پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): مگر بیمار مادرزادی، خارج از نظام حاکم بر خلقت، مستقیم از آسمان نازل شده است؟
اگر میپرسید: «اگر خدایی هست ...؟» بسیار بهتر بود، چرا که در چنین حالتی، سؤال کننده در اصل وجود خداوند متعال تردید نموده است، اما وقتی میپرسد: «اگر خداوند عدل دارد ... این چه عدلی است؟»، وجودش را نفی و انکار ننموده، بلکه مدعی شده که العیاذ بالله «او هست، ولی عادل نیست»!
اگر دقت فرمایید، این دو موضع، بسیار با هم متفاوت هستند، اولی وجود خدا را باور ندارد، اما دومی تردیدی در اصل وجود ندارد، بلکه به دشمنی برخاسته است.
بنابراین، در اینگونه شبهات، موضوع اصلی عدل الهی یا معلول مادرزاد بودن یک نوزاد نمیباشد، بلکه القای نوعی عداوت، دشمنی و لجاجت با خداوند متعال میباشد که طی مراتب سقوط، مرحلهی بعد از کفر میباشد.
●- اینگونه شبهات، بر دو محور «اگر» و «پس» استوار میشوند، در بخش "اگر" موضوع شبهه طرح میگردد، و در بخش "پس"، هیچ پرسشی وجود ندارد، بلکه با یک داوری و نتیجهگیری غلط، یک معنای غلطی القا میشود! مانند: «اگر خدا عادل است، پس چرا نوازد معلولی به دنیا میآید؟!»
عدل خداوند متعال:
همگان میدانند [و باید بدانند] که "عدل" به هیچ وجهی به معنای "مساوات" نمیباشد، بلکه قرار دادن هر چیزی به جای خودش میباشد که البته مستلزم علم، حکمت و قدرت میباشد و نقطهی مقابل آن نیز "ظلم" است؛ حال آنان که در عدل خداوند سبحان شبهه میکنند، چه مقصودی دارند جز آن که القا کنند: او [العیاذ بالله] ظالم است؛ و این چنین بندگانش را به دشمنی با او (نه انکار او) بکشانند.
هیچ کس نگفته و نمیگوید که "عدل" به معنای مساوات است، مگر آن که بخواهد با مغلطه منحرف نماید! آیا کسی معترضانه میگوید: چرا از خاک یکی آدم میشود و دیگری درخت؟! یا چرا موی یکی مشکی است و دیگری خرمایی؟! یا چرا قد یکی بلند است و دیگری کوتاه، ... پس عدل چه شد؟!
نظام خلقت:
نظام خلقت، علیمانه، حکیمانه، منظم، مرتبط و البته عادلانه است، چرا که هر چیزی در جای خودش قرار گرفته است و در سیر حرکتش ربوبیت میگردد. نه خورشید از مدارش خارج میگردد، نه ماه و نه زمین و نه ...:
« لَا الشَّمْسُ يَنْبَغِي لَهَا أَنْ تُدْرِكَ الْقَمَرَ وَلَا اللَّيْلُ سَابِقُ النَّهَارِ وَكُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ » (یس، 40)
ترجمه: نه خورشید را سزاست که به ماه رسد، و نه شب بر روز پیشی میگیرد؛ و هر کدام در مسیر خود شناورند.
قدر (اندازه):
این نظم حکیمانه، به خاطر علیمانه بودن خلقت است که فعل خداوند علیم و حکیم میباشد. پس او برای هر چیزی "قدر = اندازه"ای قرار داده و سپس بر اساس همان اندازهها (مقدرات) هدایت میکند. چنان که ما نیز در صنعت همین کار را میکنیم.
« الَّذِي خَلَقَ فَسَوَّى * وَالَّذِي قَدَّرَ فَهَدَى » (الأعلی، 2 و 3)
ترجمه: همان خداوندی که آفرید و منظم کرد (هماهنگی بخشد) * و همان که اندازهگیری کرد و (سپس) هدایت نمود.
اگر اندازهها (مقدرات) نباشد، حیاتی باقی نخواهد بود، چه رسد به این که کشفی توسط انسان انجام پذیرد.
ما نیز در کشف و استفاده از علوم گوناگون، همین کار را میکنیم، یعنی اندازههایی را که خداوند قادر قرار داده میشناسیم و بر اساس آنها تجزیه و ترکیب میکنیم و نتیجهای در قالب اندازهها (مقدرات) به دست میآوریم. پس اگر کسی به یک لیوان آب، یک قاشق شکر افزود، دیگر فریاد نمیزند که این چرا شیرین شد، چرا شور نشد، چرا ترش نشد، پس عدل کجاست؟!
عدل و اندازهها (مقدرات):
بنابراین، عدل به معنای اندازه و نظم داشتن، و قرار گرفتن علیمانه و حکیمانهی هر چیزی در جای خودش، بر تمامی اجزای عالم هستی و تعامل مستقیم یا غیر مستقیم آنها بر یک دیگری حاکمیت دارد. کسی نمیتواند بذر گندم بکارد و رویش طلا یا الماس را انتظار داشته باشد. به قول مولوی: «گندم از گندم بروید، جو ز جو»، و به قول حافظ: « هر کسی آن دِرَوَد عاقبت کار که کِشت».
عدل و نقص عضو:
آیا اگر تیزی (شیشه، چاقو، تیغ و ...) پوست دست انسان را پاره کند، خلاف عدل است؟ آیا اگر زهری انسان را بکشد، خلاف عدل است؟ آیا اگر جنگل بزرگی با اندکی آتش دچار حریق گردد، خلاف عدل است؟ اگر پدری شراب بنوشد و فرزندش یا چند نسل بعدش دچار عارضه شوند، خلاف عدل است؟! پس چرا القا میشود که قوانین حاکم بر خلقت (علت و معلول و ...) همه جا درست است و کار خود را میکند، به جز دربارهی به دنیا آمدن نوزاد با نقص عضو؟! مگر با دو تا شعار و تحریک احساسات، میشود قوانین را تغییر داد؟!
●- اگر اسلام عزیز متذکر شود که آثار عملکرد و رفتار شما، تا نسلهای بعدی و حتی تا برپایی قیامت باقی میماند، یک عده با تعجب و چه بسا با تمسخر، انکار کنند؛ اما اگر در علم تجربی ثابت شود که وارثت اثر دارد، یا چگونگی عملکرد پدر و مادر، در چگونگی تشکیل نطفه، انتقال آن و سلامت نوزاد اثر دارد؛ یا فعالیت کارخانجات در امریکا، بر تولید گازهای گلخانهای و آب و هوای سراسر دنیا اثر دارد، قبول میکنند!
●- اگر علم تجربی، فقط در چند مورد کشف شده، بگوید: نه تنها چگونگی خوراک، بلکه چگونگی ورزش و نرمش، و حتی چگونگی رفتارها (آرام بودن، عصبی شدن، نگران شدن و ...) در سلامت گیاه، حیوان و نوزاد انسان اثر دارد، میپذیرند؛ اما نوبت به خداوند سبحان که میرسد، تمام عقول و علوم را تعطیل کرده و میگویند: «این نوزاد ناقص الخلقه به دنیا آمد، پس عدل او کجاست؟!»
●- امروزه با رشد علمی، برخی از علت و معلولها شناخته شده است و دستورالعملهایی نیز برای سلامت نطفه (پیش از ازدواج)، تشکیل نطفه (حین انتقال) و مراقبت در پرورش آن (جنین در رحم مادر) به مردم آموزش داده شده است، اما هنوز ناشناختهها بسیار است، اگر چه در آموزههای اسلامی، به برخی از آنها تصریح شده است و عدهای منتظرند که مکتشفان غربی بگویند، تا قبول کنند! پس اگر کسی رعایت ننمود، نگوید: «پس عدل خدا کجاست»؟! عدل خداوند همین است که اگر قوانین حاکم تکوینی و تشریعی را رعایت ننمودی، به نتایج نامطلوب آن میرسی، چه در دنیا و چه در آخرت.
چند حدیث:
پیامبر اعظم، صلوات الله علیه و آله: هم آغوشی (جهت بچهدار شدن) را برای آخر شب بگذارید؛ زیرا برای بدن مناسب، برای فرزنددار شدن امیدوارتر و فرزند عاقلتر خواهد شد. (وسایل الشیعه، ج14، ص 82 )
پیامبر اعظم، صلوات الله علیه و آله: يا عَلِيُّ، لا تُجامِعِ امرَأَتَكَ مِن قِيامٍ ؛ فَإِنَّ ذلِكَ مِن فِعلِ الحَميرِ ، فَإِن قُضِيَ بَينَكُما وَلَدٌ كانَ بَوّالاً فِي الفِراش كَالحَميرِ البَوّالَةِ في كُلِّ مَكانٍ (النهاية: ج ،3 ص 406 «فأم»)
ترجمه: اى على! ايستاده با همسرت نزديكى مكن؛ چرا كه اين كار، كارِ خران است ؛ و اگر ميانتان فرزندى تقدير شود، ادرار كننده در بستر باشد، چنان كه خران در هر مكانى پيشاب مىريزند .
امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام: وقتی به قصد فرزند، خرامان به سوی همسر خویش میشتابی، به عورت او نگاه مکن! مبادا فرزندی نابیننا تو را پدید آید. (وسائل الشیعه ج14، ص 87)
امام رضا علیه السلام: هیچ گاه با شکم سیر با همسر خود هم بستر نشوید که این کار موجب بیماری و چه بسا موجب مرگ خواهد شد. (سفینه البحار ،ج1،باب الجمع)
امام باقر علیه السلام: به قصد بچهدار شدن، در حال جنابت با همسرت هم آغوش مگرد، بهتر است غسل کنی، اندکی آرام گیری، پاک و طاهر شوی و سپس . . .؛ اگر چنین نکردی و فرزندی مجنون و کم عقل نصیبت شد، کس دیگری جز خود را نکوهش مکن. (وسایل الشیعة، ج15، ص106)
مرتبط:
*- سوال بنده در مورد عدل خدا هست. معلول مادرزادی را در نظر بگیرید كه به خاطر مشكلاتش هر روز با فحاشی و توهین به خدا و پیامبر صبح را به شب میرساند. (معلول مورد نظر معلول عقلی نیست بلكه فقط فلج حركتی است) حكم چنین فردی در دستگاه خدا چیست؟ (17 اسفند 1395)
*- عدالت خداوند را درمورد افرادی که معلول به دنیا میآیند و یا در دنیا معلول میشوند و نحوهی محاسبه اعمال آنها بیان دارید. (13 تیر 1395)
مشارکت و همافزایی (سؤال به همراه نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
شبهه در عدل خدا - از من پرسیده شده: اگر خدا عدل دارد، گناه بچه و یا فردی که معلول یا مریض مادر زادی است چیست و این چه عدلی است؟!
http://www.x-shobhe.com/shobhe/9049.html
کلمات کلیدی:
اعتقادی توحید عدل