پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس - شبهه):
زبان و برتری آن یک مقوله است و بندگی (عبادت) مقولۀ دیگری میباشد، لذا نباید گمان نمود که وجوب اقامه نماز به زبانی که امر شده، فقط به خاطر برتری زبانی نسبت به زبانهای دیگر میباشد!
اگر چه به گفتۀ زبانشناس، عربی کاملترین زبان میباشد، اما مسأله در درجۀ نخست، برتری زبان عربی نیست که حسّ ملی ما را برانگیزد؛ بلکه مسأله زبان وحی و کلام الله میباشد که بسیار کاملتر و جامعتر از تمامی گویشها و حتی عربی میباشد - اگر چه وحی به همین زبان رایج نازل شده است - و البته که وحی به زبان پیامبرش نازل میشود؛ مانند عبری برای حضرات موسی و عیسی علیها السلام؛ اما زبان وحی، از عربی فصیح نیز کاملتر است؛ چرا که هر کلمه، با توجه به معنای اصلی، عمق و ابعاد آن، در انتقال پیام و تفهیم مقصود به کار رفته است.
1- عبادت پروردگار عالم، همانگونه است که خودش میفرماید، و قرار دادن هر جایگزینی برای آن، بندگی خود میباشد. پس اگر فرمود: «در این اوقات چنین نماز بخوانید» - «در این اوقات چنین روزه بگیرید» - «در این اوقات چنین حجّ به جا آورید» - «زکاتهای متفاوت را چنین محاسبه کنید و پرداخت نمایید» و ...؛ باید بگوییم چشم و اطاعت و بندگی کنیم.
در اقوال آمده که ابلیس لعین به خداوند متعال گفت: «به آدم سجده نمیکنم؛ مرا از این دستور معاف دار؛ اما تو را چنان سجدهای کنم که هیچ یک از بندگانت نکرده باشند!» و خداوند فرمود: «بندگی من آن گونه است که من امر میکنم، نه آن گونه که تو دلت میخواهد!»
2- بسیار مهم و مؤثر است که به ویژه هنگام اقامۀ نماز، زبان ما نیز کلام الله را بگوید؛ و بسیار فرق است که کلمات وحی از دل و با زبان ما بیان شود، نه جملات بافتۀ خودمان! خداوند متعال بندگانش را با بیان و تکرار کلام وحی، ارتقا و درجه میبخشد و البته که اثر جملات به زبانهای گوناگون، با اثر کلام وحی، قابل مقایسه نمیباشد.
3- اگر قرار باشد هر کسی نماز را آنگونه که خودش دلش میخواهد و به زبان خودش اقامه کند - خمس و زکات را خودش هر گونه که دوست داشت محاسبه و پرداخت کند - روزه را در هر وقت سال که خودش خواست بگیرد و ...؛ نه تنها هیچ وحدتی بین مسلمانان باقی نمیماند، بلکه اساساً از دین و شریعت چیزی باقی نمیماند و هر کسی برای خودش شریعت و احکامی وضع و جعل میکند و به آن عمل مینماید.
4- نه تنها عربی، بلکه برگردان (ترجمۀ) هیچ زبانی به زبان دیگر، عین متن نمیباشد و حتماً نقص و حتی تغایر پیدا میکند؛ لذا دانشمندان برای فراگیری علوم متفاوت، ابتدا زبان اصلی دانشمندان آن علم را فرا میگرفتند و میگیرند، چنان که برای فهم مباحث افلاطون و ارسطو و ...، زبان یویانی را یاد میگرفتند و میگیرند - گوته، دانشمند و شاعر شهیر آلمانی، به ایران سفر کرد تا با فراگیری فارسی و آشنایی با فرهنگ ایران زمین، غزلیات حافظ را بهتر بفهمد - دانشمندان فلسفۀ غرب، آلمانی و فرانسوی یاد میگیرند و ...، تا بتوانند متون اصلی را بهتر درک نمایند.
5 - حال اگر این برگردان (ترجمه)، نه تنها از زبان عربی که به لحاظ قواعد و کثرت واژه بسیار غنیتر است، بلکه از زبان وحی باشد؛ این کاستیها و حتی خطاها بیشتر میشود. چنان که کلماتی چون: «عشق، محبّت، مودّت و علاقه»، همه را به «دوست داشتن» معنا میکنیم، چون کلمات جایگزین نداریم، وگرنه هر کدام معنای متفاوتی دارند -ویا- واژگانی چون: «خَلَقَ، فَطرَ، بدأً، إنشاء و ...»، همه را به «آفریدن» معنا مینماییم، در حالی که هر کدام معنای متفاوتی دارند.
6 - هنوز حتی آیۀ «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ»، به هیچ زبانی درست و کامل برگردان (ترجمه) نشده و نمیتوان ترجمه نمود؛ چرا که کلمات جایگزین وجود ندارد.
در برگردان (ترجمۀ) فارسی تمامی قرآنها میخوانید: «به نام خداوند بخشایندۀ مهربان» که انصافاً بسیار ناقص است؛ و این به خاطر ندانستن معنا نیست، بلکه به خاطر نداشتن کلمات جایگزین میباشد.
حال همین «به نام خداوند بخشایندۀ مهربان» را به عربی بر گردانید و ببینید جمله چه میشود؟! «نام» واژۀ جایگزین کاملی برای «اسم» نمیباشد، چرا که «اسم» به فارسی، یعنی «نشانه» - معادل واژۀ «خداوند» به عربی، «صاحب - مالک» میباشد - معادل «بخشاینده» واژۀ «وهاب، یا جواد» میباشد؛ و معادل واژۀ «مهربان» نیز «رئوف» است، نه «رحیم»! پس میشود: «بسم الصّاحب الجواد الرّئوف»!
البته میتوان دهها جلد کتاب قطور علمی، دربارۀ معنا، مفهوم و تفسیر «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ» نوشت، اما آن دیگر برگردان (ترجمه) نیست، بلکه شرح و تفصیل و تفسیر میباشد.
●- حتی برگردان (ترجمۀ) کلمه «الصلاة» به «نماز»، کامل نیست؛ چرا که نماز به هرگونه نیایشی گفته میشود، و حتی نیایش مقابل بُتان را نماز میگفتند؛ اما «صلاة» از ریشۀ "صلّ"، معنای "وصل شدن" را دارد که سبب یاد (ذکر) میگردد.
نکته:
اما، مسئله فقط اصل عبادت آن است که عین فرما خداوند سبحان باشد، عدم امکان برگردان (ترجمه) درست و کامل، ضرورت وحدت رویه و ... نمیباشد، بلکه باید دید: «مشکل چیست که برخی از عربی بودن زبان نماز ناراحتند و اصرار دارند که به فارسی، انگلیسی، آلمانی، چینی و ... خوانده شود و از فرافکنی آن چه اهدافی را دنبال میکنند؟!» آن هم در عصری که به خاطر گسترش اینترنت و ... از یک سو و غربزدگی از سوی دیگر و ...؛ نفوذ زبان بیگانه در گفتگوی فارسی آنقدر زیاد شده که برایش در رسانۀ ملّی برنامه میگذارند و از استفادۀ واژگان انگلیسی توسط مسئولان انتقاد میکنند!
●- سورۀ مبارکۀ حمد، فقط 7 آیه است و پشت سر آن سورهای سه تا چهار آیهای (مثل توحید یا کوثر) خوانده میشود و اگر تسبیحات (یک جمله) و اذکار رکوع و سجود و تشهد را آن را به آن اضافه نماییم، جمعاً بیست جمله کوتاه هم نمیشود؛ پس باید ببینیم که مشکل و هدف از ایجاد این شائبه چیست؟!
سند
در قرآن مجید، آیات بسیاری دال بر ضرورت اطاعت و پیروی از رسول اکرم صلوات الله علیه و آله وجود دارد و تأکید نموده که او فرستادۀ خداوند متعال بر شما و اسوه [الگو] ی برتر شماست، هر چه داد بگیرید و هر چه نداد را وانهید و ...؛ پس چگونگی اقامه نماز نیز باید با تبعیت از ایشان باشد.
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَلَا تُبْطِلُوا أَعْمَالَكُمْ» (محمد صلوات الله علیه و آله، 33)
- اى كسانى كه ايمان آوردهايد! خدا را اطاعت كنيد و از پيامبر [او نيز] اطاعت نماييد و كردههاى خود را تباه مسازید.
پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله:
«صَلُّوا كَمَا رَأَيْتُمُونِي أُصَلِّي»
- نماز خودتان را آنگونه بخوانید که من میخوانم.
«كُلُّ صَلاَةٍ لاَ يُقْرَأُ فِيهَا بِفَاتِحَةِ اَلْكِتَابِ فَهِيَ خِدَاجٌ» (عوالي اللئالي العزيزية في الأحاديث الدينية، جلد۲، صفحه۲۱۸)
- هر نمازی که در آن سوره فاتحه قرائت نشود، خراب (باطل) است.
مشارکت و همافزایی - پرسش و نشانی پیوند پاسخ، جهت ارسال و انتشار توسط شما؛ متشکریم.
پرسش:
به چه علت همه دنیا باید نماز را به زبان عربی بخوانند و این امر الزامی میباشد؟ با چه سندی، چرا باید زبان عربی برتری داشته باشد در این مورد؟
پاسخ (نشانی پیوند):
https://www.x-shobhe.com/Salat/12107.html
کلمات کلیدی:
حقوقی و احکام نماز