ایکس – شبهه: در مطالب مندرج در این سایت تصمیمگیری به عمل نمیآید که ضرورت داشته باشد تحقیق کنیم و بدانیم که چند درصد موافق یا چند درصد مخالف هستند. سؤال کننده نیز به دنبال پاسخ سؤالاش میباشد و نه دانستن اکثریت یا اقلیت موافق و مخالف.
دقت شود که در یک بحث علمی، هیچ گاه تعداد آرای موافق و مخالف جایگاه و اهمیّتی ندارد. ممکن است گالیله بگوید زمین گرد است (البته قبل از او نیز بسیاری گفتهاند) و اکثریت مخالف باشند و حتی او را به آتش بکشند، اما زمین به خاطر کثرت یا قدرت مخالفین، از گردی خودش خارج نمیشود.
قطعاً سؤال یا شبههای که در ذهن کاربر محترم نقش بسته، یا در جایی مطرح شده و او پاسخش را میداند، اما میخواهد با ابعاد یا بیان دیگر نیز پاسخی را بخواند، بر اساس منطقی (چه غلط و چه درست) استوار شده است و پاسخ آن نیز باید بر اصول عقلی، منطقی و نقلی منطبق باشد، نه به آرای اکثریت یا اقلیت.
توجه دادن عقل، ذهن، فکر، فطرت و ... به رأی اکثریت برای شناخت حقایق عالم هستی، روش انسانهای جاهل قرون پیشین بود که متأسفانه در فلسفههای نوین غرب مجدداً طرح و ترویج و حتی القا میگردد. در صورتی که تفکر باید پیرامون موضوع اندیشه کند و آن را به اصول عقلی بازگرداند و اگر درست بود بپذیرد و اگر دلیل عقلانی بر نادرستی داشت نپذیرد؛ دیگر رأی دیگران چه جایگاه و اهمیِتی دارد؟
فرض بگیرد در یک بحث علمی یا دینی، کسی گفت: «شراب برای انسان مضر است»؛ بعد آن را به رأیگیری گذاشت. در یک جامعه علمی اکثریت رأی موافق دادند و در یک جامعهی عوام و عادت کرده به شرابخواری اکثریت رأی منفی دادند. حال بالاخره مضر است یا نیست؟ آیا با کثرت رأی مخالف ضرر آن کم میشود یا از بین میرود؟ یا در جامعه موافق ضرر میرساند و در جامعه مخالف ضرر نمیرساند؟!
سؤالات، شبهات و پاسخها نیز همینگونه است. ممکن است کسی بگوید که این پاسخ مرا قانع نکرد. خوب لازم است توضیحات و دلایل بیشتری اقامه شود. ممکن است کسی بگوید که من مخالفم، خوب باید دلایل خود را اقامه نماید تا یک بحث علمی صورت بگیرد، نه این که به رأی گذاشته شود.
انبیای الهی وقتی دعوت را آغاز کردند، اکثریت با آنها مخالف بودند. حال باید چه میکردند؟ نه تنها دست از دعوت بر میداشتند، بلکه میگفتند لابد اینها درست میگویند چون اکثریت دارند؟ شما تشریف ببرید در کشورهای خاوردور (مثل چین) که اغلب بت پرست هستند و مدعی شوید که «خدا واحد و احد است و این بتها هیچ الوهیتی ندارند» حالا باید استدلال کنید یا به رأی بگذارید؟ معلوم است که اگر به رأی بگذارید، حدود یک میلیارد نفر از مردم، علامت منفی یا مخالفم را کلیک خواهند نمود؛ حال آیا خدا واحد و احد است و بتها الوهیتی ندارند، یا چون اکثریت رأی مخالف دادند، خدا واحد نیست و بُتها الهه هستند؟!
دقت شود که سعی دارند عقل را در اذهان عمومی تعطیل کنند و حتی دلایلی بر بطلان عقلانیت میآورند تا اذهان بر اساس «جوّ غالب» سمت و سو بگیرد و هدفگذاری نماید و جوّ غالب نیز همیشه در اختیار جوّسازان و هوچیگران و صاحبان زر و زور و تزویر است.
در یک بحث علمی، نظرهایی چون: مثبت، منفی، موافقم، مخالفم، دمت گرم، مزخرف بود، بدم آمد، قبول ندارم، برو بابا و ...، نظر و کامنت نیست، بلکه شعار و غالباً تخطئه است.
مثل این میمانند که شما قطعهای نثر، غزل یا یک تابلوی نقاشی را به نقد بگذارید و کسی وارد شود و روی آن جوهر بپاشد. خب این که نقد نیست، این که یک بحث مبتنی بر استدلال نیست.
از این رو، سؤال یا شبهه درج میگردد و پاسخ منظور نیز به تناسب امکان و فرصت مختصر بیان میگردد، برخی مجاب میشوند، برخی آن را کامل میکنند، برخی دیگر هنوز مجاب نمیشوند، برخی دیگر کاملاً مخالف هستند، برخی دلایل دیگری در نفی یا اثبات بیان میدارند، اما رأیگیری موافق و مخالف هیچ جایگاه و نقشی ندارد که لحاظ شود.
باید سعی کنیم که در شناخت حقایق عالم هستی، عقل را بر رأی، نفس، جوّ و شایعه حاکم و غالب نماییم تا رشد کرده و به کمال رسیم.
کلمات کلیدی:
گوناگون