پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): از کارهای ذهن، همین صورتسازیهاست و اتفاقاً به قول امام خمینی (ره)، ذهن اگر کنترل نشود و تحت فرمان درنیاید، بسیار هرزهگرد نیز هست. لذا صِرف تخیل و یا صورتسازیهای ذهنی، اگر چه مصداق واقعی آن حرام باشد، حرام نیست، اما کاخ ذهن را آلوده و بد بود میکند و طبعاً جلوی ذهنیات خوب و مؤثر را میگیرد.
حضرت مسيح(ع) به پيروان خود فرمود: «موسى بن عمران به شما دستور داد زنا نكنيد، اما من به شما سفارش مىكنم فكر زنا را هم نكنيد؛ زيرا كسى كه به زنا بينديشد، مانند كسى است كه در اتاق زيبا و رنگ آميرى شدهاى، آتش روشن كند. در اين صورت، هر چند ممكن است خانه در آتش نسوزد، اما دست كم دود آن را سياه و خراب مى كند» (غرر الحكم، ج 3، ص 451) – (فضای ذهن آلوده میشود).
الف - به محض آن که ذهن صورتی را ترسیم کرد، فکر نیز روی آن کار میکند، هر چند که گاهی فکر مقدم است و چون فکری میآید، ذهن صورتسازی میکند. اما نباید از نظر دور داشت که گاه ذهنیت آن قدر قوی میشود که به تفکر عملیاتی میرسد و در نیتجه به «نیّت» سوق مییابد. پس از نیّت، اراده پدید میآید و عمل نیز معلول اراده است. لذا هر چند تصور، تفکر و گاه حتی نیّت سوء را گناه نمینویسند، اما خطرناک هستند، و البته به «اراده و عمل» که رسید، قضیه فرق میکند و مینویسند [یعنی انسان نتیجه دنیوی و اخرویش را میبیند و میچشد]. چه بسا بسیاری ارادهی عمل به گناه بکنند، اما موفق نشوند، دلیل نیست که بیگناه شناخته شوند. اگر کسی اراده دزدی و یا قتل و جنایت کرد، مجرم است، هر چند در عمل موفق نشده باشد. لذا خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید که بهشت متعلق به کسانی است که «اراده»ی گناه نمیکنند و متقی هستند:
«تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لَا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ» (القصص، 83)
ترجمه: آن خانه (برتر و والاى آخرت) را از آن كسانى قرار مىدهيم كه در روى زمين اراده برترى و تسلط (بر ديگران) و فساد و تباهى ندارند، و سرانجام ( نيك) از آن پرهيزگاران است.
ب – بیتردید فکر و ذهن انسان به سمت و موضوعی متوجه میشود که آدمی در خودآگاه یا ناخودآگاه درونش بدان تمایلی دارد. به عنوان مثال: کسی که از سویی از ظلم بدش میآید، از آدمکشی متنفر است، از تجاوز به حقوق خود و دیگران بیزار است ... و از سویی دیگر متوجه خود، کمال و رشد خود، عاقبت خود، سلامت جامعه، خدای محبوب و معاد است، به هیچ فکر در ذهن و فکر خود نیز صورتهایی از ظلم، جنایت، تجاوز، زنا و ... ترسیم نمیکند، چرا که اصلاً متوجه این مسائل نمیباشد. همه چیز به «توجه» برمیگردد. پس اگر «متوجه» گناه شد و در ذهن خود گناهانی را تصویر کرد و یا خدایی ناکرده ذهنش عادت کرد که تا فارغ میشود به صورتگری گناهان بپردازد، باید بیش از پیش به اصلاح خود، توجهات و تمایلاتش بپردازد.
ج – با توجه به نکات فوق روشن میشود که فکر و ذهن گناه، خودش گناه نیست، اما زمینهساز گناه است، چرا که همین فکر و ذهن، آدمی را به سوی نیّت، اراده و عمل میکشاند. مبادا کسی فریب بخورد که من به دنبال گناه نمیروم و فقط ذهنی و خیالی است! خیر، چنین نیست، بلکه اگر فکر و ذهن دائماً در گناه غوطهور شد، شاکلهی انسان را تغییر میدهد، مضافاً بر این که راه را برای فکر، ذهن، نیّت، اراده و عمل صالح میبندد.
پس، قدرت انسان بسیار است. او میتواند و البته «باید» تمامی قوای مملکت وجود خود را تحت اختیار حکومت خود بگیرد و از جمله این قوا، همان «ذهن» است.
کلمات کلیدی:
گوناگون