پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس - شبهه):
این پرسش از آنجا ناشی شده که ابتدا یک حکم نادرست مبتنی بر «ارواحِ رفتگان، اشراف و تسلط بر دنیای مادی دارند» صادر شده و سپس بر مبنای آن پرسیده شده که «پس، ستار العیوبی خدا چه میشود؟!»
بله، آدمی متشکل از «روح و جسم » میباشد که یکی کاملاً غیر مادی و دیگری کاملاً مادی میباشد. یکی درجات عالیتر وجود است و دیگری درجات پایینتر وجود. آدمی یک وزنۀ سبک یا سنگین را با قوت بدنی و جسمانیاش حمل میکند، اما وزنۀ معرفت (شناخت)، ایمان، محبّت و عشق یا متقابلاً بغض و نفرت، دوستی و دشمنی، اراده، شوق وصال، درد فراق و ... را با قوت روحیاش حمل مینماید و ... .
حال، نمیخواهیم در این مجال کوتاه، وارد مباحثی چون چگونگی ارتباط روح با بدن شویم؛ چون موضوع بحث، «اشراف و تسلط» ارواح مردگان، بر اجسام و ابدان، پس از مرگ میباشد.
بیتردید، اگر روح چنین تسلطی داشت، کاری میکرد که هرگز ارتباط و سلطهاش بر بدنش قطع نشود و با مرگ مواجه نگردد.
درجات کمالی روح
روح، در همین دنیا نیز در مراتب عالیتر از بدن قرار دارد، لذا اشراف بیشتری دارد. اما همانگونه که بدنِ ضعف و قوی، بیمار و سالم و ... وجود دارد؛ ارواح نیز ضعف و قدرت و درجات دارند. لذا شاهدیم که روح در دنیا نیز به همه چیز «اشراف» ندارد و بالتبع «تسلط» هم ندارد؛ لذا درجات وجودی روح هر چه بالاتر رود، اشراف و تسلطش نیز بیشتر میشود.
وفات و سلب اختیار
واژۀ «فوت» برای مُردن، یک غلط مصطلح است؛ چرا که فوت در اصل به معنای «گُم شدن» است و کسی گُم نمیشود. لذا در قرآن مجید، از مرگ با واژۀ «موت» یاد شده است و چگونگی آن با واژۀ «وفات» که معنای کاملاً تحویل گرفتن میباشد. فرشتگان مرگ، روح انسان را کاملاً تحویل میگیرند و از عالم ماده [دنیا] به عالمی دیگر [برزخ] منتقل مینمایند.
«قُلْ يَتَوَفَّاكُمْ مَلَكُ الْمَوْتِ الَّذِي وُكِّلَ بِكُمْ ثُمَّ إِلَى رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ» (السجده، 11)
- بگو: فرشته مرگی كه بر شما مامور شده (روح) شما را [کاملاً تحویل] میگيرد، سپس به سوی پروردگارتان باز میگرديد.
بنابراین، اولین و مهمترین ویژگی انسان زنده که به هنگام وفات از او اخذ میشود، قدرت «اختیار، انتخاب و ارادۀ» اوست. پس از مرگ، دیگر مانند زندگی در دنیا، نه اختیاری وجود دارد، نه انتخابی و نه ارادهای. همچنین، با گرفتن بدن از روح، دیگر ابزاری برای انجام کاری در این دنیا، ندارد.
اشراف به اخبار دنیا
در هر حال، هر روحی که به درجات عالیتری رسیده باشد، اشراف بیشتری دارد، مانند ارواح مؤمنان، شهدا، صدیقین، صالحین ... تا برسد به ارواح طیبۀ اهل عصمت علیهم السلام که البته همه باذن الله میبینند و آگاه میشوند.
اما، در میان افراد عادی، از آنجا که مقرر شده هر نوع غم و ترسی از مؤمن دور باشد «وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ / آیات متعدد»؛ آنها از اخبار ناراحت کنندۀ نزدیکان خود مطلع نمیشوند و اگر خدا بخواهد که مطلع شوند نیز برای دعاست؛ و از آنجا که مقرر شده کفار و مشرکان (اهل جهنم)، پس از مرگ دچار عذاب باشند، به اخبار خوشحال کننده آگاه نمیشوند و اگر باذن الله بشوند نیز جهت پشیمانی و غم بیشتر است، مثل این که فرزند صالحِ انسان کافر یا فاسقی را به او نشان دهند و بگویند: «آن اموالی که تو با حرام به دست آوردی، به او رسید و او در راه ایمان و عمل صالح مصرف میکند»
ستار العیوبی
1- خداوند سبحان، بسیاری از گناهان بندگانش را بدون آن که خودشان بدانند و یا حتی استغفار و توبهای بنمایند، و یا حتی اصلاً به توحید و معاد اعتقادی داشته باشند، عفو مینماید؛ وگرنه با اولین گناه، نه تنها معضلات عدیدهای دامنگیر انسان میشد، بلکه عذابش میرسید.
2- خداوند رحمان، به تمامی بندگانش، تا مدت معینی، فرصت استغفار (طلب بخشش و پوشش) و توبه (بازگشت از خطا به سوی خدا) داده است؛ بنابراین، آنها را نزد رفتگان و ماندگان، رسوا نمینماید، مگر آن که خودشان پردهدری کنند.
3- خداوند رحمان، عَفو (بخشندۀ گناهان)، غَفار (پوشش دهنده) و ستار العیوب، فرشتگانی را مأمور به ثبت تمامی اعمال بندگانش [حتی یک چشم بر هم زدن] نموده است؛ فرشتگانی، نیّات و اعمال خوب را ثبت میکنند و فرشتگانی، نیّات و اعمال بد را ثبت میکنند؛ اما بسیاری از نیّات و اعمال را از آنها نیز مخفی نگه داشته و فقط خودش شاهد و علیم به آنهاست؛ بنابراین، از اشراف، اطلاع و آگاهی ارواح نیز مخفی میمانند؛ چنان که امیرالمؤمنین علیه السلام در دعای کمیل، عرض نمودند:
«إِلٰهِى وَسَيِّدِى، فَأَسْأَلُكَ بِالْقُدْرَةِ الَّتِى قَدَّرْتَها، وَبِالْقَضِيَّةِ الَّتِى حَتَمْتَها وَحَكَمْتَها، وَغَلَبْتَ مَنْ عَلَيْهِ أَجْرَيْتَها، أَنْ تَهَبَ لِى فِى هَذِهِ اللَّيْلَةِ وَفِى هَذِهِ السَّاعَةِ، كُلَّ جُرْمٍ أَجْرَمْتُهُ، وَكُلَّ ذَنْبٍ أَذْنَبْتُهُ، وَكُلَّ قَبِيحٍ أَسْرَرْتُهُ، وَكُلَّ جَهْلٍ عَمِلْتُهُ، كَتَمْتُهُ أَوْ أَعْلَنْتُهُ، أَخْفَيْتُهُ أَوْ أَظْهَرْتُهُ، وَكُلَّ سَيِّئَةٍ أَمَرْتَ بِإِثْباتِهَا الْكِرامَ الْكاتِبِينَ؛ الَّذِينَ وَكَّلْتَهُمْ بِحِفْظِ مَا يَكُونُ مِنِّى، وَجَعَلْتَهُمْ شُهُوداً عَلَىَّ مَعَ جَوارِحِى، وَكُنْتَ أَنْتَ الرَّقِيبَ عَلَىَّ مِنْ وَرائِهِمْ، وَالشَّاهِدَ لِما خَفِىَ عَنْهُمْ، وَبِرَحْمَتِكَ أَخْفَيْتَهُ، وَبِفَضْلِكَ سَتَرْتَهُ»
- ای خدا و سرور من، از تو خواستارم به قدرتی که مقدّر کردی و به فرمانی که حتمیتش دادی و استوارش ساختی و بر کسی که بر او اجرایش کردی چیره کردی که در این شب و در این ساعت بر من ببخشی هر جرمی که مرتکب شدم و هر گناهی که به آن آلوده گشتم و هر کار زشتی را که پنهان ساختم و هر نادانی و جهلی که آن را بکار گرفتم، خواه پنهان کردم یا آشکار، نهان ساختم یا عیان و هر کار زشتی که دستور ثبت آن را به نویسندگان بزرگوار دادی؛ آنان که بر ضبط آنچه از من سر زند گماشتی و آنان را نیز گواهانی بر من قراردادی علاوه بر اعضایم و خود فراتر از آنها مراقب من بودی و شاهد بر آنچه از آنان پنهان ماند و به یقین با رحمتت پنهان ساختی و با احسانت پوشاندی ...!
●- بنابراین، چنین نیست که رفتگان، شاهد تمامی اعمال و رفتار ماندگان باشند.
مشارکت و همافزایی - پرسش و نشانی پیوند پاسخ، جهت ارسال و انتشار؛ متشکریم.
پرسش:
ارواحِ رفتگان، اشراف و تسلط بر دنیای مادی دارند. آیا اگر کسی کناه کند، پدر یا مادر مرحومش، متوجه گناه فرزندشان میشوند؟ اگر بله، پس صفت ستارالعیوب و ستار الذنوب خدا چه میشود؟
پاسخ (نشانی پیوند):
https://www.x-shobhe.com/etc/12715.html
کلمات کلیدی:
گوناگون