمامِ الْمُتَّقینَ، وَما مِنْ عِلْمٍ إِلاّ وَقَدْ عَلَّمْتُهُ عَلِیّاً، وَ هُوَ الْإِمامُ الْمُبینُ (الَّذی ذَکَرَهُ الله فی سُورَةِ یس: (وَ کُلَّ شَیءٍ أَحْصَیْناهُ فی إِمامٍ مُبینٍ) یس، 12»
- ای مردم! او را برتر بدانید. چرا که هیچ دانشی نیست مگر اینکه خداوند آن را در جان من نبشته و من نیز آن را در جان پیشوای پرهیزکاران، علی، ضبط کردهام. او (علی) پیشوای روشنگر است که خداوند او را در سورۀ یاسین یاد کرده که: «و دانش هر چیز را در امام روشنگر برشمردهایم...»
3- امام منصوب از طرف خدا
آنان که گمان نمودند با قدرت و یا حتی رأی اکثریت و یا هر حیلۀ دیگری، اجازه دارند و میتوانند «امام» تعیین و منصوب کنند، از یک سو جاهلند و از سویی دیگر بسیار متکبر و دنیاطلب و از سویی دیگر نفوذی!
«امامت»، پیشوایی امّت است و «امام» رهبر و پیشواست؛ لذا فقط انسان کامل میتواند برای دیگران امام باشد و چنین کسی را فقط خداوند متعال میشناسد و اوست که وی را منصوب مینماید:
«مَعاشِرَالنّاسِ، فَضِّلُوهُ فَقَدْ فَضَّلَهُ الله، وَاقْبَلُوهُ فَقَدْ نَصَبَهُ الله. مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّهُ إِمامٌ مِنَ الله، وَلَنْ یَتُوبَ الله عَلی أَحَدٍ أَنْکَرَ وِلایَتَهُ وَلَنْ یَغْفِرَ لَهُ، حَتْماً عَلَی الله أَنْ یَفْعَلَ ذالِکَ بِمَنْ خالَفَ أَمْرَهُ وَأَنْ یُعَذِّبَهُ عَذاباً نُکْراً أَبَدَا الْآبادِ وَ دَهْرَ الدُّهورِ. فَاحْذَرُوا أَنْ تُخالِفوهُ. فَتَصْلُوا ناراً وَقودُهَا النَّاسُ وَالْحِجارَةُ أُعِدَّتْ لِلْکافِرینَ»
- ای مردم! او رابرتر دانید، که خداوند او را برتر قرار داده؛ و پیشوایی او را بپذیرید، که خداوند او را منصوب نموده است. ای مردم! او از سوی خدا امام است و هرگز خداوند توبه منکر او را نپذیرد و او را نیامرزد. این است روش قطعی خداوند درباره ناسازگار (با) علی و هرآینه او را به عذاب دردناک پایدار کیفر کند. از مخالفت او بهراسید و گرنه در آتشی درخواهید شد که آتش گیری آن مردمانند؛ و سنگ، که برای حق ستیزان آماده شده است.
4- امام افضل انسانهاست
مردم نسبت به یک دیگر برتریها (فضیلتهایی) دارند و بدیهی است که یکی باید افضل بر همگان باشد و البته که خداوند منّان فضیلت میبخشد و اوست که «افضل» را میشناد و او را به امامت منصوب مینماید. و در میان امامان نیز یکی باید افضل از دیگران باشد که او امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام است:
«مَعاشِرَالنّاسِ، فَضِّلُوا عَلِیّاً فَإِنَّهُ أَفْضَلُ النَّاسِ بَعْدی مِنْ ذَکَرٍ و أُنْثی ما أَنْزَلَ الله الرِّزْقَ وَبَقِی الْخَلْقُ.»
- ای مردم! علی را برتر بدانید؛ که او برترین مردمان از مرد و زن پس از من است؛ تا آن هنگام که آفریدگان پایدارند و روزی شان فرود آید.
●- بنابراین، اگر امر «ولایت، امامت و امام» را اینگونه که شناساندهاند بشناسیم، میتوانیم به خود بگوییم: «امامت و امام را در حدّ ظرفیت و فهم خودم از این مفاهیم بلند، شناختهام» و البته پس از معرفت، محبّت و مودّت لازم است تا سبب پیرویِ خالصانه، نجات و سعادت دنیوی و اخروی گردد.
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم؛
وَ الحَمدُ لله ربِّ العالَمین؛
والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
کلمات کلیدی:
اصول اعتقادات امامت