پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): ممکن است کسی در دریا غرق شود و یا در آسمان پودر شود و یا در آتش بسوزد و خاکستر شود و یا طعمه درندگان گردد و هیچ گاه قبری مانند این قبوری که انسانها حفر میکنند نداشته باشد؛ پس عذاب قبر، همان عذاب برزخی میباشد، چنان که پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله فرمودند:
« وَ الْقَبْرُ رَوْضَةٌ مِنْ رِیَاضِ الْجَنَّةِ أَوْ حُفْرَةٌ مِنْ حُفَرِ النَّار » (امالی شیخ مفید، ص ۲۶۵)
ترجمه: قبر باغی از باغهای بهشت یا حفرهای از حفرههای دوزخ است.
و امام صادق علیه السلام فرمودند:
« إذا نَظَرتَ إلَى القَبرِ فَقُل : اللّهُمّ اجعَلْها رَوضَةً مِن رِياضِ الجَنَّةِ، و لا تَجعَلْها حُفرَةً مِن حُفَرِ النارِ » (الدعوات : 264/756)
ترجمه: هر گاه چشمت به قبر افتاد، بگو: بار خدايا! اين را باغى از باغهاى بهشت قرار ده و حفره اى از حفره هاى دوزخ قرارش مده.
قبر و برزخ:
برزخ یعنی (بین دو چیز)؛ انسان وقتی میمیرد، از این عالم ماده خارج میشود و بدیهی است که خروج او با این جسم و بدن مادیاش نمیباشد، چنان که آن را در قبر میگذارند و میپوسد؛ بلکه روحش از این عالم خارج میشود. حال به کجا میرود؟ قیامت که هنوز برپا نشده است، پس وارد عالَمی بین این دو میگردد که به آن "برزخ" میگویند.
بنابر این، منظور از "قبر" در احادیث و روایات، این گودال کوچکی که در زمین حفر میکنند نمیباشد، بلکه همان "برزخ" هر کسی میباشد، حال خواه بدنش در گور دفن شده باشد، یا در فضا پودر شده باشد. هر چند که عموم مردم، در همین گودالها دفن میشوند و در دیدن آنها، درسها، عبرتها و پندهاست.
"حماد" میگوید: از امام صادق علیه السلام پرسیدم: برزخ انسان چیست؟ فرمودند: « اَلْقَبْرُ مُنْذُ حِینِ مَوْتِهِ إِلَی یَوْمِ الْقِیَام - برزخ همان قبر از زمان مرگ تا قیامت است / الکافی، ج ۳ ، ص ۲۴۲»
جسم برزخی:
انسان متشکل از روح، شکل و جسم میباشد. وقتی که از دنیا میرود، جسم او را در خاک میگذارند، اما روح و شکل او باقی میماند و در عالم برزخ، جسم متناسب با حیات در آن عالم را به او میدهند که به آن «جسم مثالی» نیز میگویند که عین و مثال همین جسم دنیوی اوست و این شکل در آن جسم، ظهور مییابد، مانند اجسام یا افرادی که در خواب رؤیت میشوند. چنان که امام باقر علیه السلام فرمودند:
« إِذَا فَارَقَتْ أَرْوَاحُ الْمُؤْمِنِینَ أَجْسَادَهُمْ أَسْکَنَهَا اللَّهُ تَعَالَی فِی مِثْلِ أَجْسَادِهِمُ الَّتِی فَارَقُوهَا فَیُنَعِّمُهُمْ فِی جَنَّة »
ترجمه: ارواح مومنین وقتی از دنیا میروند در جسدهایی مثل جسدهای دنیوی هستند و متنعم به نعمتهای بهشت (برزخی) میشوند.
ارواح کفار نیز همین طورند، چنان که در قرآن کریم فرمود: هر صبح و شام به فرعون و آلش، عذابی داده میشود و این عذاب، کمتر و پایینتر از عذاب اخروی و ابدی آنها میباشد.
بنابر این، روح، لذت یا عذاب روحانی میبرد و جسم نیز لذت و عذاب جسمانی میبرد، منتهی در هر عالمی، با جسمی متناسب با آن عالم.
سؤال و جواب برزخی:
از یک سو، برزخ، قیامت نیست که در آن هر کسی در مقابل هر عملی، حتی به اندازهی یک مثقال، مورد سؤال قرار گیرد و به پاداش یا کیفر آن برسد؛ از سوی دیگر بیان شد که یا دروازهی ورود به بهشت است، یا حفرهای برای ورود به جهنم؛ لذا مؤمن محض یا کافر محض، مورد سؤال قرار میگیرند، یا به تعبیر کلیات مورد سؤال واقع میشود که آیا مؤمن به توحید و معاد و نبوت بود یا نه؟ اهل نماز و روزه و عبادت بود، یا نه؟ و به همین تناسب، جایگاه او تعیین میشود که اهل بهشت است یا اهل جهنم! چنان که امام صادق علیه السلام فرمودند:
« لا يُسألُ في القَبرِ إلاّ مَن مَحَضَ الإيمانَ مَحضا ، أو مَحَضَ الكُفرَ مَحضاً » (الکافی، جلد ۳، ص۲۳۵)
ترجمه: در قبر پرسش نمىشود، مگر از كسى كه مؤمن محض باشد يا كافر محض.
راحتی و عذاب:
اما در عین حال، سؤال و جواب نشدن با چگونگی وضعیت متفاوت است و هر کسی با تجسم اعمالش در برزخ زندگی میکند، گناهکار با تجسم (صورت برزخی) اعمالش و اهل ایمان و عمل صالح، با تسجم برزخی اعمالش میگذراند.
امام صادق علیه السلام فرمودند: « چون مرده را در گورش نهند، شخصى در برابرش مجسّم شود و به او گويد : هان تو! ما سه تا بوديم : يكى روزىِ تو بود كه با به سر آمدن اجلت به پايان رسيد، ديگرى خانواده تو بود كه تو را به جاى گذاشتند و رفتند و من عمل تو هستم كه با تو ماندم. بدان كه من بى اهميتترين اين سه نزد تو بودم! / الكافي : 3/240/14»
و امام باقر علیه السلام، در نقش و اثر اعمال در قبر (برزخ) میفرمایند: « مَن أتَمَّ رُكوعَهُ لم تَدخُلْهُ وَحشَةٌ في قَبرِهِ - هر كه ركوع نمازش را كامل انجام دهد، هيچ ترس و وحشتى در قبر به سراغش نمىآيد / ثواب الأعمال : 55/1 »
سر به سنگ خوردن:
انسان در دنیا به دنیا میآید، زنده میشود و میمیرد، و در روز محشر دوباره زنده میشود و بازگشت داده میشود و در این میان، مرگ دیگری وجود ندارد. پس چنین نیست که پس از مرگ، در قبر دوباره زنده شود و دوباره بمیرد. لذا خوردن سر به سنگ لحد، بیدار شدن است، نه زنده شدن که دنبالش مردن دیگری لازم آید.
ما نیز در همین زندگی دنیا میگوییم: «تا سرش به سنگ نخورد، متوجه نمیشود – یا سرش به سنگ خورد و متوجه و متذکر گردید»؛ بنابر این، الزامی ندارد که سنگ لحد، الزاماً همان باشد که گورکَن، روی جنازه میگذارد! چنان که بیان شد: بدنِ بسیاری به حسب ظاهر، در این گورهای خاکی دفن نمیشوند. اما همان گور برزخی هست، انسان را به آنجا میبرند و سرش به سنگ میخورد، یعنی از خواب و غفلت بیدار میشود و اگر کافر باشد، گویی عذاب دنیا و آخرت را میبیند و اگر مؤمن باشد، گویی خیر، بهجت و لذت دنیا و آخرت را میبیند. پس این سر به سنگ خوردن، همان بیدار شدن است؛ چنان که امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند:
« اَلنّاسُ نيامٌ فَاِذا ماتُوا انْتَبَهوا - مردم در خوابند، چون بميرند بيدار مىشوند / بحارالأنوار، ج ۴، ص ۴۳، ح ۱۸»
بهجت یا عذاب روح:
انسان در این عالم جسم و روح دارد، پس لذت و الم روحی و جسمی دارد که متفاوت از هم هستند و گاه متضاد هم هستند. مثل لذت خوردن و یا لذت کسب علم یا دوست داشتن. وقتی با محبوب، در جایی خوش آب و هوا و زیبا نشستهاید، خوردنی و نوشیدنی لذیذی نیز میل میفرمایید و به او نظر میکنید، هم لذت جسمانی میبرید و هم روحانی. خوردن و نوشیدنش لذت جسم است و نظر به محبوب، لذت روح.
برزخ و قیامت هم همین طور است. ما در این دنیا، بهجتها و لذتهای "روحانی" را بسیار تجربه میکنیم؛ حتی بیشتر و مستمرتر و ممتدتر از لذت یا عذاب جسم.
به عنوان مثال: شاید آدمی همیشه گرسنه یا سیر نباشد؛ همیشه نمیتواند لذت جنسی ببرد، اما همیشه غم و شادی دارد.
عذاب دوری و فراق از محبوب، عذاب خجالت، عذاب غبن و پشیمانی، عذاب حسرت، عذاب وحشت، عذاب تنهایی و رها شدن، عذاب از چشم و نظر نیکان افتادن، عذاب بیرون ماندن از جمع خوبان، عذاب همجواری با بدان و ...، همه عذاب روح است، که البته عذاب دوری و فراق، به ویژه اگر با حسرت و پشیمانی همراه شود و با عذاب ناامیدی از بازگشت مضاعف گردد، از همه دردآورتر است. چنان که مولایمان، امیرالمؤمنین، مولی الموحدین، امام علی علیه السلام، در دعای کمیل، با سوز دل و اشک چشم میگوید:
«يا اِلهي وَرَبّي وَسَيِّدِي وَمَوْلايَ لأي الأمور اِلَيْكَ اَشْكُو وَلِما مِنْها اَضِجُّ وَاَبْكي»
ای إله من، پروردگار من و سرورم! براى كدامين گرفتاريم به درگاهت شکایت آورم و بنالم و اشك بريزيم .
«لأليم الْعَذابِ وَشِدَّتِهِ، اَمْ لِطُولِ الْبَلاءِ وَمُدَّتِهِ»
آيا براى دردناكى عذاب و سختیاش، يا براى طولانى شدن بلا و زمانش،
«فَلَئِنْ صَيَّرْتَنى لِلْعُقُوباتِ مَعَ اَعْدائِكَ وَجَمَعْتَ بَيْني وَبَيْنَ اَهْلِ بَلائِكَ وَفَرَّقْتَ بَيْني وَبَيْنَ اَحِبّائِكَ وَاَوْليائِكَ»
پس اگر مرا در عقوبت و مجازات با دشمنانت قرار دهى، و بين من و اهل عذابت جمع كنى، و ميان من و عاشقان و دوستانت جدايى اندازى!
«فَهَبْني يا اِلـهى وَسَيِّدِي وَمَوْلايَ وَرَبّي! صَبَرْتُ عَلى عَذابِكَ فَكَيْفَ اَصْبِرُ عَلى فِراقِكَ»
اى خدا و آقا و مولا و پروردگارم، بر فرض كه بر عذابت شكيبائى ورزم، ولى بر فراقت چگونه صبر كنم؟!
«وَهَبْني (يا اِلـهي) صَبَرْتُ عَلى حَرِّ نارِكَ، فَكَيْفَ اَصْبِرُ عَنِ النَّظَرِ اِلى كَرامَتِكَ اَمْ كَيْفَ اَسْكُنُ فِي النّارِ وَرَجائي عَفْوُكَ»
و گيرم اى خداى من! بر سوزندگى آتشت صبر كنم، اما چگونه چشم پوشى از كرمت را تاب آورم يا چگونه در آتش سكونت گزينم و حال آنكه اميد من گذشت و عفو توست.
پس عذابهای روح، هم در دنیا هست، هم در برزخ و هم در قیامت، و هر چه عوالم صافتر و لطیفتر باشند، درک "بهجت یا عذاب" شدیدتر است، به ویژه در برزخ و قیامت، که دیگر پردهها کنار رفته و امکانی برای غفلت و فراموشی وجود ندارد.
مرتبط:
لطفاً دربارهی برگشت روح به جسم درقبر نیز توضيح بدهيد (31 شهریور 1393)
مشارکت و همافزایی (سؤال کوتاه و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
منظور از عذاب قبر چیست؟ آیا مرده زنده میشود و سرش به سنگ لحد میخورد؟ آیا انسان در برزخ جسم و عذاب جسمانی دارد...؟!
http://www.x-shobhe.com/shobhe/8106.html
کلمات کلیدی:
اعتقادی معاد