پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): بیشترِ مشکلات، از همین "به نظر من" نشأت میگیرد! البته نظر دادن بد نیست و ایرادی ندارد، منتهی نظر دهنده باید ببیند که آیا در آن رشته، صاحبنظر هست یا خیر؟
بدیهی است که هر کسی میتواند راجع به "آی تی"، یا فلسفه ارسطو، یا پست مدرن، یا اسلام و قرآن، یا مسائل روز و ...، نظر بدهد؛ اما ابتدا باید به میزان اشراف علمی خود توجه نماید. به عنوان مثال: اگر راجع به آیات قرآن کریم نظر میدهد، حتماً باید به زبان و ادبیات قرآن کریم و سپس به تفسیر، علم داشته باشد؛ و البته همین مقدار نیز کافی نیست، بلکه باید آیات را با تفکر، تعقل، تأمل، بصیرت و البته محققانه مطالعه نماید.
شما در پرسش خود، به هجده آیه استناد نمودهاید که البته شرح کامل تمام آنها، دست کم هجده صفحه میشود، لذا فقط به دو سه آیه، آن نیز به صورت اجمالی اشاره میگردد، تا نحوهی دقت در کلمات، مضمون و ظرائف بیشتر روشن گردد و مابقی را با این دقت بررسی نمایید:
1- ابراهیم علیه السلام – 4
«وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِيُبَيِّنَ لَهُمْ فَيُضِلُّ اللَّهُ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي مَنْ يَشَاءُ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ»
ترجمه: و ما هيچ پيامبرى را جز به زبان قومش نفرستاديم تا [بتواند به وسيله آن زبان، پيام وحى را به روشنى] براى آنان بيان كند پس خدا هر كس را بخواهد [به كيفر لجاجت و عنادش] گمراه مىكند، و هر كس را بخواهد، هدايت مىنمايد، و او تواناى شكست ناپذير و حكيم است.
●- در این آیه، بحث از زبانی است که یک رسول، با آن صحبت میکند، نه بحث از انحصار یک دین، برای یک قوم مشخص.
بدیهی است که اولین مخاطبان هر رسولی، قوم خودش هستند و بعدها ممکن است که دین و شریعت او، در میان اقوام دیگر نیز گسترش یابد.
به عنوان مثال: اولین مخاطبان حضرت موسی و برادرش هارون علیهماالسلام، فرعون بود که بر مصر حکومت مینمود، چنان که اولین مأموریت ایشان پس بعثت، همین بود: «اذْهَبَا إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى – شما دو نفر، بروید به سوی فرعون، که همانا او طغیان کرده است / طه، 43» - اما قوم ایشان بنیاسرائیل و کنعانیان بوده است، و حضرت مسیح علیه السلام نیز در فلسطین به دنیا آمده و مبعوث شدند و زبان ایشان نیز همان عبری بود و دشمنان ایشان نیز همان قوم یهود بودند؛ اما امروز دین ایشان جهانی شده است. لذا هیچ تردیدی نیست که هر رسولی به زبان خودش و قومش سخن میگوید. نه این که یک رسولی در فلسطین بیاید، آلمانی حرف بزند، و یا در حجاز بیاید، انگلیسی یا ایتالیایی یا ترکی حرف بزند.
2- یونس علیه السلام، 47
«وَلِكُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ فَإِذَا جَاءَ رَسُولُهُمْ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ»
ترجمه: براى هر امّتى، رسولى است؛ هنگامى كه رسولشان به سوى آنان بيايد، به عدالت در ميان آنها داورى مى شود؛ و ستمى به آنها نخواهد شد!
این آیه نیز به یک اصل کلّی دربارهی تمامی رسولان اشاره دارد. در دنیا وقتی پیامبری به سوی قومی میآید، خداوند متعال مخاطبان را به دعوت او میآزماید که کدام ایمان میآورند و کدام کفر میورزند؟! و در آخرت نیز هر پیامبری را به عنوان شاهد امتش میآورند و او میزان است و به کسی هم ظلم نمیشود. پس منعی ندارد که امت خاتم الانبیاء صلوات الله علیه و آله، تمامی مردم عصر او و عصر دین او باشند.
3- النّحل، 36
«وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ فَمِنْهُمْ مَنْ هَدَى اللَّهُ وَمِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلَالَةُ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ»
ترجمه: و همانا در ميان هر امتى پيامبرى برانگيختيم كه [دعوت کند و بگويد:] خدا را بپرستيد و از [پرستش] طاغوت بپرهيزيد پس، از آنان كسانى بودند كه خدا هدايتشان كرد، و از آنان كسانى بودند كه گمراهى برايشان مقرر شد؛ بنابراين در زمين گردش كنيد و بنگريد كه سرانجام تكذيب كنندگان چگونه بود.
معنای "امّت"، با "ملت یا قوم خاص" متفاوت است. "امت" در یک معنا به کسانی گفته میشود که پیرو امام و رهبری هستند و در معنایی دیگر، به کسانی گفته میشود که در یک محدودهی مکانی و زمانی، مخاطب او هستند و باید از او پیروی کنند، حال خواه این کار را بکنند و یا نکنند؛ و قرقی ندارد که محدودهی جغرافیایی، یک کشور باشد و یا کل جهان، و محدودهی زمانی، تا رسول بعدی باشد و یا برای همیشه.
تصریح به «كُلِّ أُمَّةٍ»، خود مبین است که مقصود یک قوم، ملت و حتی امّت خاص نیست، بلکه میفرماید: برای تمامی امتها، رسولی آمده است و اساس دعوت تمامی رسولان نیز یک امر بوده است، بندگی خداوند و اجتناب از طاغوت. لذا در هیچ کجای آیه، ذکری از این که کدام رسولی برای کدام قومی آمده است، نشده است.
3- طه، 113
«وَكَذَلِكَ أَنْزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا وَصَرَّفْنَا فِيهِ مِنَ الْوَعِيدِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ أَوْ يُحْدِثُ لَهُمْ ذِكْرًا»
ترجمه: و اين گونه آن را قرآنى عربى [فصيح و گويا] نازل كرديم، و انواع وعيدها (و انذارها) را در آن بازگو نموديم، شايد تقوا پيشه كنند؛ يا براى آنان تذكّرى پديد آورد!
در این آیه نیز بحث از "زبان قرآن مجید" است، نه مخاطبان آن! بالاخره هر کلامی و هر نوشتاری، زبانی دارد و البته که وحی به هر پیامبری، به زبان خودش نازل میگردد، حال خواه عبری باشد، یا عربی یا فارسی ...؛ و زبان کلام یا کتاب [به ویژه در مباحث عقلی و علمی]، دلیلی نیست که مخاطب، فقط قومی که به آن زبان صحبت میکنند باشند! آیا نظریات افلاطون، و یا فلسفه و اخلاق ارسطو، یا علوم سقراط و ... فقط برای یونیان و علوم گوناگون ابن سینا، فقط برای عربزبانان یا ایرانیان بوده است؟! آیا اشعار حافظ، سعدی و مولوی، که همه زبان فارسی است، ملیت دارد؟!
آیاتی دیگر:
اگر کسی قرآن مجید را قبول دارد و با استناد به آیات آن میخواهد بداند که آیا اسلام و قرآن کریم، برای یک قوم نازل شده و یا برای تمامی اقوام در تمامی زمانها، باید آیاتی را که موضوع آن مخاطبان این دین و کتاب هستند را مطالعه نماید، نه این که با استناد به آیهای در مورد زبان پیامبر و یا زبان وحی، بگوید: پس این دین و کتاب، مخصوص فلان قوم بوده است!
مخاطبان: خداوند متعال، گاه در یک آیه، یک قوم خاصی را مخاطب قرار داده است، مانند: «قُلْ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ هَادُوا – بگو: این یهودیان / الجمعة، 6» - گاه تمامی پیروان ادیان الهی را مخاطب قرار داده است: «قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ – بگو: ای اهل کتاب / آل عمران، 64» - هر کجا که فرمود: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا – ای کسانی که ایمان آوردهاید / المائدة، 57»، مقصودش کسانی است که به حضرت محمد مصطفی صلوات الله علیه و آله و قرآن مجید ایمان آوردهاند – و در بسیاری از آیات، تمامی انسانها را مخاطب قرار داده است، مانند: «يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ – ای انسان(ها) / الإنشقاق، 6» و یا «يَا أَيُّهَا النَّاسُ – ای مردم / لقمان، 33» - حتی گاه کفار را مخاطب قرار داده است «قُلْ يَا أَيُّهَا الْكَافِرُونَ – بگو: ای کسانی که کافر هستید / الکافرون، 1» و گاه بدون اشاره به هیچ ملیت و قومیتی، دربارهی سرنوشت نهایی تمامی اهل شرک و نفاق و نیز تمامی کسانی که به خداوند متعال بدگمان هستند سخن فرموده است:
«وَيُعَذِّبَ الْمُنَافِقِينَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْمُشْرِكِينَ وَالْمُشْرِكَاتِ الظَّانِّينَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوْءِ عَلَيْهِمْ دَائِرَةُ السَّوْءِ وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَلَعَنَهُمْ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَهَنَّمَ وَسَاءَتْ مَصِيرًا» (الفتح، 6)
ترجمه: و مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرك را كه به خدا گمان بد مى برند عذاب كند؛ پيشامد بد زمانه فقط بر خودشان باد خدا بر آنان خشم گرفته، و لعنتشان كرده است و دوزخ را براى آنان آماده نموده و چه بد بازگشت گاهى است.
پس با این گسترهی مخاطبان، چگونه میشود مدعی شد که ایشان برای یک قوم خاص مبعوث شدهاند؟!
گسترهی رسالت پیامبر اسلام، صلوات الله علیه و آله:
«وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ» (الأنبیاء، 107)
ترجمه: و تو را جز رحمتى براى جهانيان نفرستاديم.
«وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا كَافَّةً لِلنَّاسِ بَشِيرًا وَنَذِيرًا وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ» (سبأ،28)
ترجمه: و ما تو را جز [به سِمَتِ ] بشارتگر و هشداردهنده براى تمام مردم، نفرستاديم؛ ليكن بيشتر مردم نمىدانند.
«مَا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ رِجَالِكُمْ وَلَكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا» (الأحزاب، 40)
ترجمه: محمد پدر هيچ يك از مردان شما نيست، ولى فرستاده خدا و خاتم (ختم کننده = آخرین) پيامبران است و خدا همواره بر هر چيزى داناست.
●- قید "رسول الله" و قید "خاتم النّبیّین"، جداگانه آورده شده تا تأکید شود که این رسول، آخرین انبیاست و پس از او دیگر وحی بر کسی نازل نمیگردد، پس پیامبر همگان است.
گسترهی مخاطبان قرآن مجید:
زبان قرآن کریم، عربی فصیح است و بدیهی است که وحی و کتاب، به چندین زبان نازل نمیگردد، اما معنایش این نیست که فقط برای قومی نازل شده است که به آن زبان سخن میگویند:
«تَبَارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعَالَمِينَ نَذِيرًا» (الفرقان، 1)
ترجمه: هميشه سودمند [خیر پایدار = با بركت است] آنكه فرقان را [كه قرآن جدا كنندهی حق از باطل است] به تدريج بر بندهاش نازل كرد، تا براى جهانيان بيم دهنده باشد.
«وَمَا هُوَ بِقَوْلِ شَيْطَانٍ رَجِيمٍ * فَأَيْنَ تَذْهَبُونَ * إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعَالَمِينَ * لِمَنْ شَاءَ مِنْكُمْ أَنْ يَسْتَقِيمَ» (التکویر، 25 تا 28)
ترجمه: و اين [قرآن] سخن شيطان رانده شده نيست * پس [با انكار قرآن و روى گرداندن از آن] كجا مىرويد؟! * اين [قرآن] جز يادآورى براى جهانيان نيست * براى هركس از شما كه بخواهد [بر راه راست] پايدارى نماید.
●●●- بنابراین، اگر برای تعیین گسترهی زمانی و مکانی اسلام، به آیات قرآن کریم استناد میگردد، باید به آیات مربوطه استناد گردد؛ نه این که با استناد به آیات در مورد زبان پیامبر یا کتاب، نسبت به گسترهی دین نظریه داد و بر اساس آن نظریه، حکم قطعی صادر نمود.
مشارکت و هم افزایی - پرسش و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی
پرسش:
با مطالعه قرآن کریم و بررسی یکسری آیات به این نتیجه رسیدم که قرآن برای یک قوم خاصی نازل شده است [با ذکر هجده آیه]؛ نظرتان برایم مهم است؟
پاسخ (نشانی لینک):
http://www.x-shobhe.com/shobhe/10166.html
پیوستن و پیگیری در پیامرسانها:
کلمات کلیدی:
قرآن ذکر سوره یونس سوره ابراهیم سوره نحل