پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): اگر سؤال در مورد صحت یا سقم احادیث مربوطه دارید، پس چرا در آخر سؤال، بدون شنیدن هیچ پاسخی، قضاوت کرده و نتیجهگیری قطعی نمودهاید و حتی به حکم عقل سلیم، نفی و تکذیب نمودهاید؟! مگر هر چه را که «منِ نوعی» ندانستم، نفهیمدم یا نپسندیدم، مغایر با "عقل سلیم" میباشد؟!
تبلیغ و بازار گرمی:
خداوند متعال که خالق، مالک، ربّ و حق روشن است و نیازی هم به کسی ندارد، با توجه به نیاز انسان برای فهم، درک، انتخاب و هدایت به سوی رشد، خود را معرفی و تبلیغ مینماید؛ تمامی رسولان برای تبلیغ آمدهاند و اساسا مأموریت و مسئولیت دیگری جز تبلیغ ندارند، چنان که فرمود: « مَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا تَكْتُمُونَ - بر پيامبر [خدا وظيفهاى] جز ابلاغ [رسالت] نيست و خداوند آنچه را آشكار و آنچه را پوشيده مىداريد مىداند / المائده، 99».
●- تمامی وعدههای مادی و معنوی خداوند سبحان، ضمن افزودن معرفت (شناخت)، تبلیغ و بازار گرمی است.
●- تمامی وسوسهها و وعدههای ابلیس لعین و شیاطین جنّ و انس نیز تبلیغ و بازار گرمی میباشد
●- منتهی یک حق است و محقق میگردد و دیگری باطل است و فریب میدهد و هرگز محقق نمیگردد.
دنیا دارِ تجارت است:
دنیا دارِ تجارت (داد و ستد) است و رونق بازارش به "تبلیغ و بازار گرمی" میباشد.
خداوند منّآن، سرمایههایی را به رایگان در اختیار همگان قرار داده است، اما پس از آن چیزی را مجانی نمیدهد؛ چنان که اولاً همه چیز و حتی همان سرمایهی اولیه نیز امانت میباشد؛ و ثانیاً برای به دست آوردن هر چیزی باید هزینهای پرداخت نمود. «نابرده رنج، گنج میسر نمیشود». اگر عمر صرف تحصیل نمایید، با سواد و معلومات میگردید و اگر کار کنید، رشد مینمایید و ... .
حتی اگر کسی دو رکعت نماز قربة الی الله اقامه کند، پنج دقیقه از عمر خود و فراغت از امور دیگرش را هزینه کرده است تا آن سود (قرب) را به دست آورد.
بنابراین، حتی ایمان، اعتقاد، عبادت و عمل صالح نیز نوعی تجارت (داد و ستد) است، چنان که بهشت و جهنم نیز نتیجهی داد و ستدهاست؛ پس برایش تبلیغ و بازار گرمی میشود.
« يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى تِجَارَةٍ تُنْجِيكُمْ مِنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ * تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنْفُسِكُمْ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ » (الصف، 10 و 11)
ترجمه: ای کسانی که ایمان آوردهاید! آیا شما را به تجارتی راهنمائی کنم که شما را از عذاب دردناک رهایی میبخشد؟! به خدا و رسولش ایمان بیاورید و با اموال و جانهایتان در راه خدا جهاد کنید؛ این برای شما (از هر چیز) بهتر است اگر بدانید!
حدیث و اغراق:
حدیث اگر حدیثی محکم و معتبر باشد، حدیث است، پس بری از غلو و اغراق میباشد، بلکه سراسر علم و حکمت است.
حدیث را همان کسی گفته است که قرآن کریم را نیز همو به ما ابلاغ نموده است. پس "عقل سلیم"، چگونه در صحت و حقانیت آن تشکیک میکند؟! مگر وحی به خودش نازل شده و حدیث را دیگری به او گفته است؟! ناقل هر دو یکیست.
●- بنابراین، اگر به حدیثی محکم، مستند و معتبری رسیدیم و معنا و عمق آن را درک نکردیم، مشکل از اطلاعات، معلومات و میزان فهم و درک ماست؛ لذا نباید علم اندک خود را ملاک بگیریم و بگوییم هر چه با آن هم اندازه نبود، لابد مغایر با حکم عقل سلیم میباشد!
●- مگر خداوند متعال در بیان وحی، اطاعت از خدا، رسول و اولی الامر را مترادف یک دیگر بیان ننمود؟! حالا اگر کسی بگوید: «مگر میشود اطاعت از یک شخص، مترادف با اطاعت خداوند سبحان باشد و عقل سلیم این را نمیپذیرد!» باید به او گفت: مگر خداوند سبحان، امر خود را به غیر از این طریق ابلاغ نموده که تو بتوانی اطاعتش کنی؟!
●- آیا مضامین حدیث غدیر خم، که شیعه و سنّی نقل کردهاند، اغراق است؟! مگر نفرمود: صراط المستقیم، من و علی و اولاد او هستیم - آیه رضایتی در قرآن نیست مگر این که دربارهی امیرالمؤمنین است - و آیهی ستایشی نازل نگشته مگر دربارهی او. و خداوند در سورهی «هَل أتی عَلیَ الإنسان» گواهی بر بهشت [رفتن] نداده مگر برای او و ... .
مگر "ولایت الله"، در ولایت رسول الله و ولایت اولی الامر (امامان علیهم السلام)، تجلی و تسری نیافته است؟! آیا اینها غلو و اغراق است؟!
حج و زیارت:
اگر مقصود از حج و زیارت، دیدن ضریح و چهاردیواری کعبه و گشتن به دور آنها باشد، هر دو بیارزش هستند، چنان که اگر هدف و مقصود از نماز، خم و راست شدن در یک جهت و گفتن چند لفظ باشد – یا مقصود از روزه، رژیم غذایی منضبط باشد – یا مقصود از تلاوت قرآن کریم، فقط خروج اصوات و الحان گوناگون باشد، هیچ ارزشی ندارند.
اما اگر مقصود "عبادت خدای سبحان" باشد، اولاً همانگونه خواهد بود که خودش فرموده، و ثانیاً ارزش دو ساعت "تفکر" را بیش از هفتاد سال عبادت قلمداد نموده، و ثالثاً هر کاری برای خدا (ولو آوردن یک جرعه آب یا چای برای دوست یا میهمان و یا تشنه باشد) را عبادت برشمرده است و زیادتی ارزش هر عبادت را نیز به میزان "اخلاص" بیان نموده است.
●- آیا این مفاهیم و معارف ژرف، یعنی بگویند: «پس ما چرا نماز بخوانیم و حج برویم، یک لیوان آب یا چای میدهیم»؟!
ارزش حج:
چرا فرمود: « مَنْ ماتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ ماتَ مَيْتَةً جاهِلِيَّةً – کسی که بمیرد و امام زمانش را نشناخته باشد، به مرگ جاهلیت مرده است؟!» برای آن که معرفت، دینداری، ایمان، عبادت و اطاعت، مستلزم ولایت شناسی و امام شناسی، قبول و پیروی از آنان میباشد.
هیچ کسی در این عالم، بدون دین، بدون شریعت، بدون ولایت و بدون امامی که از آن پیروی نماید وجود ندارد؛ پس کسی که ولایت حق را نپذیرد، حتماً ولایت باطل و طواغیت را میپذیرد – و کسی که امام حق را نشناخته باشد، حتماً از امامان باطل پیروی میکند. اگر چه روزی صد رکعت نماز بخواند و سالی بکبار تمتع و ده بار عمره برود و یا صد بار به زیارت حرمها برود، در و دیوار ببیند و برگردد.
●- پس ارزش حج نیز با همان ارزش معرفت، ایمان و اخلاص در عبادت سنجیده میگردد که در گرو معرفت، مودت و اطاعت از آنان میباشد، لذا امام رضا علیه السلام فرمودند:
« ... بِالْإِمَامِ تَمَامُ الصَّلَاةِ وَ الزَّكَاةِ وَ الصِّيَامِ وَ الْحَجِّ وَ الْجِهَادِ وَ تَوْفِيرُ الْفَيْءِ وَ الصَّدَقَاتِ وَ إِمْضَاءُ الْحُدُودِ وَ الْأَحْكَامِ وَ مَنْعُ الثُّغُورِ وَ الْأَطْرَافِ الْإِمَامُ يُحِلُّ حَلَالَ اللَّهِ وَ يُحَرِّمُ حَرَامَ اللَّهِ وَ يُقِيمُ حُدُودَ اللَّهِ وَ يَذُبُّ عَنْ دِينِ اللَّهِ وَ يَدْعُو إِلَى سَبِيلِ رَبِّهِ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ الْحُجَّةِ الْبَالِغَةِ ...» (الكافي (ط - الإسلامية)، ج1، ص: 200)
ترجمه: كامل شدن نماز و زكات و روزه و حج و جهاد و بسيار شدن غنيمت و صدقات و اجرای حدود و احكام و نگهدارى مرزها و اطراف بوسيله امامست، امامست كه حلال خدا را حلال و حرام او را حرام كند و حدود خدا را بپا دارد و از دين خدا دفاع كند و با حكمت و اندوز و حجت رسا مردم را بطريق پروردگارش دعوت نمايد ... .
نکته:
در قرآن کریم تصریح شده که « ارزش جهاد در راه خدا، بالاتر از سقایت حجاج به هنگام حج میباشد» و یا در احادیث معتبر بیان شده که زیارت برادر دینی، به مثابهی "زیارت الله" است – یا گناه ریختن آبروی مؤمن، سنگینتر از گناه تخریب کعبه و به آتش کشیدن آن است و ... . آیا اینها غلو است و یا میشود گفت: پس حج نرویم و ...؟!
●- میدانیم که حج فقط بر مستطیع واجب است، اما معرفت، ایمان، ولایت، مودت، عبادت، ذکر، توصیه به حق و به صبر، تعاون در نیکی و از همه مهمتر، مطالعه، تفکر و عمل صالح، بر همگان واجب است؛ و همینطور است وجوب ولایتشناسی، امامت و امامشناسی و نیز مودت و اطاعت و پیروی از آنها. حال آیا کسی میتواند بگوید: پس نماز نخوانیم و به جایش فکر کنیم، یا به جای روزه و زکات و حج، کتاب بخوانیم و ...؟!
خیر، بلکه آن تفکر، مطالعه، حصول شناخت بیشتر، ذکر، ولایت شناسی، امام شناسی و ...، به این عبادات روح بخشیده و کالبد مردهی عبادات را زنده میکنند و به آن جهت و اثر مثبت میدهند. وگرنه خوارج، کوفیان، وهابیها، سلفیها، داعشیها و ... نیز همین قرآن، نماز، روزه و حج را دارند.
مشارکت و همافزایی (سؤال و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
آیا احادیثی که درباره ثواب زیارت امامان میباشد (مثل برابری زیارت با 1000 حج)، مبالغه و برای بازار گرمی و بیشتر ترغیب نمودن مردم نیست؟
http://www.x-shobhe.com/shobhe/8499.html
کلمات کلیدی:
قرآن ولایت (امام علی) زیارت حج