پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس - شبهه):
در اسلام عزیز، بر عکس مسیحیت و یا روان درمانیهای غربی، مؤمن اجازه ندارد به غیر از در پیشگاه خداوند سبحان، نزد دیگران به گناهان یا گناهکاری خود اقرار نماید.
پیش و بیش از آن که به فکر پاسخ باشیم، باید مراقب باشیم که با تعریف و تمجید دیگران، دچار عُجب (منیَّت، خودپسندی، رضایت از خود) نگردیم که خودش مقدمۀ دچار شدن به کبر میباشد؛ بلکه باید فوری متوجه موهبات الهی گردیم و شاکر باشیم.
الف - امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام در صفات متقیان فرمودند که هر گاه با مدح و ستایش دیگران مواجه میشوند، میگویند: «اَنَا اَعْلَمُ بِنَفْسى مِنْ غَيْرى، وَ رَبّى اَعْلَمُ بى مِنّى بِنَفْسى - من از دیگران به خود آگاهترم، و پروردگارم از خودم به من آگاهتر میباشد» و در همان حال برای خود چنین دعا میکنند: «اللّهُمَّ لاتُؤاخِذْنى بِما يَقُولُونَ، وَاجْعَلْنى اَفْضَلَ مِمّا يَظُنُّـونَ، وَ اغْفِرْ لى ما لايَعْلَمُـونَ - خداوندا، مرا به آنچه دربارهام گویند مگیر، و از آنچه میپندارند بهتر گردان، و زشتیهایی را که از من خبر ندارند، بر من ببخش. » (نهج البلاغه، خطبۀ همّام)
ب - با تأسی به حضرت سید الشهداء علیه السلام، در دعای عرفه، از خداوند سبحان چنین مسئلت مینماییم:
«اللّٰهُمَّ اكْشِفْ كُرْبَتِى، وَاسْتُرْ عَوْرَتِى، وَاغْفِرْ لِى خَطِيئَتِى، وَاخْسَأْ شَيْطانِى، وَفُكَّ رِهانِى، وَاجْعَلْ لِى يَا إِلٰهِى الدَّرَجَةَ الْعُلْيا فِى الْآخِرَةِ وَالْأُولىٰ»
- خدایا گرفتاریام را برطرف کن و زشتیام را بپوشان و خطایم را بیامرز و شیطانم را بران و بدهکاریام را ادا کن و ای إله منف برایم در آخرت و دنیا درجهای برتر قرار ده.
سپس اذعان میداریم که «وَلَوْلا سَتْرُكَ إِيَّاىَ لَكُنْتُ مِنَ الْمَفْضُوحِينَ - و اگر پردهپوشیات بر من نبود، هرآینه من از رسواشدگان بودم».
پس، ما خودمان از حق تعالی عاجزانه میخواهیم که زشتیهای ما بپوشاند و باید بدانیم که خوب جلوه نمودن نزد دیگران و تعریف دیگران، به ویژه از ایمان و تقوای ما، همه به خاطر عیب پوشی «ستّار العیوب» میباشد.
ج - وقتی خداوند منّان دوست دارد که بندهاش را خوب، مؤمن و متقی بشناساند، ما چه حقی داریم و چرا باید اصرار داشته باشیم که خرابش کنیم؟! او اگر بخواهد، خودش بندهاش را رسوا و بد نام میکند.
د - در دعای کمیل، با تأسی به امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام، به خداوند رحمان و رحیم عرض مینماییم:
«اللّٰهُمَّ مَوْلَاىَ كَمْ مِنْ قَبِيحٍ سَتَرْتَهُ، وَكَمْ مِنْ فَادِحٍ مِنَ الْبَلَاءِ أَقَلْتَهُ ، وَكَمْ مِنْ عِثَارٍ وَقَيْتَهُ، وَكَمْ مِنْ مَكْرُوهٍ دَفَعْتَهُ، وَكَمْ مِنْ ثَنَاءٍ جَمِيلٍ لَسْتُ أَهْلاً لَهُ نَشَرْتَهُ»
- بار الها، ای سرور من! چه بسیار زشتی مرا پوشاندی و چه بسیار بلاهای سنگین و بزرگی که از من معاف کردی و چه بسیار لغزشی که مرا از آن نگهداشتی و چه بسیار ناپسندی که از من دور کردی و چه بسیار ستایش نیکویی که شایسته آن نبودم و تو در میان مردم پخش کردی!
تعریف از خود
ما، گاهی وظیفه داریم که از خودمان تعریف کنیم تا القای این تعریف، بیشتر ما را به حرکت در مسیر رشد و قرب الهی وادارد.
در دومین سلام نماز، به خودمان سلام میدهیم و خود را در زمرۀ صالحین میشماریم «السَّلامُ عَلَیْنا وَعَلیٰ عِبادِ اللّهِ الصّالِحیٖنَ» - چرا؟!
چنان که به رغم تمامی غفلتها، قصورها و تقصیرها، خود را شیعه و اهل ولایت میشماریم و به ویژه در عید غدیر میگوییم: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَهِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّهِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ»
- سپاس خدا را که ما را از کسانی قرار داد که به ولایت امیرالمومنین علی (ع) و ائمه اطهار (ع) تمسک میجویند.
چرا با این وضعیتی که داریم، خود را از متمسکین به ولایت بشماریم؟ چرا که اولاً متمسک هستیم و ثانیاً همین باور، اقرار و شکر، آثار القایی خودش را دارد.
در قرآن کریم فرمود: «بهترین سخن این است که کسی بگوید: من مسلمانم»؛ آیا این تعریف از خود نیست؟!
«وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِمَّنْ دَعَا إِلَى اللَّهِ وَعَمِلَ صَالِحًا وَقَالَ إِنَّنِي مِنَ الْمُسْلِمِينَ» (فصلت، 33)
- گفتار چه كسی بهتر است از آنكس كه دعوت به سوی خدا میكند و عمل صالح انجام میدهد و میگويد: من از مسلمانان هستم.
حال اگر من راجع به خودم بگویم: «من از مسلمانان هستم»، خوب و حتی بهترین گفتار است، اما اگر دیگری بگوید: «خوشا به حالت که مسلمانی» خیلی بد میشود و باید پاسخ داد که نفی شود؟!
نتیجه
بنابراین، اگر تعریف و تمجید دیگران از ما، از روی ریاکاری و چاپلوسی نباشد و اگر زیادهروی نباشد، باید بدانیم و متوجه شویم که این لطف پروردگار کریم به ما میباشد و ما حق نداریم آن را به بهانۀ شکسته نفسی و یا ...؛ نفی نماییم و پس بزنیم؛ بلکه باید شاکر باشیم؛ به او هم میگوییم: «خدا را شکر که مرا نزد تو خوب جلوه داده است و إن شاء الله مرا بهتر کند، از تو هم متشکرم - این لطف خدا و نظر لطف و حُسن ظنّ شماست و ...»
●- آری، ما باید در مقابل خداوند متعال، از خودراضی، متکبر، مغرور (فریب خورده) و طلبکار نباشیم. باید در محضر او بگوییم:
«اللّٰهُمَّ عَظُمَ بَلَائِى، وَأَفْرَطَ بِى سُوءُ حالِى، وَقَصُرَتْ بِى أَعْمالِى، وَقَعَدَتْ بِى أَغْلالِى، وَحَبَسَنِى عَنْ نَفْعِى بُعْدُ أَمَلِى، وَخَدَعَتْنِى الدُّنْيا بِغُرُورِها، وَنَفْسِى بِجِنايَتِها وَمِطالِى» (دعای کمیل)
- خدایا! بلایم بزرگ شده و زشتی حالم از حدّ گذشته و کردارم بیلیاقت و بیخبرم ساخته و زنجیرهای گناه مرا زمینگیر کرده و دوری آرزوهایم مرا زندانی ساخته و دنیا با غرورش و نفسم با جنایتش و امروز و فردا کردنم مرا نسبت به تو فریفته، ای سرورم از تو درخواست میکنم به توانمندیات که مانع نشود از اجابت دعایم به درگاهت، بدی عمل و زشتی کردارم و مرا با آنچه از اسرار نهانم میدانی رسوا مسازی و در کیفر آنچه در خلوتهایم انجام دادم، از زشتی کردار و بدی رفتار و تداوم کوتاهیام در وظایف و نادانی و بسیاری شهواتم و بیخبریام، شتاب نکنی.
ما باید با خلوص تمام و توجه لازم به خود، در پیشگاه او، خاضعانه بگوییم و اقرار نماییم:
«اللّٰهُمَّ لَاأَجِدُ لِذُنُوبِى غَافِراً، وَلَا لِقَبائِحِى سَاتِراً، وَلَا لِشَىْءٍ مِنْ عَمَلِىَ الْقَبِيحِ بِالْحَسَنِ مُبَدِّلاً غَيْرَكَ، لَاإِلٰهَ إِلّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ وَبِحَمْدِكَ، ظَلَمْتُ نَفْسِى، وَتَجَرَّأْتُ بِجَهْلِى». (دعای کمیل)
- بار الها! آمرزندهای برای گناهانم و پردهپوشی برای کارهای قبیحم و تغییر دهندهای برای کار زشتم به زیبایی، جز تو نمییابم، معبودی جز تو نیست، پاک و منزّهی و به ستایشت برخاستهام، به خود ستم کردم و از روی نادانی جسارت و دلیری کردم.
●- اما، حق نداریم و اجازه نداریم که تا کسی تعریفی از ما کرد و مثلاً گفت: «خوشا به حالت که ایمان راسخی داری و متقی هستی - تو در ایمان و تقوا قویتر از منی و ...»، زود بگوییم: «ای بابا! خبر نداری، من گناهانی دارم که نگو و نپرس - وضع من خیلی خراب است، تو خبر نداری - گناهان من بیشتر از گناهان توست - من گاهی مرتکب گناهان کبیره نیز شدهام و ...»!
این اظهارات، نه اظهار عبودیت و خضوع در برابر خداوند متعال است، و نه شکسته نفسی در برابر دیگران، بلکه فقط ردّ احسان خداوند منّان است که بندهاش را مؤمن و متقی جلوه داده است؛ و خودزنی نادرست و تخریب کرامت انسانی است که از نادرستترین رفتارها و زشتترین کارها میباشد.
مشارکت و همافزایی - پرسش و نشانی پیوند پاسخ، جهت ارسال و انتشار توسط شما؛ متشکریم.
پرسش:
در مواقعی که از ایمان و تقوای ما تعریف میکنند، چه پاسخ دهیم؟ آیا باید نفی کنیم و بگوییم: «نه وضع من خراب است»؟ و آیا این مصداق اعتراف به گناه است و آیا صحیح است؟
پاسخ (نشانی پیوند):
https://www.x-shobhe.com/etc/12403.html
کلمات کلیدی:
گوناگون