پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه):
آیا برای موحد و مؤمن، جز این است که باید هدف غاییاش در هر امری، خداوند سبحان باشد؟! آیا میشود هم خداوند متعال را بندگی نمود و هم مترصد آبرومندی نزد کفار بود؟! چطور میتوان برای خدا سر به سجده گذاشت و مترصد آبرومندی نزد شیطان بود؟!
ابتدا باید دقت نمود که "آبرو" یعنی چه؟! به چه چیزی "آبرو" گفته میشوند و "آبرومندی" چگونه به دست میآید و چگونه حفظ میشود؟!
"آبرو" را به کلمات متفاوتی ترجمه کردهاند که اتفاقاً تمامی آن کلمات نیز عربی میباشند و ترجمه میخواهد، مانند: احترام، اعتبار، جاه، حرمت، حیثیت، شرف، عرض و ... ؛ و البته معادلش همان کلمه "عِرض" میباشد.
در واقع میتوان گفت که "آبرو"، برخورداری از داراییهای ارزشمند انسانی میباشد که سبب برخورداری از جایگاهی ارزشمند و محترم نزد دیگران میگردد.
ممکن کسی مقام داشته باشد، اما آبرو نداشته باشد – کسی قدرت داشته باشد، اما آبرو نداشته باشد – یا همچنین کسی علم، ثروت یا شهرت داشته باشد، اما آبرو نداشته باشد؛ اما کسی که ادب دارد، حیا دارد، به عهدش وفا میکند، به وعدهاش عمل میکند، به دیگران احترام میگذارد، حرمتها را رعایت میکند و ...؛ حتماً انسان "آبرومندی" میباشد.
آبرو نزد کی؟
این که یک گروهی از انسان تعریف کنند یا برایش کف و سوت بزنند و هورا بکشند، دلیل بر "آبرومند" بودن وی نمیگردد، چرا که ممکن است آن گروه، خودشان "بیآبرو، وقیح، فاسد و مفسد" باشند، بلکه دلیل این رویکردها، "محبت"ها میباشد؛ یک عده انسانهای خوب را دوست دارند و یک عده انسانهای بد را دوست دارند.
بیتردید، شاخصههای "آبرو"، نزد افراد، گروهها و جوامع، متفاوت میباشد. مگر میتوان نزد یک عده جاهل، غافل، فاسد، مستکبر و ظالم، همانگونه آبرومند بود که نزد یک عده انسان فرهیخته، متخلق، محترم، دانشمند، مؤمن، متقی و ... آبرومند بود؟!
در تاریخ آمده: روزی امیرالمؤمنین علیه السلام در دوران حکومت، یکی از والیان خود را خواست و از او راجع به اوضاع منطقهاش اطلاعاتی خواستند. سپس از جریانات، منتقدان، مخالفان و دشمنان پرسیدند و او پاسخ داد که همه چیز خوب است! پرسیدند: «یعنی هیچ مخالف و دشمنی نداری؟!" گفت: خیر؛ ایشان فرمودند: «پس آدم منافقی هستی! مگر میشود که کسی جهت معین و روشنی داشته باشد، اما مخالف و دشمن نداشته باشد؟!»
والاترین آبرو
بیتردید، والاترین، ارزشمندترین و سودمندترین آبرو، نزد "آبرومندترین" خواهد بود و آبرومندترین، همان هستی و کمال محض، یعنی "الله جلّ جلاله" میباشد. اوست که عالَم هستی و انسان را خلق نموده - به هر چیزی اندازههای لازمش را داده «إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ - ماييم كه هر چيزى را به اندازه آفريدهايم/ القمر، 49» - بر اساس همان اندازهها ربوبیت و هدایت مینماید – و بازگشت نیز به سوی اوست.
انسان در این جهان، یک موجود فانی میباشد و هر چه دارد، از جمله "آبرو" نیز فانی است، دیگران و آبرویشان را نیز فانیاند، پس "آبرومندی" نزد دیگران نیز مقطعی، موقتی و فانی میباشد؛ مگر این که آدمی خودش و هر چه دارد را به "باقی" وصل نماید تا باقی بماند.
پس، "آبرومندی" حقیقی و پایدار، فقط نزد پروردگار میباشد، و اساساً اوست که آبرو میبخشد – این امانت را بازپس میخواهد و البته از روی لطف و کرمش، آن را میخرد و خوب هم میخرد.
آبرو و وجهه:
"وجهه" یا "روی"، همان جهت آدمی است. آدمی چون آینهای صاف است و به هر سمتی که روی آورد، همان را منعکس مینماید، خواه نور باشد یا ظلمت.
«كُلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ»، یعنی همه چیز در فنا و هلاکت است، مگر آن که روی به خداوند سبحان داشته باشد و جهت او را بگیرد و تجلی نور او باشد. فرمود:
«وَلَا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ كُلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ لَهُ الْحُكْمُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ» (القصص، 88)
ترجمه: معبود ديگرى را با خدا مخوان، كه هيچ معبودى جز او نيست؛ همه چيز فانى مىشود به غیر از وجه الله؛ حاكميت تنها از آن اوست؛ و همه بسوى او بازگردانده مىشويد!
بنابراین، اگر هدف خدا باشد و اگر جهت خدا باشد، آبرو نیز خدایی میشود، آبروی حقیقی میشود و باقی میماند.
در زیارت عاشورا از خداوند سبحان، چنین مسئلت مینماییم: «اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي عِنْدَكَ وَجِيهاً بِالْحُسَينِ عَلَيهِالسَّلام فِي الدُّنْيا وَ الآخِرَة» یعنی: «بار الها! من را نزد خودت، به خاطر حسین علیه السلام، در دنیا و آخرت [وجیه = آبرومند] قرار بده».
پس حتی رویکرد به ولایت و امامت و جهت حسینی (علیه السلام) داشتن نیز به خاطر آبرو داشتن نزد خداوند متعال [عِنْدَكَ وَجِيهاً] میباشد.
●- عزت و آبرو را خدا میدهد و البته کسی که نزد او محترم باشد، خداوند او را نزد دیگران محترم میکند – کسی که نزد او عزیز باشد، خداوند او را نزد دیگران عزیز مینماید – و کسی که نزد او آبرومند باشند، خداوند او را نزد دیگران آبرومند میسازد.
●- دقت شود که مقصود از "دیگران"، هرگز "همگان" نمیباشد؛ بلکه مقصود، نزد انسانهای ارزشمند و آبرومند میباشد؛ اگر چه دشمنان نیز همیشه به عزت، آبرو و شرف انسانها و جوامع آبرومند، اذعان نمودهاند.
●- بنابراین، آبرومندی نزد خداوند متعال و انسانهای ارزشمند و آبرومند، نه تنها در دو خط موازی قرار ندارند، بلکه در یک خط و یک جهت میباشند. لذا انسان عاقل، مؤمن و متقی، آبروی خودش را نزد دیگران حفظ میکند و آبروی دیگران را نیز حفظ میکند، تا نزد خداوند متعال آبرومندتر باشد.
مرتبط (لینک):
امام خامنهای: تمام عزّت متعلق به خداست.
مشارکت و همافزایی – پرسش و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی.
پرسش:
آیا باید فقط به دنبال کسب آبرو و حفظ آن در نزد خدا بود؟ و یا فقط باید به دنبال کسب آبرو و حفظ آن در نزد مردم در جوامع مختلف جهان بود؟ چگونه میتوان هر دو را انجام داد؟!
پاسخ (نشانی لینک):
http://www.x-shobhe.com/social/11192.html
کلمات کلیدی:
گوناگون توحید