سازمانهای اداره کننده جهان /2- فراماسون و تئوری توطئه «نظم نوین جهانی» – کمیسیون سه جانبهی کنترل
أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيطَانِ الرَّجِيمِ
بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ
مقدمه:
ابلیس لعین، نه تنها هیچ گاه منکر وجود خدا و قیامت نبوده و نیست، بلکه چند هزار سال عبادت داشت که در درجات ملکوتی رسید؛ و پس از استکبار در برابر خداوند سبحان، به عزّت او قسم یاد کرد که آدمیان را منحرف میسازد و از خداوند متعال، تا قیامت فرصت حیات خواست!
وسوسه برای انکار وجود خداوند سبحان، کفر به او، و بالتبع جایگزین نمودن إلهها، ربّها و طاغوتهای درونی و بیرونی برای پرستش، گام نخست ابلیس لعین، پس از وسوسه به ارتکاب گناهانی میباشد که آدمی را به کفر و شرک میکشاند؛ اما، پس از این مرحله، میگوید:
«ای انسان نادان و احمق! وجود خداوند که قابل انکار نیست؛ ادعایی نکن که هر عاقلی تو را ریشخند کند؛ بلکه باور و اقرار کن که خدا هست؛ اما او را دشمن بدار و به جنگ او برو!» - همان کاری که خودش کرد.
شیطانپرستانی که امروزه در قالب «فراماسون»، تشکیلات حکومتی یافتهاند نیز منکر وجود خدا نیستند؛ بلکه بر این باورند که «خدا هست، اما ما باید با پیروی از ابلیس لعین، با او بجنگیم و او را مغلوب سازیم!»
شیطانپرستان، بر این باورند که «اگر بتوانیم بر آحاد بشر در زمین سلطه یابیم، خداوند را در ربوبیّت و هدایت بشر شکست دادهایم؛ پس او رها میکند و ما در زمین حیات جاودانه مییابیم، پس دیگر مرگ و معاد، و بهشت و جهنمی در کار نخواهد بود!»
چنین سلطهای، مستلزم استقرار «حکومت جهانی» به رهبری ابلیس لعین و به سرکردگی عوامل انسانی (شیاطین انس) میباشد، و البته که چنین سلطه و حکومتی، بدون برخورداری از تشکیلاتی منسجم، و هدافگذاریهای کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت، و بدون سازماندهی و برنامهریزی همه جانبه، به دست نمیآید!
فراماسون و نظم نوین جهانی
نظم نوین جهانی، نه یک شعار ایدهآلیستی است و نه یک نظریهی علمی و آکادمیک، بلکه استراژی نظام سلطۀ تشکیلاتِ شیطانیِ فراماسون میباشد.
برخی گمان دارند که «فراماسون» یک افسانهی تخیلی میباشد؛ برخی دیگر بر این خیالند که فراماسون گروهی بودند که در چند قرن پیش تشکیلاتی درست کردند و دیگر نقش و حضور چندانی ندارند، هر چند که ممکن است تشکیلاتی کوچک و اعضایی چند داشته باشند.
اما واقعیت این است که «فراماسون» همان تشکیلات انسانی «ابلیس» برای جنگ با خداوند متعال و سلطه بر جهان بشریت میباشد.
خودشان از بیان این حقایق هیچ ابایی ندارند؛ شخصیتهای برجسته سیاسی و اقتصادی جهان، نه تنها عضویت خود را در تشکیلات ماسونی به صراحت اعلام میکنند، و نه تنها اِلمانها و لوگوهای ماسونی را در طراحی آرم و لوگوی بزرگترین شرکتها، برندها و بانکها (حتی دلار امریکا) به رخ میکشند، بلکه به صراحت خود را کارگزار و مجری ابلیس در طرح «حکومت بر جهان در جنگ با خدا» میخوانند.
تئوری توطئه به نام «نظم نوین جهانی»
علامت بزرگ امریکا، اقتباسی کامل از هرم و چشم شیطانی ماسونی است.
در سال ۱۷۷۶ میلادی، جملۀ لاتین «novus ordo seclorum » به معنای «فرا رسیدن دوره نظم نوین جهانی»، شعار محوری و سرلوحه سیاستگزاریهای فراماسون قرار گرفت که توسط قدرتهای سیاسی و اقتصادی دنبال میشد.
درست ۶ سال بعد، یعنی در سال ۱۷۸۲ میلادی، هرم و چشم ماسونی با زیر نویس همین شعار، به عنوان طرحی ثابت و رسمی روی اسکناس یک دلاری امریکا درج شد.
این شعار در سال ۱۹۳۵ به انگلیسی ترجمه شد و تحت عنوان «طرحی جدید برای قرون = New Order of the Ages» که آن را «هزاره آخر الزمان» نیز مینامند، منتشر و تبلیغ گردید. و بدین ترتیب طرح نوین تحت عنوان «نظم نوین جهانی» با شعار «New World Order» و با علامت اختصاری (NWO) که همان حکومت توتالیته (Totalitarian = حکومت مطلقه قدرتمندان) در قالبی نوین میباشد، شکل گرفت.
تئوری توطئهی «نظم نوین جهانی»، در ابتدای سال ۱۹۹۰، در شاخه سیاسی و فرهنگی، از یک سو قدرتهای نظامی جناح راست در امریکا و از سوی دیگر مسیحیت بنیادگرا که معتقد به پایان دورهی شیطان و دجال بودند را هدف گرفت و در شاخه اقتصادی نیز متوجه «بورس» شد. اما دیری نپایید تا «پوپولیسم» را که در دانشگاهها و میان اذهان عمومی طرفدار پیدا کرده بود، منانع و سدی جدی در مقابل خود دید.
مقابله با پوپولیسم، و یا در اختیار قرار گرفتن و سوء استفاده از آن، مستلزم تهاجم به فرهنگ و نهادهای مردمی بود که البته کار راحتی نبود و نیاز به ایجاد «تهدید» و ضرورت مقابله با آن را داشت. لذا «تروریست» خواندن هر جریان و شخص مخالف، در دستور کار قرار گرفت، و طرح و شعار «مبارزه با تروریسم» جهت مقابله با تمامی فرهنگها، گرایشات و اعتقادات مردمی، در اواخر قرن ۲۰ و اوایل قرن ۲۱ ترسیم و تدوین گردید و در ظاهر تحت عنوان دکترین رؤسای جمهور مطرح شد.
از آن پس، هر گونه مخالفتی با سفارش ماسونی مبنی بر «نظم نوین جهانی»، در عرصهی اندیشه، «افراطی» نام گرفت و در عرصه عمل نیز «تروریسم» خوانده شد و مقابله جدی با آنها به عنوان ضرورتی اجتناب ناپذیر، القا شد. ملیگراهای افراطی، بنیادگرایان، مسیحیان افراطی و اکنون مسلمانان افراطی و …، واژگانی است که از این دوره به بعد ساخته و پرداخته شد.
نهادهای اصلی:
از سال ۱۹۹۰ میلادی به بعد، نهادهایی جهت شکلدهی و تحقق نظم نوین جهانی فراماسونی شکل جدیدی به خود گرفت و یا بنیانگذاری شد تا فعالیتهای پراکنده در جنگ قدرت، سازمانی جهانی به خود یابد.
در عرصهی اقتصاد «وال استریت» – در عرصهی هماهنگی بینالمللی با اشخاص پر نفوذ سیاسی، فرهنگی، نظامی، دانشگاهی، رسانهای و … «بیلدربرگ» – در عرصه نظارت و کنترل پشت پرده «کمیسیون سه جانبه کنترل» – در عرصه خبر «بیبیسی و سیانن – BBC & CNN» – در عرصه کنترل اذهان عمومی (Mind Control) شبکههای اجتماعی چون: «facebook & Twiter» – در عرصه تمرکز اطلاعات «Googel» – در عرصه ارتباطات مردمی و ایمیل «Yahoo» [که همان نام خدا در یهودیت (یَهُوَ) میباشد] – در عرصهی نظامی «ناتو – Nato» و …، رسالت اصلی را عهدهدار شدند.
البته زیر مجموعهها، طبق طبقات و ردههای تعریف شده در هرم ماسونی، که از جادوگران و معتقدان به خرافات و مرتاضان (بیشتر برای هندوستان، چین و …) گرفته تا روحانیون و اساتید دانشگاهی و نیز سیاسیون را در خود جای داده است، وجود دارند و طبق برنامههای دیکته شده کار میکنند و هر یک وظیفهی خود را در فرهنگزدایی ملل از یک سو و قدرتبرتر القا کردن امریکا از سوی دیگر انجام میدهند.
کمیسیون سه جانبه (The Trilateral Commission) جهت کنترل:
تشکیلات فراماسون و برنامههای ماسونی جهت تحقق «نظم نوین جهانی»، بسیار گستردهتر، مفصلتر و پیچیدهتر از آن است که بتوان حتی در چند کتاب فقط به سرفصلهای آن اشاره نمود، لذا در این مختصر فقط و فقط به آشنایی مختصری با کمیسیون، یا گروه یا بهتر بگوییم هرم و مثلثی تحت عنوان «کمیسیون سه جانبه (The Trilateral Commission)» که جهت کنترل روند تحقق «نظم نوین جهانی» تشکیل شده است، اطلاعات اندکی ایفاد میگردد:
کمیسیون سه جانبه جهت کنترل چگونگی تحقق طرح و سیاست «نظم نوین جهانی»، در سال ۱۹۷۳، یعنی حتی سه سال قبل از شعار (novus ordo seclorum) شکل گرفت.
کمیسیون سه جانبه، در واقع یک نهاد یا سازمان خصوصی است که با هدف همکاری نزدیک بین ایالات متحده، اروپا و ژاپن تأسیس شد و بنیانگذار آن نیز «دیوید راکفلر – David Rockefeller» بزرگترین سرمایهدار جهان که صاحب اغلب شرکتهای نفتی، بانکها، کشتیرانی، بیمهها، رسانهها … در سرتاسر جهان و اداره کنندۀ اصلی «بیلدربرگ» است میباشد. وی در آن زمان «رییس شورای روابط خارجی» بود!
این گروه ابتدا متشکل از نخبگانی از امریکای شمالی – اروپای غربی و ژاپن بود. اما از سال ۲۰۰۰ به بعد، به خاطر تغییرات ایجاد شده در ساختار اقتصادی جهان، بخش آسیایی از انحصار ژاپن خارج شد و ژاپن گروه خود را به کشورهای کره جنوبی، استرالیا، نیوزلند، اندونزی، مالزی، فیلیپین، سنگاپور و تایلند گسترش داد.
در حال حاضر سهم امریکا در اعضای این کمیسیون سه جانبه ۸۷ نفر میباشد و ۳۳۷ نفر دیگر به اضلاع دیگر این هرم اختصاص داده شده است. هر چند اوباما توانست یازده نفر از اعضای امریکایی (قدرتمندان سیاسی و اقتصادی) این کمیسیون را در سمتهای بالا منتصب کند، اما مجموعهی کمیسیون از انتخاب اوباما که آن را ریاکارانه میخوانند راضی نیستند و سیاستهای وی را کُند کنندهی روند تحقق «نظم نوین جهانی» میخوانند. (targeted individuals canada).
ساختار اولیه:
دیوید راکفلر (David Rockefeller) تا پیش از مرگش، هم چنان ریاست این سازمان خصوصی را بر عهده داشت، چنان چه ریاست و اداره کل اقتصاد امریکا و جهان را در اختیار داشت؛ و پس از مرگش «بنیاد راکفلر» مسئولیتهای وی را ادامه میدهد.
ریاست ضلع امریکا:
ریاست ضلع ایالت متحده، به جوزف ساموئل نای (.Joseph Samuel Nye, Jr)، متولد ۱۹۳۷سپرده شد.
وی رییس سابق مدرسه جان اف کندی، وابسته به دانشگاه هاروارد بود و اکنون نیز از دانشمندان به نام علوم سیاسی و از اساتید برجسته دانشگاه هاروارد میباشد. وی از بنیانگذاران نظریهی «روابط در نئو لیبرالیسم» قلمداد میشود که آن را با همکاری رابرت کِئوهان (Robert Keohane) تدوین کرد.
واژگان و مفاهیمی چون: «وابستگی متقابلِ نامتقارن» و نیز «روابط فراملی و سیاست جهانی» در سال ۱۹۷۰ به نام او ثبت شد. او از پیشگامان در نظریۀ «قدرت نرم» و نیز «قدرت هوشمند» میباشد. وی در دولت کلینتون بسیار محبوب شد و سپس در دولت اوباما عضو آکادمی علوم سیاسی امریکا و نیز آکادمی هنر امریکا و بریتانیا بود. طبق آخرین مطالعات در سال ۲۰۱۱، وی در میان تمامی دانشمندان ارتباطات بین الملل، ششمین دانشمند با نفوذ جهان طی ۲۰ سال گذشته بوده است.
رئیس ضلع اروپا:
ریاست ضلع اروپا بر عهدهی ژان کلود تریشه (Jean-Claude Trichet) گذارده شد.
وی یهودی فرانسوی و متولد شهر لیون میباشد. تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته معدن و در دانشگاه نانسی (۱۹۶۴) به اتمام رساند، اما مدتی بعد به رشته مطالعات سیاسی علاقمند شد و در انیستیتو D در پاریس که بهترین دانشکده در علوم سیاسی شناخته شده است تحصیل کرد.
وی در سال ۱۹۸۷ به عنوان مشاور مالی سرشناس گروه سی (Group of Thirty) منصوب گردید. [گروه سی (Group of Thirty) یک نهاد بینالمللی متشکل از قدرتمندترین سرمایهداران پیشرو و دانشگاهیان میباشد که با هدف «درک درست از مسائل اقتصادی و مالی و بررسی عواقب ناشی از تصمیمات متخذه در بخشهای دولتی و خصوصی» تشکیل شده است؛ که امید است در آینده بتوانیم به معرفی این گروه نیز بپردازیم].
تریشه در سال ۱۹۹۳ به عنوان رییس بانک فرانسه منصوب شد و در اول نوامبر ۲۰۰۳ نیز ریاست بانک مرکزی اتحادیه اروپا را به خود اختصاص داد.
در سال ۲۰۱۲ در هیئت مدیره شرکت «دفاع و فضا»ی اروپا قرار گرفت و در سال ۲۰۱۲ نیز ریاست «Bruegel» را برای مدت سه سال بر عهده گرفت. وظیفه اصلی بروگل (Bruegel) تبیین «استراتژی تفکر» میباشد.
وی هم چنین در سال ۲۰۱۲ به عنوان عضو کمیته رهبری «بیلدربرگ» منصوب شد.
رئیس ضلع آسیا:
یاسوشیکا هاسگاوا (Yasuchika Hasegawa)، از ژاپن، ریاست گروه آسیا – بخش آسیایی اقیانوس آرام و اقیانوسیه را عهدهدار شد.
او صاحب اصلی و رییس و مدیر عامل شرکت بزرگ داروسازی تاکدا (Takeda Pharmaceutical Company Limited) میباشد که ۳۰.۰۰۰ کارمند دارد و در سال گذشته بیش از ۱۶ میلیارد دلار درآمد کسب کرده است. وی همچنین رییس انجمن مدیریت اجرایی (Keizai Doyukai) نیز میباشد.
شخصیتهای برجستهی دیگری از اعضای این گروه میباشند، مانند:
*- نایب رییس، ولادیمیر دلوهی (Vladimir Dlouhy)، وزیر اقتصاد سابق چکسلواکی- وزیر سابق صنعت و تجارت چک – مشاور عالی گلدمن ساکس (Goldman Sachs). وی در دور قبل رییس هیئت مدیره این گروه نیز بود.
*- نایب رییس، مایکل فوکس (Michael Fuchs) یهودی آلمانی، نماینده مجلس آلمان، نایب رییس گروه پارلمانی CDU / CSU و رییس سابق فدراسیون تجارت عمده خارجی آلمان و … .
*- عضو هیئت مدیره یوتارو کوبایاشی (Yotaro Kobayashi) که عضو هیئت مدیره شرکت فوجی نیز میباشد.
مرتبط (پیوند):
1- 1- چرا ابلیس لعین، خواهان حکومت جهانی بر بشر میباشد؟!
- تعداد بازدید : 736
- 1 آبان 1401
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: حکومت جهانی