پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): خود موضوع سؤال و یا شبهه، هر چه که باشد، یک مقولهی مستقلی است که جای طرح، بحث و بررسی دارد، اما این عادت که آخر هر سؤال یا شبههای، ختم بر تشکیک و تردید به "عدل خداوند سبحان" گردد، مقولهی دیگری است که اساساً ذهن را به سمت دیگری متوجه کرده و موضوع بحث را تغییر میدهد.
عدل الهی:
نه این مسئله و نه هیچ امری از امور الهی، مغایر با "عدل الهی" و ناقض آن نمیباشد؛ هر کس که به بهانهای، به عدل خدا شک و تردید نمود، بداند که در خود او تردید نموده است، چرا که اگر خدا را شناخته و به وجودش ایمان آورده، میداند که خداوند متعال منزه (سبحان) از هر عیب و نقصی و کاستی میباشد و اگر موجودی را یافت که "عادل" نبود و یا حتی عادل بود، اما امکان عدول از عدل [که برابر با ظلم میباشد]، به او راه داشت، قطعاً آن موجود خدا نیست.
پس لازم است که به هنگام مواجهه با سؤال یا شبهه، همان موضوع طرح و بررسی شود و زود ختم به «آیا با عدل خدا منافات ندارد؟!» نگردد. خدا، اگر خداست، پس عادل است و اگر موجودی عادل نبود، او خدا نیست.
معجزه:
الف – معجزه یعنی کاری که دیگران از انجام آن ناتوان (عاجز) باشند؛ تا ثابت کند که کار با مشیّت و قدرت الهی صورت پذیرفته است.
ب – معجزه، دلیلی بر اثبات وجود خداوند متعال نمیباشد، بلکه دلیلی بر اثبات نبوت و رسالت انبیای الهی میباشد. معجزهای که دلیل بر اثبات وجود خداوند عالم میباشد، همین "خلقت" است، که احدی نمیتواند حتی یک موجود بسیار کوچک را بیافریند:
« يَا أَيُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُوا لَهُ إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَنْ يَخْلُقُوا ذُبَابًا وَلَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ وَإِنْ يَسْلُبْهُمُ الذُّبَابُ شَيْئًا لَا يَسْتَنْقِذُوهُ مِنْهُ ضَعُفَ الطَّالِبُ وَالْمَطْلُوبُ » (الحجّ، 73)
ترجمه: اى مردم، مَثَلى زده شد. پس بدان گوش فرا دهيد: كسانى را كه جز خدا مىخوانيد هرگز [حتى] مگسى نمىآفرينند، هر چند براى [آفريدن] آن اجتماع كنند، و اگر آن مگس چيزى از آنان بربايد نمىتوانند آن را بازپس گيرند. طالب و مطلوب هر دو ناتوانند.
ج – اگر چه معجزه، انجام امری خارقالعاده، توسط انبیای الهی میباشد، اما جادو و جنبل و شعبدهبازی نیست، بلکه نمایش قدرت لایزال الهی است که به اذن او، به دست انبیای الهی انجام میگیرد، پس سراسر علم و حکمت میباشد.
د – معجزه، تمام آن چه انبیا به عنوان دلیل و برهان آوردهاند نمیباشد، بلکه دلایل و براهین عقلی و علمی (نه الزاماً به معنای علم تجربی، بلکه به معنای دانش)، زیرساخت اصل دعوت آنهاست و معجزه، برای رویت و شهود عینی (با چشم) میباشد، تا هم اهل عقل، علم، حکمت و تخصصهای گوناگون باور کنند و هم مردم عوام.
ﮪ – بنابر این، معجزهی هر پیامبری، متناسب با شرایط زمانی و مکانی، ضرورت و نیاز مخاطبین صورت پذیرفته است. در زمان حضرت موسی علیه السلام، اتکا به جادو و جنبل و قدرتها و کارهای شیطانی و ... بسیار بود و بدین وسیله مردمان را فریب میدادند و آنها را به سوی خدایان کاذب میخواندند، از معجزات ایشان، عصایی شد که کلاً قائلهی "سحر" را ببلعد، چنان که ساحران نیز ایمان بیاورند – در زمان حضرت عیسی علیه السلام، طبیبان و حکیمان، خود را خدایان یا نمایندگان خدایان میخواندند، معچزه ایشان بینا کردن کور، شفای بیماران لاعلاج و حتی زنده کردن مردگان به اذن پروردگار گردید، تا هیچ کس نتواند مدعی شده و رقابت کند.
نیاز و معجزه در عصر ما:
پیامبر عظیم الشأن اسلام، حضرت محمد مصطفی صلوات الله علیه و آله، آخرین انبیای الهی میباشد، پس بالتبع آخرین رسولان نیز هست، یعنی پس از ایشان دیگر به کسی وحی به عنوان نبی نازل نمیگردد و شریعتی از ناحیهی خداوند هادی، ظهور نمینماید.
« مَا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ رِجَالِكُمْ وَلَكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا » (الأحزاب، 40)
ترجمه: محمد پدر هيچيك از مردان شما نبود، ولی رسول خدا و خاتم و آخرين پيامبران است و خداوند به هر چيز آگاه است.
اگر چه معجزهی الهی، برای مردم هر زمانی معجزه است، یعنی در هیچ زمانی، هیچ کس نمیتواند آن کار را آنطور و در آن مدت انجام دهد، اما نیازها دگرگون میشود. دیگر نیاز مردم در این عصر، سالم در آمدن از آتش - پرواز به وسیله باد – ایجاد تونل در وسط و عمق دریاها یا احداث پل برای عبور از روی آب – یا معالجات شگفتآور پزشکی – یا حتی رفتن به کرات دیگر و ...، نمیباشد.
این کارها را تا حدودی، دیگران نیز انجام میدهند [البته نه به شکل معجزه، بلکه با اسباب و وسایل گوناگون]، اما نیاز مردم امروز، از سنخ "علم" است که با "کلام" تبیین و ابلاغ میشود. پس معجزه پیامبر آخرالزمان نیز باید از سنخ "کلام" باشد که هست. قرآن مجید، کلام الله و معجزهی پیامبر این عصر تا آخرالزمان میباشد.
امروزه کسی با دیدن سفینهای که به مریخ نزدیک شده، یا ابریارانهای که پیچیدهترین اعدام و ارقام را در کسری از ثانیه محاسبه و ردیف میکند، یا تونلی که زیر دریا حفر میشود، یا پیوند اعضا و حتی شبیهسازی و ...؛ نه به خدا ایمان میآورد [مگر آن که علم را به عقل ارجاع دهد و نتیجه بگیرد]؛ و نه به خدای حقیقی کافر شده و به بندگی خدایان کاذب روی میآورد؛ اما علم حقیقی، جهانشناسی، انسان شناشی، نشانهشناسی، جامعهشناسی، اخلاق، حقوق فردی و اجتماعی، حکمت و فلسفه و نظام سیاسی و تعریف قدرت است که مردمان را تحت عنوان "ایسم"های گوناگون به این طرف و آن طرف میکشاند.
اگر در آن روزگار، ابزار مستکبرین جادو و جنبل و خرافات بود، امروزه ابزار مستکبرین "کلام" است که در "کتابت و کتاب"، تبیین، ترویج و القا میشود و حتی به زور نیز تحمیل میگردد.
پس معجزهی الهی و منطبق با نیاز عصر ما تا آخرالزمان، همان "علم" است که با کلام، قلم و کتاب" در اختیار و شهود عقلی و قلبی و نیز رویت عینی (چشمی و ظاهری) همگان قرار دارد.
مرتبط:
*- میگویند: همهی معجزات انبیاء در زمانی اتفاق افتاده که هیچ امکان ثبتی مانند ضبط صدا یا تصویر وجود نداشته است، لذا قابل اثبات نیست! پس چرا خداوند معجزهی جدیدی نمیفرستد؟ (13 بهمن 1389)
*- چرا درزمانهای گذشته مردم آن همه معجزات آشکار از پیامبرانشان میدیدند – حالا بماند برخی ایمان میآوردند یا نه – اما در این زمان، ما محروم از شخصی هستیم؟ (29 اردیبهشت 1393)
*- پیامبران برای اثبات نبوتشان معجزه میآوردند ولی اشخاص کافر میگفتند: اینها چیزی جز جادو نیست. حالا پیامبران چطور ثابت میکردند که کارشان جادو نیست و معجزست؟ (5 دی 1393)
مشارکت و همافزایی (سؤال کوتاه و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
*- چرا خدا برای امثال قوم بنی اسرائیل آن همه معجزات فرستاد، برای مردمان این عصر نمیفرستد؟ آیا متناقض عدل الهی نیست؟!
http://www.x-shobhe.com/shobhe/7685.html
کلمات کلیدی:
اعتقادی عدل