پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس - شبهه):
هیچ کسی، به چیزی یا کسی یا دینی گرایش نمییابد، مگر آن که آن را برتر بداند و از هیچ کسی پیروی نمیکند، مگر آن که او را برتر بداند. آن که یک ظالم، یک فاسد و فاسقِ مجرم را الگوی خویش قرار میدهد، او را برتر از سایر الگوها میداند و آن که رسول خدا و اهل عصمت علیهم السلام و انسانهای مؤمن و صالح را الگو قرار میدهد، آنها را برتر میداند!
اما، «برتر دانستن»، دلیل بر «به حق بودن و برتر بودن» نمیباشد، بلکه هر کسی باید ببیند و بداند که آیا گزینش و گرایش او، دلیل عقلی هم دارد یا خیر؟! و اگر موضوع او ربطی با دین دارد، باید ببیند و بداند که آیا خداوند متعال چنین قرار داده و چنین فرموده است، یا این گرایش و انتخاب، مطابق میل و هوای نفس خودش میباشد؟!
تمامی اندیشهها و مکاتب بشری، خودشان را برحق و برتر میدانند، در حالی که همگی باطل میباشند؛ چنان که خداوند متعال میفرماید: «این إلههایی که آنها به نامهای گوناگون میخوانید و این «ایسم»ها و ...، همه فقط اسمهای لفظی میباشند که بر اساس گمانهای خودتان نهادهاید و خداوند سبحان، اصلاً چنین شاخصهها و امتیازاتی به آنها نداده است:
«إِنْ هِی إِلَّا أَسْمَاءٌ سَمَّیتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ إِنْ یتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَمَا تَهْوَى الْأَنْفُسُ وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مِنْ رَبِّهِمُ الْهُدَى» (النّجم، 23)
- اینها فقط نامهائی است كه شما و پدرانتان بر آنها گذاشته اید (نامهائی بیمحتوا و اسمهائی است بیمسمّی!) و هرگز خداوند دلیل و حجتی بر آن نازل نكرده، آنان فقط از گمانهای بیاساس و هوای نفس پیروی میكنند در حالی كه هدایت از سوی پروردگارشان برای آنها آمده است.
پس هر کسی، در هر انتخاب، گزینش، گرایش و هر نوع موضعگیری و کاری و نیز هر مقدار پیروی از هر کسی، باید ابتدا «حقّ» را بشناسد و سپس موضوعش را به آن انطباق دهد.
«قُلْ هَلْ مِنْ شُرَكَائِكُمْ مَنْ یهْدِی إِلَى الْحَقِّ قُلِ اللَّهُ یهْدِی لِلْحَقِّ أَفَمَنْ یهْدِی إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ یتَّبَعَ أَمَّنْ لَا یهِدِّی إِلَّا أَنْ یهْدَى فَمَا لَكُمْ كَیفَ تَحْكُمُونَ» (یونس علیه السلام، 35)
- بگو آیا از شریكان شما (إلهها و معبودهایی که شریک گرفتهاید) كسى هست كه به سوى حق رهبرى كند بگو خداست كه به سوى حق رهبرى مىكند پس آیا كسى كه به سوى حق رهبرى مىكند سزاوارتر است مورد پیروى قرار گیرد یا كسى كه راه نمىنماید مگر آنكه [خود] هدایت شود شما را چه شده چگونه داورى مىكنید؟!
یهود
بیشتر قوم یهود که اکثراً بازماندگان قوم بنیاسرائیل میباشند، اخلاقیات و خصوصیات ناپسندی داشتند و دارند، مانند: تکبر، عُجب، حرص و انحصار طلبی (مانند صهیونیسم بین الملل)!
قوم یهود، تحت تأثیر کفار نفوذی، در عین حال که مشرک شدند و افتراهای بسیاری سنگینی به خداوند متعال زدند، از جمله جسمیّت داشتن، فرزند داشتن، دچار فراموشی شدن، بسته بودن دست خدا و ... [که همه در تورات تحریف شدۀ امروزی نیز مثبوت است]، و ...، بسیار هم انحصار طلب بوده و هستند، لذا در مقابل دعوت پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، این شعار و ادعای قدیمی خود را که «فقط ما خدا را دوست داریم و خداوند نیز فقط ما را دوست دارد» فرافکنی کردند!
اما، نه تنها به صرف ادعا و شعار، چیزی به اثبات نمیرسد و چیزی از حقایق تغییر نمیکند، بلکه هر ادعایی آزمایش و اثبات دارد؛ لذا فرمود: «اگر راست میگویید، از خدا طلب مرگ کنید!»؛ چرا که مُحبّ مایل به لقای محبوب میباشد و دوری و فراق برایش سنگین و آزار دهنده میباشد:
«قُلْ یا أَیهَا الَّذِینَ هَادُوا إِنْ زَعَمْتُمْ أَنَّكُمْ أَوْلِیاءُ لِلَّهِ مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِینَ» (الجمعة، 6)
- بگو: این یهودیان! اگر گمان میکنید که شما دوستان خدا هستید، نه سایر مردم، از خداوند تمنای مرگ کنید اگر راست میگویید.
و در ادامه میفرماید: «هرگز چنین چیزی نخواهید خواست، چون خودتان میدانید که وضعتان در پیشگاه او، به خاطر ظلمهایتان، بسیار خراب است»:
«وَلَا یتَمَنَّوْنَهُ أَبَدًا بِمَا قَدَّمَتْ أَیدِیهِمْ وَاللَّهُ عَلِیمٌ بِالظَّالِمِینَ» (الجمعة، 6)
- ولی آنها هرگز چنین تمنایی نمیكنند به خاطر اعمالی كه از پیش فرستادهاند، و خداوند ظالمان را بخوبی میشناسد.
مسیحیان
مسیحیان نیز از یک سو خود را موحد و برحق میپندارند و از سویی دیگر برای خداوند سبحان جسمیّت قائل شدهاند، معتقدند که او از مادری به نام مریم علیها السلام متولد شده است، قائل به تثلیث شدهاند، معتقدند که دشمنانش از کفار و یهود، این خدا را به صلیب کشیدند و کُشتند و ...! لذا وعدۀ عذاب برای گرویدگان به چنین شرکی، حتمی شده است، چون تحت نام یهودیت یا مسیحیت، به کفر گرویدهاند:
«لَقَدْ كَفَرَ الَّذِینَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ ثَالِثُ ثَلَاثَةٍ وَمَا مِنْ إِلَهٍ إِلَّا إِلَهٌ وَاحِدٌ وَإِنْ لَمْ ینْتَهُوا عَمَّا یقُولُونَ لَیمَسَّنَّ الَّذِینَ كَفَرُوا مِنْهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ» (المائدة، 73)
- آنها كه گفتند خداوند یكی از سه خدا است (نیز) بطور مسلم كافر شدند با اینكه معبودی جز معبود یگانه نیست و اگر از آنچه میگویند دست برندارند عذاب دردناكی به كافران آنها (كه روی این عقیده ایستادگی كنند) خواهد رسید.
معاد، محاکمه، پاداش و عذاب
خداوند متعال، پیامبران، دین واحد (اسلام) و شرایع (حقوق و احکام) گوناگون را جهت بازی و تفریح نفرستاده است؛ بلکه تمامی آنها را با «بیّنه»های روشن، مستدل و قعطی فرستاده است و همگان باید با گرایش و تبعیت از آنان، به سوی بندگی خالصانۀ خداوند متعال گام بردارند تا هدایت شوند، رشد یابند و به سعادت ابدی برسند.
بنابراین، آنگاه که سلسلۀ نبوت را به خاتم الانبیاء و المرسلین، حضرت محمد مصطفی صلوات الله علیه و آله ختم نمود و دین و شریعت او را جهانی و همیشگی اعلام داشت، همگان را مکلف به گرایش و تبعیت از ایشان نمود و همگان را در انجام این مهم «مسئول - مورد سؤال و پاسخگو» قرار داد. پس، از همگان میپرسد که چه کردید؟ چرا مسلمان شدید؟ چرا مسلمان نشدید؟!
●- پس، اگر فرض شود که به یک یهودی و یا مسیحی، اسلام عزیز ابلاغ نشده است، دعوت آخرین پیامبر خدا به او نرسیده است، در استضعاف کامل قرار گرفته و نگذاشتند هیچ سخن حقی به او برسد، بدیهی است که با دین و کتاب خودش محاکمه میشود، البته دین و کتابی که خداوند متعال فرستاده، نه آن چه خود تحریف کرده و نامش را کتاب خدا گذاشتهاند!
حجیّت عقل
خداوند سبحان، تمامی آحاد بشر را از موهبت «عقل» و نیرو و امکان تفکر و تعقل برخوردار نموده است که نعمتی بسیار بزرگ و ارزشمند میباشد. حضرت امام کاظم علیه السلام فرمودند:
«إنَّ لِلّهِ عَلَى النّاسِ حُجَّتَينِ: حُجَّةً ظاهِرَةً، و حُجَّةً باطِنَةً، فأمّا الظّاهِرَةُ فَالرُّسُلُ و الأنبِياءُ و الأئمَّةُ عليهم السلام، و أمّا الباطِنَةُ فَالعُقولُ» (الکافی، ج1، عقل و جهل)
- خداوند را بر مردمان دو حجت است: حجتى بيرونى و حجتى درونى. حجت بيرونى همان فرستادگان و پيامبران و امامان عليهم السلام هستند و حجت درونى همان خردها (عقول) میباشند.
●- بدیهی است که خداوند متعال، ابتدا حجّت را تمام میکند و بر همان اساس محاکمه میکند، پس اگر بندگانش را در برابر دعوت پیامبرش، دینش و شریعتش محاکمه میکند، حتماً بر اساس «میزان عقل» که حجّت درونی بر همگان میباشد نیز محاکمه میکند.
*- پس، از مسلمانِ پیرو بافتههای ابن تیمیه (وهابیت) میپرسد:
- مگر قرآن کریم را در اختیار نداشتی، من کجا گفتم که من جسمی دارم مانند جسم بشر، اما بزرگتر؟! - مگر پیرو پیامبر من نبودی، پس چرا عهد با او در غدیر خم را نقض کردی؟! چرا به خرافههای گوناگون «اسرائیلیات» گرویدی ...، مگر عقل نداشتی؟!
*- از یهودی میپرسد:
آیا من گفتم که شما یهودیان همگی فرزندان خدا هستید؟! آیا من گفتم که عُزیر فرزند من است؟! آیا حضرت موسی علیه السلام به شما گفته است که من با پیامبرم داود کُشتی گرفتهام؟! آیا عقل نداشتی که بفهمی اینها همه اباطیل است و خداوند سبحان، دچار فراموشی و پیشیمانی از خلقت بشر نمیشود و ... ؟!
*- از مسیحی میپرسد:
به فرض که کتابی که به نام انجیل در اختیار داشتی که تحریف شده بود و به کتاب اصلی دسترسی نداشتی؛ اما آیا عقل هم نداشتی که بفهمی خداوند سبحان به دنیا نمیآید، به صلیب کشیده نمیشود، از دنیا نمیرود و ...؟!
●- بنابراین، هر کسی که برای انحرافات، شرک و گناهانش بهانهای بیاورد، عقل خودش را به عنوان حجّت میزان قرار میدهد. میگوید: «تو فهمیدی که سگ نیز حقوقی دارد؛ اگر کسی به سگِ تو کمترین تعرضی میکرد، از او شکایت میکردی! اما آیا نمیدانستی و نفهمیدی که انسانها نیز حقوقی دارند و آدم کُشی، نسلکُشی و کودک کُشی، جنایتی هولناک و ظلمی بزرگ است؟! آیا عقل نداشتی یا عقلت چنین حکمی نمیداد؟!
مشارکت و همافزایی - پرسش و نشانی پیوند پاسخ، جهت ارسال و انتشار توسط شما؛ متشکریم.
پرسش:
آیا یهودیان و مسیحیان نیز دین خودشان را برتر میدانند و آیا براساس دینشان محاکمه شده و به پاداش یا عذاب میرسند؟
پاسخ (نشانی پیوند):
https://www.x-shobhe.com/resurrection/12387.html
کلمات کلیدی:
گوناگون معاد