ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: همان گونه که خود در متن سؤال تصریح نمودهاید، نبوت با امامت متفاوت است و ما در انتظار پیامبر جدید و دین جدیدی نیستیم که بگویند با اعتقاد به «خاتم الانبیاء» منافات دارد.
تعاریف:
*- نبی (از ماده نَبَأ به معنای خبر)، یعنی کسی که به او وحی میرسد؛
*- رسول، به آن دسته از انبیای الهی میگویند که به سوی قومی کوچک یا بزرگ فرستاده شدهاند.
*- امام، یعنی جلودار و پیشوا. خواه نبی و رسول نیز باشد یا نباشد.
*- پس اهداف مشخص گردید. نبی وحی را دریافت مینماید و به هر کس یا گروه که امر شد ابلاغ مینماید – رسول مأمور میشود که وحی (دین، شریعت و کتاب) را به قومی که بسویشان گسیل شده ابلاغ نماید – و امام رهبری مردم (امت) را بر عهده دارد.
در نتیجه:
هر انسانی، هر جمعیتی، هر حرکتی، هر مکتبی، هر دینی و مذهبی، «امام» دارد. خواه امام حق باشد یا امام باطل. چرا که امام یعنی: رهبر، راهنما، پیشوا و پیشرو، که آحاد امّت او به دنبال او حرکت میکنند.
موحدین بر این باورند که فقط خداست که میتواند برای انسان رهبر و پیشوا (امام) تعیین نماید، چرا که اولاً هادی اوست – ثانیاً اوست که انسان کامل را میشناسد – ثالثاً قرار است امام حق، انسان و امت را به سوی او هدایت نماید – و رابعاً خلیفة الله را خود او باید انتخاب و منصوب نماید و بشر اجازه ندارد که کسی را به انتخاب خود، به خدا تحمیل کند. [چنان چه معقول نیز نیست].
خداوند متعال گاه انبیا و رسولان را «امام» نیز قرار داد، مثل حضرات ابراهیم و محمد مصطفی صلوات الله علی انبیائه – و گاهی جانشینان آنها را امام قرار داد. مثل جانشینان حضرت عیسی علیه اسلام و جانشینان حضرت محمد صلوات الله علیه و آله.
بدین ترتیب روشن میشود که:
*- هر کسی که به او وحی رسید، نبی الهی میشود، خواه رسول و امام نیز باشد یا نباشد؛
*- همه انبیا، رسول نبودهاند، اما قطعاً همه رسولان نبی بودهاند، چون ابتدا به نبوت برگزیده شدند و به آنها وحی نازل شد و سپس به سوی قومی ارسال شدند.
*- قرآن کریم در خصوص پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، فرمود: «خاتم النبیین»، یعنی باب وحی با او بسته شد. لذا چون خاتم انبیا است و دیگر کسی نبی نمیشود، خاتم رسولان نیز میباشد.
«مَّا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِكُمْ وَلَكِن رَّسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمً» (الأحزاب، 40)
ترجمه: محمد پدر هيچ يك از مردان شما نيست ولى فرستاده خدا (رسول) و خاتم پيامبران (انبیا) است و خدا همواره بر هر چيزى داناست.
انتظار:
*- مسلمانان منتظر نبی یا رسول نیستند، چرا که اعتقاد به خاتم الانبیاء و المرسلین، حضرت محمد مصطفی دارند و میدانند که دین و کتاب جدیدی نیز نخواهد آمد.
*- شیعیان حتی منتظر آمدن یک امام نیز نیستند. چون امامان آنها [همانطور که نبی و رسولشان معرفی کرده و فرموده بودند] یکی بعد از دیگری به دنیا آمدهاند که آخرین آنها حضرت حجّت بن الحسن العسکری، امام مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف میباشد. (البته اهل سنت معتقدند که امام مهدی علیه السلام به دنیا نیامده و یک روزی به دنیا میآید).
*- بلکه مسلمانان و به ویژه شیعان، منتظر قیام و انقلاب ایشان و استقرار حکومت عدل جهانی به رهبری ایشان میباشند.
نکته:
انتظار موعود و منجی، از یک سو فطری بشر است و به همین دلیل همگان منتظر رسیدن به زمان و عصر موعود هستند و از سوی دیگر وعدهی الهی است، لذا پیروان تمامی ادیان منتظر موعود هستند.
تفاوتها:
الف - مکاتب بشری چون اساساً خدا، معاد و بالتبع دینی را قبول ندارند، از سوی خود «مدینهی فاضلهای» تصویر و تخیل کردهاند و القا میکنند که نظریات و «ایسم»های مندرآوردی آنها که همه بر اساس «وهم، ظنّ و گمان» است و فقط در جهت منافع قدرتها تعریف میشوند، جوامع بشری را به آن نقطه میرساند. البته آنان نیز انسان را بدون امام فرض ننمودهاند، لذا اگر چه واژهی امام را به کار نمیبرند، اما به «رهبریِ» خود در حال گذر و در زمان حکومت جهانی نیز تأکید و اصرار دارند.
ب – موحدین و اهل کتاب میدانند که نوع بشر، به دنبال سلطه است و نه رشد دیگران و نیز میداند که پول، ثروت و تکنولوژِی و برخورداری از تجهیزات و تسلیحات، دلیل بر برتری انسانی نیست و صاحبان زر و زور و تزویر، نه تنها انسان کامل نیستند، بلکه سبوعیت را پیشه کرده و ظالم میباشند. اینها میدانند که دادگستر جهان، فقط میتواند یک «منجی الهی» باشد.
ج – مسلمانان میدانند که اولاً خداوند متعال حکیم است و جهان را بیهوده نیافریده است – ثانیاً چنین عصری را وعده داده است – ثالثاً وعدهی او حق است و رابعاً معرفی کرده که این منجی الهی، حضرت مهدی سلام الله علیه خواهد بود.
د – شیعیان میدانند که اولاً خداوند متعال هیچ گاه انسان را به حال خود رها نمیکند و «هدایت» که با «امامت» محقق میگردد، حکمت و سنت الهی میباشد که انقطاع ندارد – ثانیاً اعتقاد به ولایت و تسری آن در رسول اعظم و اهل بیت صلوات الله علیهم اجمعین دارند – ثالثاً میدانند که خاتم الانبیاء (ص)، مکرر اولین جانشین و سایر جانشینان که از سلاله او هستند را معرفی نموده است – و رابعاً میدانند که امام دوازدهم، خاتم الاوصیا و منجی کیست – و خامساً میدانند که او به دنیا آمده و هست. میدانند که ایشان صاحب مقام ولایت و امامت است، منتهی هنوز قیام ننموده و حکومت ننموده است و منتظر روز قیام و در نتیجه حکومت ایشان هستند.
کلمات کلیدی:
اعتقادی امامت