آیا اهل سنت که تمام اعتقادتشون باطله، شهید و شهادتشون پذیرفته است، یا آن نیز مطابق اعتقاداتشون باطل میشود؟ آیا این که در قرآن کریم فرمود: «شهدا زندهاند ...»، شامل همه ادیان میشود؟! (یزد)
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه):
اگر اعتقادات باطل باشد، همه چیز باطل است و تمامی اعمال حبط میشوند، اما راجع به مسلمانان اهل سنت، این یک پرسش انحرافی میباشد؛ دقت شود که گاهی سؤال برای پاسخ طرح نمیشود، بلکه برای القای یک نکتۀ انحرافی در قالب سؤال طرح میشود! از تاکتیکهای نادرست و انحرافی این است که ابتدا یک حکم غلط میدهند و سپس بر اساس آن حُکم، طرح سؤال یا شبهه مینمایند!
مگر میشود به همین راحتی حکم داد که تمام اعتقادات اهل سنّت باطل است؟! در حالی که به توحید و معاد اعتقاد دارند، پیامبرشان حضرت محمد مصطفی صلوات الله علیه و آله میباشد؛ کتابشان قرآن مجید است؛ قبلۀ آنها همان کعبه معظمه میباشد، به اهل بیت علیهم السلام محبت دارند و برای آنان احترام ویژه قائلند... و در احکام نیز همان نماز، روزه، حج، جهاد و ... را قبول دارند؟!
بله، ضعفها و خطاهایی هست، اما آیا شیعیان، در شناخت (معرفت)، ولایت، محبت، مودّت و اطاعت ضعف ندارند - آیا باورهای خرافی ندارند - آیا همه به تمام معنا و به جمیع جهات "ولایی" هستند - آیا برخی دانسته یا ندانسته، با تشدید اختلافات و تعصبات، آب به آسیاب دشمنان کافر نمیریزند؟!
قیامت و حساب و کتاب خداوند سبحان، که فرمود به اندازه نخ هستۀ خرمایی به کسی ظلم نمیشود، بسیار دقیقتر از دستهبندیها و محاسبات بشری میباشد؛ و البته که او "ارحم الراحمین" است.
الف – باید دقت شود که دستهبندیهای فقهی، با دستهبندیهای اعتقادی متفاوت میباشند؛ به عنوان مثال در قرآن کریم تصریح شده که اهل کتاب به واسطه اعتقاد به فرزند داشتن خدا، فرزند خدا بودنِ پیامبرشان، تثلیث – بسته بودن دست خدا و ...، همه "کافر و مشرک" هستند، چنان که فرمود:
«لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ ثَالِثُ ثَلَاثَةٍ وَمَا مِنْ إِلَهٍ إِلَّا إِلَهٌ وَاحِدٌ وَإِنْ لَمْ يَنْتَهُوا عَمَّا يَقُولُونَ لَيَمَسَّنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ» (المائدة، 73)
- آنها كه گفتند: «خداوند، يكى از سه خداست – پدر، پسر، روح القدس» (نيز) بيقين كافر شدند؛ إلهی جز إله يگانه نيست؛ و اگر از آنچه مىگويند دست بر ندارند، عذاب دردناكى به كافران آنها (كه روى اين عقيده ايستادگى كنند،) خواهد رسيد.
«وَقَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَقَالَتِ النَّصَارَى الْمَسِيحُ ابْنُ اللَّهِ ذَلِكَ قَوْلُهُمْ بِأَفْوَاهِهِمْ يُضَاهِئُونَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَبْلُ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ» (التوبة، 30)
- يهود گفتند: «عُزَير پسر خداست!» و نصارى گفتند: «مسيح پسر خداست!» اين سخنى است كه با زبان خود مىگويند، كه همانند گفتار كافران پيشين است؛ خدا آنان را بكشد، چگونه از حق انحراف مىيابند؟!
اما، در عین حال خداوند متعال، خود آنان را "اهل کتاب" خطاب مینماید؛ لذا چه در آیات، چه در احادیث و چه در احکام، آنها "اهل کتاب و پاک" شمرده میشوند، اما مشرکان نجس شمرده میشوند، یعنی دوری و اجتناب از آنها ضروری میباشد.
● – نه فقط راجع به اهل کتاب، بلکه فرمود بیشتر "مؤمنان" نیز رگههایی از "شرک" دارند: «وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَهُمْ مُشْرِكُون - و بيشتر آنان به خدا ايمان نمىآورند مگر اين كه در همان حال شرك مىورزند / یوسف علیه السلام، 106»؛ اما، خداوند سبحان خودش نیز آنان را زمرۀ مؤمنان میخواند!
ب – آیا هر کسی که مدعی شد: «من یک شیعه هستم» و یا "أشهَدُ أَنّ عَلیاً وَلیُّ َّالله" را به زبان آورد، یک شیعۀ حقیقی میشود؟!
بله، به لحاظ قراردادی شیعه میشود، چنان که هر کسی شهادتین را به زبان آورد، در زمرۀ مسلمانان قرار میگیرد، اما نه مسلمانی به لفظ است و نه تشیع! بلکه معرفت (شناخت)، محبت و مودّت (ظهور و بروز محبت) و عمل صالح لازم است، و البته در تمامی شئون فردی و اجتماعی زندگی.
ج – ما شیعیان نیز شناخت لازم و کاملی از اهل بیت علیهم السلام نداریم، اما آنان را دوست داریم و اصل بر محبت و مودت است، و چنین نیست که تمامی اهل سنت، اهل بیت علیهم السلام را نشناسند، دوست نداشته باشند، و یا خدایی ناکرده با آنان دشمن باشند؛ این مواضع وهابیت انگلیسی است که نه شیعه هستند و نه سنّی و نه اصلاً مسلمان! اهل سنّت، به غیر از مقامات متفاوت که برای امیرالمؤمنین علیه السلام قائل میباشند، ایشان را چهارمین و آخرین خلیفۀ مسلمین میدانند و برای اهل بیت پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله نیز احترام خاصی قائلند، نام فرزندان خود را فاطمه، زینب، حسن و حسین میگذارند.
مقصر و قاصر
حساب و کتاب خدا خیلی دقیق است و البته به احوال بندگانش کاملاً آگاه و بصیر میباشد و از مکنونات و مواضع قلبی آنان نیز باخبر است. «إِنَّهُ بِعِبَادِهِ خَبِيرٌ بَصِيرٌ».
گاهی افراد (اشخاص) در انحراف خود و دیگران "مقصرند"! مقصر کسی است که آگاهانه به انحراف میرود – میداند و کتمان میکند – امکان لازم برای دانستن و شناختن را دارد، اما عمداً غفلت و بیتوجهی مینماید؛ لذا دانایان، آگاهان و عُلمای منحرف، در رأس مقصران قرار دارند و به جهنم میروند.
اما "قاصر"، کسی است که اولاً متوجه جهل خود نیست، ثانیاً احتمال انحراف خود را نیز نمیدهد، ثالثاً امکانات لازم برای مطالعه، شناخت، فهم و آگاهی در اختیارش قرار داده نشد و به نوعی "مستضعف = ضعیف نگاه داشته شده" میباشند و اکثر مردم مسلمان و اهل کتاب، در همین زمره قرار دارند.
پس، داوری خداوند رحمان و رحیم، نسبت به این گروه متفاوت خواهد بود، چنان که امام صادق علیه السلام فرمودند: «اى زرارة! حقّ است بر خدا كه گمراهان (مستضعفان فکری، نه كافران، مشرکان، مقصران و مجرمان) را به بهشت ببرد / شهید مطهری، مجموعه آثار، ج1، ص279»
برزخ
بله، کسی که ولایت اهل عصمت علیهم السلام را نداشته باشد، وارد بهشت نمیشود؛ اما بسیاری از مؤمنان اهل کتاب، پیش از اسلام زیسته و از دنیا رفتهاند، آنها نیز باید امامان را بشناسند و ولایت ایشان را گردن نهند، تا وارد بهشت شوند. پس، خداوند متعال این نقیصه را برای بندگان قاصر و مستضعف خود، به ویژه مجاهدان و شیهدانش، در برزخ جبران مینماید.
متأسفانه بسیاری از ما، مسائل برزخ را نیز درست نمیشناسیم و همینقدر دانستهایم که یا بهشت برزخی و یا جهنم برزخی؛ اما "برزخ" برای مؤمنان، مسلمانان، موحدان از اهل کتاب، مجاهدان و کشته شدگان در راه خدا، دانشگاه خداشناسی، معادشناسی، اسلامشناسی، قرآن شناسی و البته "ولایت و امامت" شناسی میباشد، تا همه به کمال مطلوب و قابلیت ورود به بهشت برسند.
آیا پدر بزرگ و مادر بزرگ ما که مؤمن و مقید بودند، اما هیچ سوادی نداشتند که حتی یک آیه از قرآن کریم یا ترجمهاش را بخوانند، با این بیسوادی وارد بهشت میشوند، در حالی که بهشت جای جاهلان و نادانان نمیباشد؟! خیر، بلکه در برزخ تعلیم میبینند و همه عالِم و آگاه وارد بهشت میشوند.
شفاعت
"شفاعت"، یعنی دوتایی شدن و همراهی، و هیچ کسی بدون "شفاعت" از سوی کسانی که خداوند متعال به آنها اذن شفاعت داده است، به بهشت نمیرود؛ چرا که بهشت، جایگاه بسیار رفیعی برای مؤمنان، محبان و اهل "لقاء الله" میباشد.
اما متأسفانه بسیاری از مردم، مسئله "شفاعت" را بسیار ساده و با شعارهای کلیشهای شناختهاند، در حالی که گسترۀ آن اهل محشر را فرا میگیرد.
*- سیدة النساء العالمین، حضرت فاطمة الزهراء علیها السلام فرمودند:
«إذا حُشِرتُ یَومَ القِیامَةِ أشفَعُ عُصاةَ اُمَّةِ النَّبِیِّ صلّی الله عَلیه وَ آلِه» (إحقاق الحقّ، ج. ۱۹، ص.۱۲۹)
- آنگاهکه در روز قیامت برانگیخته شوم، گناهکاران امّت پیامبر اسلام را شفاعت خواهم کرد. [به دو واژۀ "امت نبی (ص) و گناهکاران" دقت نمایید].
*- حضرت امام باقر علیه السلام) فرمودند: «... زمانیکه قیامت برپا شود، خداوند تعالی میفرماید: «ای اهل محشر! سرهایتان را به زیر بیندازید و چشمهایتان را ببندید تا فاطمه زهرا (سلام الله علیها) به سوی بهشت رود»! در همین موقع جبرئیل ناقهای از بهشت برای آن بانو میآورد که دو پهلوی آن را با دیبای بهشتی تزیین کردهاند ...، موقعی که به در بهشت رسیدند، فاطمه زهرا (سلام الله علیها) به پشت سر خود نگاه خواهد کرد. خطاب میرسد که «ای دختر حبیب من! برای چه به پشت سر خویش مینگری، در صورتی که من دستور دادهام که داخل بهشت شوی؟» فاطمه (سلام الله علیها) میگوید: «پروردگارا! دوست داشتم در چنین روزی قدر و قابلیت من شناخته شود». خدا میفرماید: «ای دختر حبیب من! برگرد و ببین، و دست هر کسی که محبت تو یا یکی از فرزندان تو را در قلب دارد بگیر و او را داخل بهشت کن». ...سپس میفرماید: «و هر کسی که دوستداران تو را دوست دارد و ...» امام باقر علیه السلام در ادامه فرمودند: «به خدا قسم که از آن جماعت، غیر از افراد شکاک و کافر و منافق کسی باقی نخواهد ماند. (بحارالأنوار، ج۸، ص۵۱)
●- پس از شفاعت اهل بیت علیهم السلام، نوبت به شفاعت شخص رسول الله صلوات الله علیه و آله میرسد که حتی سبب بخشوده شدن بسیاری از گناهان کبیره میشود، و پس از پایان شفاعتهای برگزیدگان و بندگان مقرب او، خداوند سبحان میفرماید: حالا نوبت شفاعت، بخشش و رحمت واسعۀ خودم است و ببینید چه میکنم!
و البته بهشت نیز طبقات و درجات دارد و همه در یک سطح قرار نمیگیرند.
●- بنابراین، شرط اصلی و نخست این است که مجاهد، در راه خدا (فی سبیل الله) به میدان بیاید.
نکته:
دقت شود که رزمندگان در جهان بسیارند، چه در جبهه حق باشند و چه باطل؛ و نظامیان و سربازان و مردم عادی، در چین یا آلمان و سرتاسر جهان نیز یا تهاجمی در راه وطن میجنگند، و یا از "وطنِ" خود دفاع میکنند و در راه "وطن" کشته میشوند، اما هیچ کدام "مجاهد و شهید فی سبیل الله" نیستند!
*- متأسفانه در جمهوری اسلامی ایران نیز تلاش زیادی میشود تا مجاهدان فی سبیل الله، که برای خدا با جان و مال به میدان آمدند و به شهادت رسیدند را "شهید راه وطن" بنامند، که البته شرک است و خود آن مجاهدان، با شعارهایی چون: الله اکبر، لا إله الاّ الله، یا فاطمه، یا حسین ... علیهم السلام به میدان آمدند و در گفتار یا وصیتنامۀ آنان، ایمان به خدا و شوق به بهشت خدا موج میزند. دفاع آنان از وطن نیز در راه خدا و به امر خداوند بوده و میباشد.
●- بعید است که یک مسلمان اهل سنّت، یا حتی یک مسیحی، برای خدا به میدان مجاهدت و نبرد با کفار، مشرکان، ظالمان و مستکبران بیاید، اما یادی از سیدالشهداء، امام حسین علیه السلام، کربلا، عاشورا و ... ننماید و ایشان را الگو و رهبر خود نداند!
●●●- بنابراین، هر کسی که برای خدا به میدان بیاید، چه جانباز و شهید بشود و یا نشود، نزد خداوند متعال مأجور است، مورد شفاعت نیز قرار میگیرد، اگر چه طبقات و درجات افراد متفاوت میباشد.
مشارکت و همافزایی – پرسش و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال و انتشار توسط شما؛ متشکریم.
پرسش:
آیا اهل سنت که تمام اعتقادتشون باطله، شهید و شهادتشون پذیرفته است، یا آن نیز مطابق اعتقاداتشون باطل میشود؟ آیا آیۀ «شهدا زندهاند ...»، شامل همه ادیان میشود؟!
پاسخ (نشانی لینک):
https://www.x-shobhe.com/etc/11481.html
- تعداد بازدید : 1883
- 21 دی 1400
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: گوناگون