واقعا مشکل کجاست که این دولت هم نتوانست پای حرفش بایسته و بجای ۴ قلم کالا، چندییییین قلم گرون و گرونتر بشه؟ (اگر پاسخ تحلیلی و علمی میخواهید، بخوانید).
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس - شبهه):
عموم مردم از گرانی رنج میبرند، اما یک عده فرصت طلب (اُپورتونیست) رنج مردم را دستاویز مخالفت و یا حتی دشمنی خود با دولت سیزدهم [آیت الله رئیسی] کردهاند!
گرانی (تورمِ) غیر قابل تحمل برای مردم، انکار ناپذیر است؛ اما در بررسی "چراییها"، برخی دوست دارند فقط شعار بدهند و برخی دیگر واقعاً در پی شناخت مشکلات و ریشههای آن میباشند که برای این عده، فقط به چند محور اصلی آن اشاره میشود:
الف - کشور جمهوری اسلامی ایران، قطعهای از بهشت و جدا افتاده از سایر کشورها نمیباشد، پس تمامی تحولات فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، نظامی، امنیتی و از جمله اقتصادی در جهان، آثار مستقیم و غیر مستقیمی بر شرایط حاکم بر این کشور دارد و خواهد داشت.
ب - حملۀ روسیه به اوکراین، یک تحمیل امریکایی و انگلیسی بر روسیه میباشد تا در راستای ایجاد حکومت واحد جهانی به رهبری امریکا، قدرت روسیه و سپس چین را تضعیف کنند - این کشورها را حتی به جنگ بکشانند - هزینههای جنگ را تحمیل کنند - شهرت و محبوبیت آنها را در اذهان عمومی تضعیف و حتی تخریب کنند - و البته یک تحریم سراسری و همه جانبه را تحمیل نمایند؛ در عین حال که میدانند ضررش به امریکا، اروپا و تمامی کشورهای جهان برمی گردد!
●- باید بدانیم که اقتصاد کشورهایی چون: امریکا، انگلیس و فرانسه، رسماً "ورشکسته" است؛ بدتر از ایتالیا، اسپانیا، رومانی و ... ! و امریکا و انگلیس (اروپا) برای جبران این ورشکستگی، هیچ چارهای به جز تحریم روسیه و چین و ... از یک سو، و ایجاد تورم چند برابری، به ویژه در نرخ کالاهای اساسی و مصرفی مردم (به ویژه مواد خوراکی و آن چه خود تولید کننده میباشند) نداشتند و ندارند.
●- قیمت گندم، ذرت و ... در آمریکا به بالاترین رقم طی ۹ سال گذشته رسیده است - بانک جهانی اعلام کرد: «گندم، پیشتاز گرانی در جهان است و تورم کالاها تا سال ۲۰۲۴ ادامه خواهد داشت».
●- امریکاییها و اروپاییها، با سوء استفاده از این فرصت "سیاسی - اقتصادی و تبلیغاتی"، ضمن آن که فایده فراوانی میبرند، روسیه را مقصر اصلی اعلام میکنند؛ در حالی که علت اصلی، همان تحریم گسترده و همهجانبۀ صادرات روسیه میباشد که بزرگترین تأمین کنندۀ گندم و سایر غلات در جهان است.
*- روسیه بارها اعلام کرده که در صورت لغو تحریم، صادرات گندم را آغاز میکند و در ضمن تصریح کرده: این اوکراین است که اطراف بنادر را مینگذاری کرده تا گندم اوکراین صادر نشود! اما، فراوانی و ارزان شدن کالاها و محصولات، به نفع اقتصاد امریکا و اروپا نمیباشد.
●- در پی این تحریم همه جانبه، قیمت نفت و گاز نیز در امریکا (که استخراج و ذخیرۀ فراوانی دارد) و کشورهای اروپایی، به صورت نجومی افزایش یافت!
●- بدیهی است که گرانی محصولات کشاورزی و نفت و گاز، در قیمت تمامی فراوریها تأثیر مستقیم دارد؛ پس نه چهار یا چهل قلم، بلکه همه چیز در سرتاسر جهان گران میشود.
قحطی کاذب
در ایران فقط گرانی مردم را اذیت میکند، اما امریکا و کشورهای اروپایی، از چندین ماه پیش، "قحطی" مواد مصرفی و کالاهای ضروری را به مردم خود تحمیل کردهاند؛ چنان که شیرخشک، پوشک نوزاد، روغن خوراکی، مواد شوینده و ...، از ماهها پیش در فروشگاهها نایاب شد و هر روز صبح مردم به فروشگاهها میریزند و ظرف چند دقیقه قفسهها را خالی میکنند!
امریکا و سایر کشورهای ورشکستۀ اروپایی، از قحطی کاذب و گرانی اجناس، سود میبرند.
دولت سیزدهم
بدون این که بخواهیم نواقص و کاستیهای دولت سیزدهم [آقای رئیسی] را توجیه کنیم، باید به چند نکتۀ بسیار مهم نیز توجه داشته باشیم:
یک - دولت سیزدهم، وارث اقتصاد ورشکستۀ ایران شد. دولت دوازدهم [آقای روحانی] را «بدهکارترین دولت تاریخ ایران» نامیدهاند!
کاری نداریم که چه مقدار از این نابودسازی اقتصادی ایران، عمدی بود، چه مقدار از سوء مدیریت بود، و یا چه مقدار به خاطر تحریم و ... بود، اما در هر حال دولت سیزدهم، اقتصاد کشور را با ۱۳۰۰هزار میلیارد تومان بدهی رسمی از دولت قبل تحویل گرفت. دولت سیزدهم فقط ماهانه 12هزار میلیارد تومان بابت سر رسید بدهیهای دولت قبل پرداخت کرده است! و اینها همه در رشد اقتصاد کشور و ارزش پول ملّی، امکان حمایت از تولید داخل و ...، تأثیر مستقیم دارد.
دو - نه تنها تحریم روسیه و متوقف شدن صادرات روسیه و اوکراین و گرانی جهانی بر اقتصاد ایران تأثیر مستقیم دارد، بلکه جمهوری اسلامی ایران خودش نیز هم چنان تحریم است؛ نه داراییهایش در بانکهای خارجی را آزاد میکنند - نه بدهیهایشان را پرداخت میکنند - و نه امکان تجارت و تعاملات بانکی بین المللی را میدهند!
هشت سال مملکت و اقتصادش، به بهانۀ "برجام" رسماً تعطیل شد، حتی واکسن ضد کرونا را وارد نکردند و آن همه کشته دادیم و گفتند: «باید FATF را بپذیریم تا به ما واکسن بدهند»، اما دیدیم که چنین نبود!
●- حال، آیا انتظار میرود که با تمامی این تحولات، تورم و مشکلات جهانی، و شرایط اقتصاد ایران، با هزاران کارخانه و کارگاه تعطیل شده و ...، دولت سیزدهم معجزه نماید؟!
ضعفهای اساسی دولت سیزدهم
شاید بسیاری گرانی را معضل اصلی و عدم موفقیت در کنترل آن را ضعف اساسی دولت بدانند، اما واقع این است که تأثیر "جنگ روانی" و ضد تبلیغ به مراتب بیشتر است.
رسانه - دولتهای غربی، به وسیله رسانههای قدرتمندی که در اختیار دارند، هم از پیش مردم را از گرانیِ پیشرو مطلع کردند و هم روسیه را مقصر اعلام نموده و خود را مبرا خواندند تا کسی به خاطر گرانی، به دولتی انتقاد ننماید!
اما، در ایران، به رغم آن که آیت الله رئیسی مکرر متذکر شد که همه چیز را به مردم بگویید، این اطلاعرسانی و آگاه نمودن مردم از شرایط جهانی و داخلی که سبب تورم میشود، نه در قبل صورت گرفت و نه در بعد!
شاید یکی از علل این ضعف، عدم برخورداری رئیس جمهور، از رسانه و یا حاکمیت بر رسانه میباشد. امروزه ما شاهدیم که تمامی جریانهای سیاسی کشور، رسانه دارند، و برخی از خبرگزاریها و رسانهها نیز به صورت علنی یا پنهان، وابسته میباشند؛ اما رئیس جمهور رسانه ندارد و به نظر میرسد که تیم رسانهای مستقل و قوی هم ندارد!
سوء مدیریت - آیت الله رئیسی، از ابتدا سعی نمود تا جناحی کار نکند و با سعۀ صدر، از نیروهای تمامی جناحها استفاده کند؛ اما این سیاست، در بسیاری از موارد به ضرر دولت و ملت تمام شده است؛ چرا که اولاً به بهانۀ جذب آنها، به درستی از نیروهای متعهد، انقلابی و همسو استفاده نشده است، و ثانیاً اگر این مدیران و مشاورانی که در دولت قبل بودند، دلسوز به حال کشور و مردم بودند و کاری از دستشان برمی آمد، در همان دولت انجام میدادند! و ثالثاً: چه بسا برخی از آنان عمداً سیاستهای نادرست اقتصادی را اِعمال مینمایند؟ و الله اعلم.
بخش خصوصی - رسم قدیمی در ایران چنین بود که تمامی کمبود کالا یا گرانی را به گردن "واسطهها"ی سودجو، بی انصاف و ظالم میانداختند؛ اما امروزه شاهدیم که این "شرکتهای تولید کننده" و "اتحادیهها"ی آنان میباشند که گرانی افسار گسیخته را -به ویژه در مواد خوراکی، شویندهها و سایر کالاهای ضروری و مصرفی، به مردم تحمیل میکنند؛ چرا که در این بازار، دیگر واسطهها نقشی ندارند، بلکه هر روز رسماً نرخ گرانتری را روی کالای خود درج میکنند!
این گرانی، بیش از کوچک کردن سفرۀ مردم، اقتصاد خُرد را نابود میکند؛ چرا که قدرت خرید فروشندگان را کاهش میدهد! به عنوان مثال: فروشنده، روغن را 50 هزار تومان خریده و 55 هزار تومان میفروخت، تا هم هزینههای فروشگاهش را پوشش دهد و هم سودی ببرد، اما اکنون باید همان روغن را بیش از 100 هزار تومان خریداری کند! یعنی دیگر نه تنها سودی در کار نیست، بلکه هر فروشندهای، باید بتواند صدها میلیون تومان افزاش سرمایه بدهد تا بتواند کالاهای مورد نیاز مردم را از این شرکتها تأمین نماید!
مجلس - نقش مؤثر و مستقیم مجلس را نباید نادیده گرفت. مجلس در قانونگذاری و نظارت چه میکند؟! آیا نمایندگان مجلس، نمایندگان مردم نیستند؟! آیا فقط شعارهایی میدهند که خود را تطهیر و توجیه کنند و اذهان عمومی را جذب کنند؟! آیا نباید با تمام قوا به کمک دولت و مردم بشتابند؟!
*- شورای عالی کار، حداقل دستمزد کارگران در سال ۱۴۰۱ را با ۵۷.۴ درصد افزایش نسبت به سال ۱۴۰۰، به غیر از سایر مزایای مستمر، ۴۱,۷۹۷,۵۰۰ ریال تعیین کرد؛ و پس از عبور از مراحل قانونی و تصویب، روشن بود که با این افزایش، نرخ تمامی تولیدات به همین میزان یا بیشتر افزایش مییابد!
کاهش ارزش پول
بدیهی است که هیچ کارگری، از افزایش دو برابری حقوق و دستمزد، سود نبرده و نمیبرد. کارگری که حقوقش 3.5 میلیون بود، ماست را 15 هزار تومان و پنیر را نیز به همین مبلغ میخرید، اما امروز باید نزدیک به شصت هزار تومان بخرد! حقوقش دو برابر شده، اما هزینههایش تا چهار برابر افزایش یافته است!
بنابراین، به غیر از آن چه از علل گرانی در جهان و ایران و نیز مشکلات، بدهیها و عملکردهای مثبت و منفی دولت بیان شد، باید اذعان داشت که "ارزش پول ملی" کاهش یافته است و مجلس و دولت، باید ضمن کنترل شدید اتحادیهها و تولید کنندگان بخش خصوصی و ممانعت از افزایش روزافزون نرخها، چارهای برای افزایش قدرت پول ملی بیندیشند.
مشارکت و همافزایی - پرسش و نشانی پیوند پاسخ، جهت ارسال و انتشار توسط شما؛ متشکریم.
پرسش:
واقعا مشکل کجاست که این دولت هم نتوانست پای حرفش بایستد و به جای ۴ قلم کالا، چندیین قلم گران و گرانتر بشود؟ (اگر پاسخ تحلیلی و علمی میخواهید، بخوانید).
پاسخ (نشانی پیوند):
https://www.x-shobhe.com/etc/11889.html
- تعداد بازدید : 1105
- 20 خرداد 1401
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: گوناگون