پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): تنها منبع اطلاع آدمی از چگونگی حیات اخروی و احوالات انسان در قیامت، محشر، بهشت و جهنم، فقط کلام وحی است.
در این بحث و پرسش، دو مقوله مهم وجود دارد که باید جداگانه مورد توجه قرار گیرد و سپس به ارتباط آنها پرداخته شود. این دو مقوله عبارتند از: «محبت و رابطهی نَسَبی افراد در دنیا و آخرت».
الف – محبت:
اساس خلقت بر "محبت" است – اساس هدایت نیز بر "محبت" است – اساس بندگی و اطاعت نیز "محبت" است – آخر و نتیجه نیز محبت است، چرا که هر آخری به اولش باز میگردد.
●- در قرآن مجید میخوانید که خداوند متعال به پیامبرش صلوات الله علیه و آله میفرماید:
«قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ» (آل عمران، 31)
ترجمه: بگو: اگر خدا را دوست داريد، پس مرا پيروى كنيد تا خدا هم شما را دوست بدارد، و گناهانتان را بيامرزد؛ و خدا بسيار آمرزنده و مهربان است.
●- خداوند متعال در قرآن مجید، و آن هم خطاب به مؤمنان میفرماید: «اگر از دین خود برگردید، هیچ اتفاق خاصی نمیافتد، خدا شما را بر میدارد و یک گروه دیگری را به جای شما میگذارد که اولین ویژگی آنها، محبت متقابل است:
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ ...»
ترجمه: اى اهل ايمان! هر كس از شما از دينش برگردد [زيانى به خدا نمى رساند] خدا به زودى گروهى را مىآورد كه آنان را دوست دارد، و آنان نیز خدا را دوست دارند ... .
●- در قرآن کریم تصریح شده است که "محبت" به مایحتاج دنیوی، برای آدمی زینت داده شده است، یعنی هم محبتش در وجود آدمی نهادینه شده و هم این گرایشات برای آدمی جلوه داده شده است، چرا که متاع دنیا و لازمهی حیات دنیوی آنهاست:
«زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَالْبَنِينَ وَالْقَنَاطِيرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالْأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ ذَلِكَ مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ» (آل عمران، 14)
ترجمه: محبّت امور مادى، از زنان و فرزندان و اموال هنگفت از طلا و نقره و اسبهاى ممتاز (مرکبهای نشاندارد) و چهارپايان و زراعت، در نظر مردم جلوه داده شده است؛ (تا در پرتو آن، آزمايش و تربيت شوند؛ ولى) اينها اسباب و متاع زندگی دنیوی است؛ و سرانجام نيك (و زندگىِ والا و جاويدان)، نزد خداست.
●- در قرآن کریم میخوانیم که علت گرایش به بتهای سنّی و مدرن نیز از اختصاص محبت فطری الهی، به خدایان دروغین است. علت هر انحرافی، محبوب غایی فرض نمودن هر چیزی به غیر از خداوند متعال است، لذا میفرماید: کفار غایت محبت را به غیر خدا اختصاص میدهند، اما مؤمنان، هر چیزی یا هر کسی را در راه خدا دوست دارند و محبوب غایی آنها، الله جلاله میباشد. (البقره، 165)
ریشه و اساس تمامی گناهان نیز "محبت" است، منتهی محبت به دنیا و متاع آن، چنان که رسول اکرم صلوات الله علیه و آله فرمودند: «حُبُّ الدُّنیا رَأسُ کُلُّ خَطیئَه»، یعنی ریشه و رأس و اساس تمامی گناهان، محبت به دنیا میباشد.
●- در قرآن مجید تصریح شده که آخر کار، نتیجه پذیرش دعوت تمامی انبیاء و تحقق تمامی بشارتهایی که آنها از سوی پروردگار عالم دادهاند، در "مودت اهل عصمت علیهم السلام" حاصل میگردد، که مودت، همان ظهور محبت در گفتار و عمل میباشد، لذا به آن "اجر رسالت" گفته شده است:
«ذَلِكَ الَّذِي يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ» (الشوری، 23)
ترجمه: اين همان چيزى است كه خداوند بندگانش را كه ايمان آورده و اعمال صالح انجام داده اند به آن نويد (بشارت) مىدهد! بگو: «من هيچ پاداشى از شما بر رسالتم درخواست نمىكنم جز مودت [ظهور و آشکار ساختن محبت به] نزديكانم [اهل بيتم]؛ و هر كس كار نيكى انجام دهد، بر نيكىاش مىافزاييم؛ چرا كه خداوند آمرزنده و سپاسگزار است.
***- پس میتوانید بگویید که «اول، آخر، ظاهر و باطن همه چیز، محبت است کهاصلش تجلی محبت رحمان و رحیم است و در فطرت بندگان نهادینه شده است و اگر به او اختصاص نیابد، حتماً به غیر او اختصاص مییابد. «يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّه»
نسبتها در آخرت:
نسبتهای بین افراد، مانند: همسر، پدر، مادر، فرزند، خواهر، برادر و ...، همه مربوط به بدن و چگونگی ارتباط و انتساب ابدان میباشد.
روح هر انسانی، مستقل آفریده شده و به فقط به امر الهی و بدون سابقهی اسباب دیگر (مثل نطفه، رحِم و ...) و با یک فرمان آفریده شده است، چنان که فرمود: بگو روح مربوط به عالَم "امر مَن" است: «قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي / الإسراء، 85» و خلقت در "عالَم امر" بدینگونه است که او فرمان میدهد و موجود هستی یافته و "بود" میشود. «إِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ – هنگامی که قضای او بر امری واقع شد، پس فرمان میدهد باش، و آن بود میشود / مریم علیه السلام، 35 و آیاتی دیگر».
پس، روح هیج کسی، پدر، مادر و فرزند کسی نیست، لذا فرمود: هنگامی که قیامت برپا میشود، هیچ نَسَبی بین افراد وجود ندارد:
«فَإِذَا نُفِخَ فِي الصُّورِ فَلَا أَنْسَابَ بَيْنَهُمْ يَوْمَئِذٍ وَلَا يَتَسَاءَلُونَ» (المؤمنون، 101)
ترجمه: هنگامى كه در «صور» دميده شود، هيچ يك از پيوندهاى خويشاوندى ميان آنها در آن روز نخواهد بود؛ و از يكديگر تقاضاى كمك نمىكنند.
اما در عین حال، در آیات دیگری میفرماید: در بهشت، همسران و فرزندان مؤمنان را در صورتی که آنها نیز مؤمن بوده باشند، به آنها میرسانیم، جهت چشم روشنی. یعنی مؤمنان همیشه از جمع شدن کنار یکدیگر خوشحال میشوند. آنجا نیز با دیدار یکدیگر خوشحال میشوند، به هم میگویند: یادت هست در دنیا، تو پدر، مادر، همسر یا فرزند من بودی؟ چه تلاشها کردیم و چه رنجها بردیم و حال خداوند سبحان به وعدهاش عمل نمود و ما را در بهشت دور هم جمع کرد.
محبت در بهشت:
برای دنیا نیز فرمود که محبوب غایی شما، الله جلّ جلاله باشد و همه چیز را در راه او دوست بدارید و اگر پدر، مادر، فرزند ... یا کسب و کاری که آنها را دوست دارید، سد راه محبت و اطاعت خدا شدند، آنها را کنار بگذارید، نه این که خدا و عبادت و اطاعتش را برای آنها کنار بگذارید.
اما این رشد و کمال برای همگان، آن هم در حد بالای اخلاص حاصل نمیگردد. لذا آدمی اگر ایمان نیاورد و تقوای الهی پیشه ننماید، "محبوب"های موازی برای خودش جعل میکند و گاه مبحت به خدا را قربانی محبت به آنان مینماید و البته مؤمنان، محبت به پدر، مادر، همسر، فرزند، جان و مال و هر چه هست را قربانی محبتشان به خداوند متعال و شوق وصال مینماید. مانند: اولیاء الله و شهدا.
اما در آخرت، این تزاحمها وجود ندارد، نه جهل وجود دارد و نه هوای نفس، نه حسادت، نه دشمنی و نه رقابت؛ آنجا عالَم شهود و عشق است، لذا شخص بهشتی، هیچ کسی و هیچ چیزی را جز خداوند متعال و آن کسانی که او دوستشان دارد را لایق دوست داشتن نمیداند و دوست نخواهد داشت.
از اینرو، بابت جهنمی شدن والدین، فرزندان و همسر نیز غصه نمیخورد؛ بلکه یا اصلاً این نسبتهای دنیوی به یادش نمیآید، یا اگر به یادش بیاید، دیگر احساس خویشاوندی ندارد و اگر بداند که او مغضوب خدا شده و در جهنم است، برایش غم و غصه ندارد، چرا که مغضوب خدا، مغضوب او میشود. در دنیا نیز همینطور است، اگر کسی را دوست بدارید، دشمن او را دشمن خود میدانید.
●●- مؤمن در بهشت، سراغ نزدیکانی را که آنها را در آنجا نمیبیند، از دیگران میگیرد:
«قَالَ هَلْ أَنْتُمْ مُطَّلِعُونَ» - میپرسد: آیا شما اطلاع دارید که [او] کجاست؟
سپس آگاه میشود که او در جهنم است. جهنمی بهشتی را نمیبیند، اما بهشتی او را میبیند، چون بالاتر است:
«فَاطَّلَعَ فَرَآهُ فِي سَوَاءِ الْجَحِيمِ» - اينجاست كه مطلع میشود (و نگاهى مىكند)، او را در ميان دوزخ مىبيند.
حال نه تنها دیگر نسبتی با او ندارد، بلکه علاقه و محبتی نیز به او ندارد، مضاف بر آن که چون مغبوض خدا شده است، مغبوض او هم میشود و به او میگوید:
«قَالَ تَاللَّهِ إِنْ كِدْتَ لَتُرْدِينِ * وَلَوْلَا نِعْمَةُ رَبِّي لَكُنْتُ مِنَ الْمُحْضَرِينَ» (الصافات، 54 تا 57)
- مىگويد: «به خدا سوگند نزديك بود مرا (نيز) به هلاكت بكشانى * و اگر نعمت پروردگارم نبود، من نيز از حاضر شدگان (در دوزخ) بودم!.
مشارکت و همافزایی (موضوع و نشانی لینک متن یادداشت، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
پرسش:
اگر محبت بین خویشان در آخرت هم باشد، فرد بهشتی با دیدن نزدیکان خود در جهنم ناراحت میشود و این با مواجه نشدن بهشتیان با اندوه و حزن منافات دارد؟
پاسخ (نشانی لینک):
http://www.x-shobhe.com/shobhe/10471.html
پیوستن و پیگیری در پیامرسانها:
کلمات کلیدی:
قرآن معاد قیام