س – گرگانی/قم: اعتقاد به مهدویت مشترک اهل تشیع و تسنن است ،اما چگونه ثابت میکنید که حضرت حجت علیهالسلام به دنیا آمده است؟
ایکس – شبهه: شاید صرف «تولد یک شخص یا شخصیت»، موضوعی تاریخی باشد که آن وقت اقوال دانشمندان، مورخین و معاصرین که به لحاظ سند معتبر و به لحاظ نقل متواتر است، بهترین و محکمترین دلیل تاریخی میباشد.
اما گاهی یک گزارهی تاریخی به دین نیز مربوط میگردد که به غیر از اقوال مورخین، کلام وحی و اهل عصمت علیهمالسلام مبین و مؤید آن است، مثل آن چه در تاریخ انبیای گذشته یا اصحاب کهف، یا قوم عاد و ثمود در قرآن کریم آمده است و یا بیاناتی از اهل عصمت (ع) نسبت به انبیایی که در قرآن نامشان نیامده است.
اما گاه یک گزارهی تاریخی نقش مستقمی در چگونگی اعتقادات دارد، مثل آن که آیا حضرت مسیح (ع) به صلیب کشیده شد یا خیر؟ پیامبر اکرم (ص) هجرت نمود یا خیر؟ آیا واقعه غدیر خم اتفاق افتاد یا خیر؟ آیا اشخاصی به اسم و رسم به امامت و ولایت و خلافت معرفی شدهاند یا خیر؟ آیا امام زمان علیهالسلام به دنیا آمده است یا خیر؟
در این مقال استدلالها و استنتاجهای عقلی و مباحث کلامی نیز به اقوال و مستندات اضافه میشود. ذیلاً به همه شاخصها با بیان مثالی اشاره میشود:
قرآن:
اگر خداوند حکیم در کلام وحی فرمود اعمال همه انسانها و آثار آن اعمال تا قیامت و همه چیز را نزد «امام مبین» جمع میکنم و پیامبرش (ص) فرمود مصداق این آیه علی و اولاد او (علیهم السلام) هستند، پس حتماً باید این امام در تمامی زمانها وجود داشته باشد.
«إِنَّا نَحْنُ نُحْیی الْمَوْتَى وَنَكْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ وَكُلَّ شَیءٍ أحْصَینَاهُ فِی إِمَامٍ مُبِینٍ» (یس، 12)
ترجمه: آرى ماییم كه مردگان را زنده مىسازیم و آنچه را از پیش فرستادهاند با آثار [و اعمال]شان درج مىكنیم و هر چیزى را نزد امام روشن برشمردهایم.
یا اگر فرمود که در آخرت هر امتی را با امامش محشور میکنم، معلوم میشود که اولاً همگان از امامی حق یا باطل پیروی میکنند و ثانیاً محال است که امّتی بدون امام حق بماند:
«یوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ فَمَنْ أُوتِی كِتَابَهُ بِیمِینِهِ فَأُوْلَئِكَ یقْرَؤُونَ كِتَابَهُمْ وَلاَ یظْلَمُونَ فَتِیلًا» (الإسراء، 71)
ترجمه: [یاد كن] روزى را كه هر گروهى را با پیشوایشان فرا مىخوانیم پس هر كس كارنامهاش را به دست راستش دهند آنان كارنامه خود را مىخوانند و به قدر نخك هسته خرمایى به آنها ستم نمىشود.
یا اگر فرمود در شب قدر ملائک و روح را نازل میکنم و در امر کلیه امور عالم هستی را ابلاغ میکنم، معلوم میشود باید مهبطی برای این نزول و دریافت اوامر و احکام الهی باشد که حتماً انسان کامل است.
«تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن كُلِّ أَمْرٍ» (القدر،4)
ترجمه: در آن [شب قدر] فرشتگان با روح به فرمان پروردگارشان براى هر كارى [كه مقرر شده است] فرود آیند.
حدیث:
وقتی پیامبر اکرم (ص) میفرمایند: «وَمَنْ مَاتَ وَ لَم یَعرف امام زمانه مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیةً - هر کس امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است»، معلوم است که برای هر عصر و زمانی باید امامی باشد. چنان چه حضرت علی علیهالسلام میفرمایند:
«اَللّهُمَ بَلی لاتَخْلُو الاَرْضُ مِنْ قائِمٍ لِلّه بِحُجَهٍ ، اِمّا ظاهِراً مَشْهوراً وَ اِمّا خائِفاً مَغْمُوراً ، لِئَلاً تَبْطُلَ حُجَجُ اللّهِ وَ بَیناتُهُ»؛(نهج البلاغه، خطبه 147)
ترجمه: آری خداوندا! زمین هیچ گاه از حجت الهی خالی نیست که برای خدا با برهان روشنج قیام کند. آن حجت و امام یا ظاهر و مشهور و یا ترسان و مستور است.»
عقل و حکمت:
محال است که خداوند علیم، حکیم و هادی، لحظهای عالم خلقت را بدون خلیفه و انسان محتاج و مختار را بدون هادی رها کند و سپس از آنها انتظار رشد نیز داشته باشد و مؤاخذه نماید. لذا امام صادق علیهالسلام میفرمایند:
«اِنَّ اللّهَ لایخلِی اَرْضَهُ مَنْ حُجَّهِ طَرْفَهَ عَینٍ ، اِمّا ظاهِرٌ وَ اِمّا باطِن» (بحارالانوار 47/41)
ترجمه: به درستی که خداوند متعال زمین را به اندازهی یک چشم زدن از حجت خالی نمیگذارد، خواه ظاهر باشد یا پنهان.
و یا میفرمایند: «اگر مردم زمین تنها دو کس باشند یکی از آن دو امام است و فرمود: آخرین کسی که بمیرد امام خواهد بود تا کسی بر خدای عزوجل احتجاج نکند که او را بدون حجت واگذاشته است.» (اصول کافی/ ص 254-253)
تاریخی:
پس از آیات و روایات و دلایل عقلی و حِکَمی بر ضرورت وجود انسان کامل در هر عصر و زمان که امام و پیشوای مردم باشد، نوبت به اقوال تاریخی میرسد.
بدیهی است که شیعه با توجه به اعتقاد راسخ به استمرار امامت در اهل بیت (ع) و دلایل و مستندات حدیثی و تاریخی هیچ شکی در این میلاد ندارد، لذا بهتر است فقط به چند نقل کوتاه از منابع اهل سنت اشاره گردد. البته نه منظور این نیست که الزاماً بیان آنها سند صحت است، بلکه برای آن که معلوم شود آنها نیز اذعان کردهاند، اما ...:
*- شیخ سلیمان قندوزی گوید: «خبر معلوم و مسلّم، در نزد موثّقان، این است كه ولادت قائم(ع)، در شب نیمه شعبان سال 255 هجری قمری، در شهر سامرّا واقع شده است.» (ینابیع المودّة، قندوزی، ج3، ص144)
*- علی بن حسین مسعودی (مورّخ شهیر اهل سنت،) نوشته است:"در سال 260 ابومحمد حسن بن علی بن محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بی علی بن ابیطالب علیهم السلام، در زمان خلافت معتمد عباسی درگذشت. او به هنگام درگذشت، 29 سال داشت، و او پدر مهدی منتظر است."("مروّج الذّهب"، مسعودی، ج4، ص199)
*- عبدالوهاب شعرانی به نقل از علمای به نام اهل تسنن مینویسید: «مهدی، فرزند حسن عسکری است که در نیمهی شعبان سال دویست و پنجاه و پنج هـ . ق متولد شد و زنده باقی خواهد ماند تا با عیسی علیه السلام ظهور کند و اکنون که سال نهصد و پنجاه و هشت هجری است، هفتصد و سه سال از عمر شریف او میگذرد» (الیواقیت و الجواهر – در شرح آرای اکابر اهل تسنن)
*- سبط ابن جوزی حنفی مینویسد: «حضرت حجّت مهدی، محمد بن حسن بن علی بن محمد بن علی بن موسی الرضا بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابیطالب است کنیه او ابوعبدالله و ابوالقاسم است و اوست حضرت حجت و صاحب الزمان و قائم منتظَر» سپس از عبدالله ابن عمر روایتی نقل میکند که از رسول گرامی اسلام که «در آخر الزمان مردی از فرزندان من قیام میکند که نامش همانند نام من و کنیهاش همانند کنیه من است و زمین را از عدل و داد پر میکند پس از آنکه از ظلم و جور پر شده است»، (تذکرة الخواص، چاپ بیروت سال 1401 ه.ق ص 325)
- تعداد بازدید : 2900
- 6 تیر 1392
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: اعتقادی امام مهدی