ایکس – شبهه: بدیهی است که نویسنده هیچ آشنایی با ادیان الهی – به ویژه اسلام عزیز – ندارد و فقط خواسته با این جمله القا کند که دین با شعور و تعقل کاری ندارد. در حالی که همین ادعا است که نشان از عدم مطالعه و شناخت از یک سو، موضعگیری، انتساب اتهام بی دلیل و صدور حکم بدون سندیت از سوی دیگر دارد که بیانگر، تعطیل نمودن «شعور و عقل» و بالتبع تفکر، تأمل و تعمق دارد. فقط خواسته به صورت عجولانه، یک ضد تبلیغی بنماید.
فضائل، یعنی «کمالات». انسان همیشه به دنبال تکامل است و اگر خطا نیز میرود، چون عقلش را به کار نیانداخته و در امورش شعور (نازک بینی با بصیرت) به خرج نداده و در وهم خود عامل نقص را عامل کمال انگاشته است. و بدیهی است که عقل، شعور، تفکر، تدبر و بصیرت، در رأس فضائل است.
اخلاق، یعنی «موضع گیری». به چگونگی موضعگیری در مقابل هر چیز یا امری، اخلاق میگویند. این موضعگیری همیشه منطبق با «جهانبینی» انسان است که آن هم به میزان تعقل و تفکر بستگی دارد. به عنوان مثال: اخلاق یا موضع گیری یک انسان معتقد به توحید و معاد و پوچ نبودن خلقت، در مقابل یک چیزی مانند پول یا نیاز و کششی مانند شهوت، یا رفتاری مانند تعامل با پدر و مادر، همسایه، همسر و اولاد، جامعه و ...، با اخلاق و موضع گیریهای کسی که با هزاران بهانه میخواهد نسبت به مبدأ و معاد کفر ورزد و دنیا را مادی و انسان را حیوان ناطق بداند، متفاوت است. لذا پیامبری که برای دعوت به توحید و برائت دادن از انواع شرکهای سنّتی و مدرن [که هر دو امروز رایج است] مأمور شده، میفرماید: «انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق». یعنی مبعوث شدم تا مکارم اخلاقی و چگونگی موضعگیری شما در مقابل هر مقولهای، از چگونگی تهیه و خوردن غذا و پوشیدن لباس گرفته تا چگونگی نگاه کردن به حقایق عالم هستی، اول و آخر جهان و خودتان را تمام و کامل کنم.
قرآن، اسلام و عقل:
ما نیز اذعان داریم که هیچ دین و مکتبی به حد اسلام که وحی خداوند حکیم است، به عقل و شعور توجه و تأکید نکرده است، چنان چه برخی «عقل» را تجلی شیطان دانسته و برخی از مکاتب جدید نیز کلاً «عقلانیت» را مردود میدانند. اما «عقل و شعور» در اسلام، دو موهبت بزرگ خداوند متعال شمرده شده است و بهشت و نعمات حسی و معنویش نیز مخصوص انسانهایی است که از این مواهب درست استفاده کردهاند.
مبحث عقلانیت در اسلام بسیار مفصل و گسترده است، اما چون در این فرصت، امکان برای پرداختن به آن محدود است و گوینده و شنونده نیز سند میخواهند، ضمن آن که از دهها آیه به دو سه نمونه بسنده میشود، چند حدیث نیز ایفاد میگردد:
چند نمونه از ده ها آیه:
«لَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ كِتَابًا فِيهِ ذِكْرُكُمْ أَفَلَا تَعْقِلُونَ» (الأنبیاء، 10)
ترجمه: در حقيقت ما كتابى به سوى شما نازل كرديم كه ياد شما در آن است آيا نمىانديشيد. (تعقل نمیکنید).
«اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يُحْيِي الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ» (الحدید، 17)
ترجمه: بدانيد كه خدا زمين را پس از مرگش زنده مىگرداند به راستى آيات [خود] را براى شما روشن گردانيدهايم باشد كه بينديشيد (تعقل کنید).
«إِنْ حِسَابُهُمْ إِلَّا عَلَى رَبِّي لَوْ تَشْعُرُونَ» (الشعراء، 113)
ترجمه: [بگو] حسابشان جز با پروردگارم نيست، اگر در مییابید. (اگر با شعور درک میکنید)
«وَهُمْ يَنْهَوْنَ عَنْهُ وَيَنْأَوْنَ عَنْهُ وَإِن يُهْلِكُونَ إِلاَّ أَنفُسَهُمْ وَ مَا يَشْعُرُونَ» (الأنعام، 26)
ترجمه: و آنان [مردم را] از آن باز مىدارند و [خود نيز] از آن دورى مىكنند و[لى] جز خويشتن را به هلاكت نمىافكنند و درک نمیکنند. (شعور به خرج نمیدهند)
«وَمَكَرُوا مَكْرًا وَمَكَرْنَا مَكْرًا وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ» (النمل، 50)
ترجمه: و دست به حیله (چارهسازی) زدند و [ما نيز] دست به حیله زديم و خبر نداشتند (شعور نداشتند که بفهمند).
چند حدیث:
پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «هیچ عبادتی بالاتر از دو ساعت [لحظهای] تفکر نیست».
امیرالمؤمنین امام علی (ع) فرمودند: «خدا انبیا و رسولان را گسیل داشت، تا عقلهای دفن شده (دفائن العقول) را (از زیر حجابهای ضخیم جهل و نفس) خارج نمایند.»
شخصی به امام صادق (ع) عرض کرد: همسایهای دارم که نماز خواندن، صدقه دادن و حج رفتنش بسیار است و عیب ظاهری ندارد. فرمود: عقلش چطور است؟ گفت: عقل درستی ندارد. فرمود: پس با آن اعمال درجهاش بالا نمیرود.
و البته چنان چه بیان گردید، دهها آیه و صدها حدیث و روایت در مورد «عقل و شعور» وجود دارد. اگر بخوانند و در آنها تعقل و تفکر کرده و شعور (دقت، نازک بینی، ظریفنگری) به خرج دهند. و با توجه به این آیات و احادیث معلوم میشود که بهشت، مکانی و نعمتی برای انسانهای رشد یافته در عقل و شعور است.
کلمات کلیدی:
گوناگون