بسیاری از مناطق دنیا درگیر سیل و غیره شدهاند؛ علت این حوادث چیست؟ آیا امتحان است یا بلا؟ یا عذاب الهی؟ از کجا میشود فهمید عذاب است؟ آیا هر کسی شایستگی دارد بگوید؟
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس - شبهه):
*- به طور کلی میتوان گفت: «گناه نکنید، تا در دنیا و آخرت، دچار عقوبتش نگردید»، اما باید دقت نمود که "گناه"، صرفاً ترک نماز و واجبات و انجام فعل حرام نیست، بلکه بیخردی، بیتوجهی و غفلت، کارهای غیر اصولی و ...، همه گناهانی میباشند که چه بسا عقوبات سنگینی داشته باشند!
●- اما، در مسائل مربوط به پرسش، دقت شود که این مشکلات ذهنی از آنجا پدید میآیند که از یک سو وقایعی (سیل، زلزله و ...) را میبینیم و از سویی دیگر حقایقی (امتحان، بلاء، عذاب و ...) را باور داریم، اما معنا، مقصود و مفهوم واژگان را درست نمیدانیم! لذا در یافتن و تطبیق مصادیق بیرونی، با مشکل مواجه میشویم.
به عنوان مثال: ابتدا دقت نماییم که "امتحان" یعنی چه و برای چیست و در چه مواردی صادق است؟
●- "امتحان"، یعنی "آزمایش" و آزمایش برای تصدیق رسیدن به مرز فعلی و گذر از آن میباشد. اگر در امتحان آخر سال قبول شدی، به کلاس بالاتر میروی.
حال آزمایشی پیش میآید و یکی موفق نمیشود، خب باید تجدید نظر کند، برگردد، نواقص را جبران کند، راه را تغییر دهد و دوباره حرکت کند تا موفق شود.
"امتحان یا آزمایش"، در یک یا چند مورد به خصوص نیست، بلکه در هر لحظه از زندگی و هر کاری، جاری میباشد. اگر جرعه آبی بنوشید، در آن امتحاناتی هست، مانند: آیا واقعاً تشنه شدهاید - آیا به تمیزی و سلامت آبی که مینوشید دقت نمودهاید - آیا دقت نمودید که آب پاک است یا نجس - آیا توجه دارید که مالک دارد و شما اجازه نوشیدن دارید یا خیر؟ در نوشیدن اسراف میکنید و یا به حد نیاز مینوشید - آیا در کنار شما کودکی، خانمی، بارداری، سالخوردهای و یا تشنۀ دیگری هست و به او توجه دارید یا خیر و ...؟ اینها همه امتحانات است.
صدای اذان را میشنوید؛ یعنی خداوند متعال به شما اذن میدهد که آماده شوید و ضمن عبادت (بندگی، آنطور که خودش فرموده)، در محضرش بایستید، با او گفتگو نمایید و برای خودتان و دیگران دعا کنید.
حال امتحان میشوید. آیا با اذان به یاد خدا و نماز اول وقت میافتید یا خیر و برایتان فرقی ندارد؟ آیا به این دعوت و اذن، لبیک میگویید، یا خیر؟ اگر اهل نماز هستید، آیا به سوی آن میشتابید و یا میگویید: «فعلاً کار دیگری دارم» - آیا برای نماز و انجام برترین عبادت و سخن گفتن با خدا، شوق و ذوق هم دارید، یا با تنبلی، کسالت و ناخوشنودی به طرف اقامه نماز میروید و ...؟ اینها همه امتحانات است.
بنابراین، هیچ لحظهای از زندگی و هیچ کاری، خالی از "امتحان" نمیباشد. حتی در چگونه سخن گفتن در برابر هر کسی، امتحاناتی وجود دارد:
«إِنَّ الَّذِينَ يَغُضُّونَ أَصْوَاتَهُمْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ أُولَئِكَ الَّذِينَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوَى لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ عَظِيمٌ» (الحجرات، 3)
- همانا كسانى كه صداهاى خود را در نزد رسول خدا پايين مىآورند كسانىاند كه خداوند دلهايشان را براى پرهيزكارى آزموده (و آماده ساخته) است؛ آنان را آمرزش و پاداشى بزرگ است.
●- "بلاء" نیز به همان معنای آزمایش میباشد، چنان که فرمود:
«إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَبْتَلِيهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِيعًا بَصِيرًا» (الإنسان، 2)
ما انسان را از نطفۀ مختلطى آفريديم، و او را مىآزماييم؛ (بدين جهت) او را شنوا و بينا قرار داديم!
ویژگی "بلاء" این است که به رخدادها و آن چه به آدمی میدهند، از آدمی میگیرند و یا برایش پیش میآید گفته میشود.
اگر چه، ما در عرف کلامی، به حوادث و رخدادهای نامطلوب "بلاء" میگوییم، اما هیچ الزامی ندارد که "بلاء" به امور نامطلوب و شرّ اختصاص یابد، بلکه "خیر و شرّ" را شامل میگردد؛ چنان که در قرآن کریم، "بلاء حسنه" را نیز یادآور میشود:
«فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ رَمَى وَلِيُبْلِيَ الْمُؤْمِنِينَ مِنْهُ بَلَاءً حَسَنًا إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ» (الأنفال، 17)
- پس (، از آن چه در جنگ بدر گذشت و ديديد، بايد بدانيد كه) شما كافران را نكشتيد بلكه خدا آنان را كشت، و تو اى پيامبر! آن گاه كه به سويشان تير انداختى، در حقيقت تو نينداختى، بلكه خداوند بود كه تيراندازى نمود (خدا چنين كرد) تا مؤمنان را به آزمايشى نيكو بيازمايد؛ به راستى كه خداوند بسيار شنوا و داناست.
هم چنین است آنگاه که خداوند متعال، حضرت ابراهیم علیه السلام را از قربانی کردن فرزند -که امتحانی بزرگ بود- معاف میدارد و میفرماید: «تو رؤیای خود - آن چه در رؤیا به تو وحی شده بود - را تحقق بخشیدی، حال ما پاداش نیکو میدهیم» و میافزاید: «إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْبَلَاءُ الْمُبِينُ - اين مسلّماً همان امتحان آشكار است» (الصافات، 106)
بنابراین، به "امتحان یا آزمایش"، در هر چه که به آدمی داده میشود، از آدمی گرفته میشود و یا هر رخداد و پشامد خیر یا شری، "بلاء و ابتلا" گفته میشود.
●- "فتنه" نیز به همان معنای "آزمایش" میباشد، اما با ویژگیها مخصوص به خودش که آن را از "بلاء" یا سایر آزمایشات، متمایز میگرداند. در یک آیه، به معنای کلی که همان میباشد "آزمایش" تصریح شده است:
«أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ» (العنکبوت، 2)
- آیا مردم گمان دارند همین که بگویند ما ایمان آوردهایم، رها میشوند و آزمایش نمیشوند؟!
"فتنه" در لغت به معنای گداختگی آمده است، مانند فلز طلایی که به آتش میاندازند تا ناخالصیهایش جدا شود. این ناخالصیها، ممکن است حمل به خوبی و خیر شوند، و ممکن است حمل به بدی و شرّ شوند. اگر طلا از فلزات دیگر جدا میشود و خالص میگردد؛ فلزات دیگر هم از طلا جدا میگردند و چه بسا برای انسان بیارزش باشند.
بنابراین، "فتنه" آن "آزمایشی" است که همراه با آشوب و اضطراب قلب باشد، آدمی را گذاخته کند، بسوزاند و در خوبی یا بدی، خالص نماید. لذا از یک سو در مورد "فتنهای" که دشمنان خدا برای ایجاد اضطراب، آشوب، انحراف، شبهه و ... ایجاد میکنند، فرمود: «وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ - فتنه از قتل (خونریزی و کشتار) شدیدتر (بدتر) است» (البقره، 191)؛ و از سویی دیگر فرمود:
«وَاعْلَمُوا أَنَّمَا أَمْوَالُكُمْ وَأَوْلَادُكُمْ فِتْنَةٌ وَأَنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ» (الأنفال، 28)
- و بدانيد كه اموال و فرزندان شما [وسيله] آزمايش [شما - فتنه] هستند و خداست كه نزد او پاداشى بزرگ است
چرا که محبّت و وابستگی به "مال و اولاد"، نگرانی در کم و زیاد شدن و یا میل در به دست آوردن یا ترس در از دست دادن آنها، آدمی را به اضطراب میانداز و در نهایت گداخته میکند، تا ناخالصیهایش جدا شود. معلوم شود که همه چیز را برای خدا میخواهد، همه چیز را در راه خدا دوست دارد، شدت محبتش به خداوند است ...، و یا با اولین آزمایش در به دست آوردن یا از دست دادن مال و اولاد، یا کم و زیاد شدن آنها، معلوم میشود که هیچ گوهر با ارزشی در وجودش نیست؟!
سیل، زلزله و ...
یک پرسش این است که چنین اتفاقاتی چرا رخ میدهد؟ پاسخ روشن است که قانون طبیعت است؛ لازمۀ حیات، بقا و آثار هر یک در چرخۀ طبیعت است.
پرسش دیگر این است که آیا این حوادث طبیعی، برای انسان نعمت هستند و یا نقمت و عذاب؟!
پاسخ این است که به خودی خود، نعمت هستند، اما ممکن است برای برخی به نقمت و عذاب مبدل گردند.
به عنوان مثال: شدت باران، سیل به راه میاندازد، رودها و سفرههای زیرزمینی را پُر آب میسازد، صحراهای خشک را در فصولی به دشتهای سرسبز برای حیات گیاهان و حیوانات مبدل میسازد تا آدمی نیز بهرهاش را ببرد و ... .
زلزله، از حرکت طبقات داخلی زمین و برخورد کوهها و صخرههای زیرزمینی با هم، و یا ریزش کوههای زیر زمینی پدید میآید، که همه لازمۀ حیات و بقای زمین میباشد و برای بشر نیز فوایدی چون ایجاد شکافهای لازم در سطح زمین، در دسترس قرار گرفتن معادن ... و البته رشد علمی دارد.
***- اما همین حوادث و نعمات طبیعی، برای افراد یا ملتی، مبدل به نقمت و عذاب میگردند. مانند مردمی که روی خط زلزله یا مسیل، خانههای سست بنیاد ساختهاند - دولتی که مجوز ساخت میدهد و نظارت هم ندارد - دستگاههایی که به موقع لایروبی نکردهاند - افرادی که به رغم هشدارها در داخل رودخانه یا مسیل خشک، و یا کنار رودها اطراق میکنند و آن هم برای تفریح، و به وضعیت آب و هوا و هشدارها توجهی ندارند ... و چه بسا افراد یا جوامعی که گناهان دیگری نیز دارند، چرا که تمامی اجزای نظام آفرینش، به هم پیوسته میباشند و در یک دیگر اثر دارند؛ چنان که با دعا و صدقه، مصیبت و بلا دفت میشود.
پس چه بسا آسیب دیده یا کشتهای در حوادث، قربانی ظلم دیگران شده باشد، و چه بسا به عاقبت قصورها و تقصیرهای خودش مبتلا شده باشد.
شایستگی تشخیص
*- آیا پزشک شایستگی دارد که بگوید: «این فرد به علت مصرف مشروبات الکلی سکته کرده است - یا پلیس راهنمایی و رانندگی، شایستگی دارد که بگوید: «این اتوبوس به خاطر خواب آلودگی راننده یا سبقت غیر مجاز، تصادف کرد، واژگون شد و دهها نفر را به کشتن داد؟!
آیا معلم، شایستگی دارد که بگوید: «این دانشآموز، به علت بیتوجهی، بازیگوشی، غیبت، انجام ندادن تکالیف و ...، چیزی یاد نگرفت و در امتحان نمره نیاورد؟!»
پس، در بسیاری موارد، افراد شایستگی دارند که آسیبشناسی کنند و علل را بگویند.
با توجه به مطالب بیان شده، معلوم میشود که در برخی موارد، نه تنها متخصصان، کارشناسان، بلکه عموم مردم نیز شایستگی تشخیص و گفتن را دارند. مثل این که بگویند: «این رودخانه لایروبی نشده بود - ما بارها هشدار دادیم و تقاضا نمودیم، اما توجهی نشد» یا بگویند: «خانههای این منطقه، زورآبادی، غیر اصولی، بی کارشناسی و غیر اصولی، و سست ساخته شده بود» و ... .
اما، این که بخواهند بگویند: «الزاماً که هر کسی آسیب دیده، مجروح و یا کشته شده، الزاماً خیلی گناهکار بوده»! خیر هر کسی شایستگی ندارد چنین بگوید؛ مگر آن که خداوند متعال خبر دهد؛ مانند اقوام لوط، عاد و ثمود که با همین بلایای طبیعی هلاک شدند و یا دلایل و شواهد متقن و معلومی در اختیار باشد که احتمال عقوبت کفر، شرک، ظلم، فسق و فساد افراد یا اقوامی را تشدید نماید.
نکته
و البته در چنین حوادثی، یا وقایعی که برای مردم پیش میآید، چون: زلزله، سیل، قحطی، جنگ ... و یا حتی ثروت، امکان و قدرت، و نیز رویکردهای فرهنگی، دینی، مذهبی و انقلابی و ...، تمامی مردم جهان امتحان میشوند که چه برخوردی میکنند!
و البته در چنین حوادثی، یا وقایعی که برای مردم پیش میآید، چون: زلزله، سیل، قحطی، جنگ ... و یا حتی ثروت، امکان و قدرت، و نیز رویکردهای فرهنگی، دینی، مذهبی و انقلابی و ...، تمامی مردم جهان امتحان میشوند که چه برخوردی میکنند!
●- جنایات امریکا، انگلیس، فرانسه، اسرائیل، متحدان غربی، نوکران عربی و ... از یک سو، و مقابله، ایستادگی، مقاومت، مبارزه، تحمل رنجها و سختیها، ایثارها، جانبازیها، شهادتها، قربانی شدن زنان و کودکان بیگناه و ...، امتحانی برای تمامی مردم جهان میباشد.
مشارکت و همافزایی - پرسش و نشانی پیوند پاسخ، جهت ارسال و انتشار توسط شما؛ متشکریم.
پرسش:
بسیاری از مناطق دنیا درگیر سیل و غیره شدهاند؛ علت این حوادث چیست؟ آیا امتحان است یا بلا؟ یا عذاب الهی؟ از کجا میشود فهمید عذاب است؟ آیا هر کسی شایستگی دارد بگوید؟
پاسخ (نشانی پیوند):
https://www.x-shobhe.com/etc/11983.html
- تعداد بازدید : 731
- 10 مرداد 1401
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: گوناگون