پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس - شبهه): دلیل نمیشود که هر کس مدرک دکترای علوم سیاسی گرفت و به تدریس مشغول شد، حتماً تمامی مواضع و سخنانش علمی باشد، به ویژه امثال آقای دکتر زیبا کلام که به ویژه در این اواخر، به شعایر ژورنالیستی روی آورده است و عارضهی غربزدگی در وی کاملاً تشدید شده است. چنان چه در همین بحث، تحولات علوم سیاسی در غرب را به «زایمان طبیعی» تشبیه کرده و همین رویکرد در فرهنگ و نظام اسلامی را استالینی میخواند. یعنی انضمام انگ و تهمت شعاری، برای اثبات یک نظریه یا ادعای به اصطلاح علمی! وی میگوید:
«من هم معتقدم ممکن است روزی علوم سیاسی جدیدی جایگزین علوم سیاسی قدیمی شود و این پارادایم تاریخی کاملاً درست است؛ اما اگر در غرب چنین تحولاتی مانند یک زایمان علمی ایجاد شده، یک زایمان طبیعی بوده، اما در جامعه ما حکومت است که میخواهد یک تحول علمی ایجاد کند ... لذا این زایمان، یک زایمان طبیعی و تحول علمی تاریخی نیست»
وی حتی توجه ندارد که اگر «علوم انسانی»، علم است، ممکن است مانند ریاضی و فیزیک و سایر علوم تجربی رشد و ترقی و تحولی در همان راستا داشته باشد، اما هیچ گاه نمیتواند «جدید» شده و جایگزین ورژن قدیمی آن گردد، که اگر غربی بود زایمان طبیعی باشد و اگر اسلامی بود، غیر زایمان غیر طبیعی باشد. پس، باید بپذیرد که بسیاری از آن چه تحت عنوان علوم انسانی، به ویژه در علوم سیاسی مطرح میشود، «علم» نیست، بلکه نظریه و فرضیه است که معمولاً به ضرب «زر، زور و تزویر» القا میشود و عدهای سنگ آن را به سینه میزنند، تا وقتی که زایمان جدید دیگری صورت گرفته و جایگزین شود.
بدیهی است که «علم» اگر «علم» باشد، دیگر قدیمی، جدیدی، شرقی و غربی ندارد. ریاضی، همان ریاضی است، چه در فرهنگ اسلام و چه در فرهنگ غرب. اما نه تنها کاربردها هماهنگ بااهداف متفاوت میشوند، بلکه همه علوم که مانند ریاضی یا شیمی نیستند.
به عنوان مثال: فلسفه از شاخههای علوم انسانی میباشد که اسلامی و غیر اسلامی آن کاملاً متفاوت و حتی متغایر است، یکی مبتنی بر جهانبینی توحیدی است و دیگر مبتنی بر جهانبینی مادی. و جهانبینی نیز شعر و نقاشی نیست که هر کس هر چه ذوقش کشید بسراید یا ترسیم کند، بلکه زیر ساخت تمامی تعاریف، مواضع، تصمیمات و برنامهریزیها در تمامی شئون زندگی فردی و اجتماعی بشر میباشد.
حقوق در شاخههای متفاوتش چون: حقوق مدنی، حقوق کیفری، حقوق جزا، حقوق تجارت، حقوق بینالملل و ...، از رشتههای دیگر علوم انسانی است که یکی مبتنی بر همان جهانبینی توحیدی و اسلامی و مستخرج از وحی است و دیگری مبتنی بر برخی دستآوردهای علمی، برخی نظریات و فرضیات منشعب از تجربیات محیطی، برخی اعتبارات ... و بالاخره منافع شخصی و گروهی و حزبی صاحبان ثروت و قدرت است. مثل حق وتو و یا بسیاری از قوانین دیگر.
هنر، در عرصههای گوناگونش، از ادبیات، شعر، رومان، قصه نویسی گرفته تا مجسمهسازی، طراحی، گرافیک و تا فیلم و تأتر و ...، از شاخههای دیگر علوم انسانی میباشد که تعاریفش، اهدافش، اصولش ... و در نهایت رسالتش، همه از جهانبینی نشأت میگیرد و از تعاریف زیبایی و زشتی – ارزش و ضد ارزش – حیات بخش و مهلک و ...، الهام و جهت میگیرد. و همین طور است علومی چون: اقتصاد، تعلیم و تربیت ... و بالاخره علوم سیاسی.
دکتر رولاند پیچ استاد فلسفه و مطالعات اسلامی دانشگاه مونیخ آلمان میگوید: «ضرورت بازگشت متافیزیکی و نه صرفاً تاریخی به قرون ابتدایی اسلام ضرورتی است که احساس میشود و در مواجهه با علوم انسانی غربی هیچ محدودیتی نمیتواند مانع رشد علوم انسانی اسلامی شود».
بدیهی است که «تقليدی کردن علم و رواج ترجمهگرایی» که دأب و اهتمام جدی بسیاری و از جمله اساتیدی چون زیباکلام است، نتیجهای جز ممانعت از رشد علمی یک جامعه، عقبماندگی، تقلید کور و دریوزگی آن جامعه ندارد.
این اولین بار نیست که آقای زیبا کلام، سعی دارد به صورت غیر علمی و صد در صد شعاری، منشأ هر رویکرد یا تحولی در میان ملت ایران را مارکسیستی و یا استالینی بنامد، وی حتی بدون توجه به اصول اساسی و آموزههای وحی در مبارزه با طواغیت، ظلم و استکبار، منشأ امریکا ستیزی و شعار «مرگ بر امریکا» را مارکسیستی و استالینی و لنینی مینامد.
از این رو دیگر نباید روی حرفهای ایشان به عنوان یک کارشناس علوم سیاسی (مخالف یا موافقش فرقی ندارد) حسابی باز کرد. به نظر میرسد ایشان نه تنها حقیقتگرایی و واقعگرایی و عقلگرایی را کنار گذاشته است، بلکه یکپارچه «غربگرایی» را جایگزین همه چیز کرده است و این تابو کاملاً بر وجود و افکار و ذهنیات ایشان احاطه کرده است.
بدیهی است که جمله «من معتقدم رویکرد ما به اسلامی کردن علوم انسانی، یک کار علمی نیست، بلکه یک امر ایدئولوژیک است – زیبا کلام»، خود یک جمله کاملاً غیر علمی است که از نگاه ایدئولوژیکی وی نشأت میگیرد. «من معتقدم»، نه یک فرضیه است، نه یک نظریه است و نه علم. ایشان میتوانند به هر چه مایلند معتقد باشند، اما بدیهی است که اعتقادات ایشان منشأ و منبع و دلیل «علم» نمیباشد.
کلمات کلیدی:
گوناگون